فتق ليتر (Littre)، فتقى است که در کيسهٔ خود حاوى ديورتيکول مکل است. ميزان توزيع نسبى فتقهاى ليتر بهترتيب زير است: مغبني، ۵۰%؛ راني، ۲۰%؛ نافي، ۲۰%؛ و متفرقه ۱۰%. فتقهاى ليتر کشالهٔ ران در مردان و در سمت راست شايعتر هستند. يافتههاى بالينى مشابه فتق ريشتر هستند؛ در صورت وجود استرانگولاسيون، درد، تب، و تظاهرات انسداد رودهٔ باريک دير رخ مىدهند.
درمان شامل ترميم فتق و در صورت امکان، برداشتن ديورتيکول است. در صورت وجود ديورتيکوليت مکل حاد، ممکن است لازم باشد تودهٔ التهابى حاد را از طريق يک برش شکمى مجزا درمان کرد.
فتق اشپيگل
فتق اشپيگل (Spigelian) يک فتق قدامى اکتسابى است که از درون خط نيمههلالى (linea semilunaris) - خطى که غلافهاى عضلات جانبى شکم بههم متصل مىشوند تا غلاف جانبى رکتوس را تشکيل دهند - عبور مىکند. فتقهاى اشپيگل تقريباً هميشه در بالاى سطح عروق اپىگاستريک تحتانى يافت مىشوند. اين فتقها اغلب زمانى رخ مىدهند که چنين نيمه حلقوى (چين داگلاس) از خط نيمه هلالى عبور کند.
نشانهٔ اوليهٔ بيمارى دردى است که معمولاً محدود به محل فتق است و ممکن است با هر مانورى که فشار درون شکم را افزايش دهد، تشديد شود. با گذشت زمان، درد ممکن است مبهمتر، ثابت و منتشر شود و تشخيص را دشوار کند.
اگر بتوان توده را نشان داد، تشخيص چندان دشوار نيست. تشخيص زمانى که بيمار بايستد و زور بزند، کاملاً آسان است؛ بهدنبال اين مانور در ناحيهٔ پائينى شکم يک برجستگى ظاهر و با فشار، با صدائى قلقل مانند ناپديد مىشود. پس از جاافتادن توده، معمولاً مىتوان سوراخ فتق را لمس کرد.
اغلب تشخيص از اين سختتر است زيرا نقص فتقى ممکن است زير لايهٔ سالم مايل خارجى قرار گيرد و لذا قابل لمس نباشد. بيماران دچار فتقهاى اشپيگل بايد يک نقطهٔ حساس به لمس روى سوراخ فتق داشته باشند، اگرچه حساسيت به لمس بهتنهائى براى تشخيص کافى نيست. هم سونوگرافى و هم CTاسکن ممکن است به تائيد تشخيص کمک کنند.
ميزان بروز گيرافتادن در فتقهاى اشپيگل بالا است و اين فتقها بايد ترميم شوند. اين فتقها اغلب با بستن اوليهٔ آپونوروز بهسادگى ترميم مىشوند.
فتق کمرى يا پشتى
فتقهاى کمرى يا پشتى فتقهائى هستند که از درون ديوارهٔ خلفى شکم در منطقهٔ کمرى ايجاد مىشوند. شايعترين محلها (۹۵%) مثلثهاى فوقانى (گرينفلت، Grynfeltt) و تحتانى (پتي، Petit) کمرى هستند. وجود 'توده در پهلو' شکايتى شايع است که با احساس کشيدهشدن مبهم و سنگينى همراه است. زمانىکه بيمار بايستد، وجود يک تودهٔ قابل جاانداختن و اغلب، داراى طنين تمپانيک امکان تشخيص را فراهم مىکند. گيرافتادن و استرانگولاسيون تقريباً در ۱۰% موارد رخ مىدهند. فتقهاى مثلث کمرى تحتانى اغلب کوچک هستند و در زنان جوان ورزشکار ديده مىشوند. اين فتقها بهصورت تودههائى حساس به لمس تظاهر مىکنند که باعث درد کمرى شوند و اغلب حاولى چربى هستند. فتق کمرى را بايد از آبسه، هماتوم، تومورهاى بافت نرم، تومورهاى کليه، و کشيدگى عضله افتراق داد.
فتقهاى اکتسابى ممکن است تروماتيک يا غيرتروماتيک باشند. تروماى مستقيم شديد، زخمهاى نافذ، آبسهها، و ترميم بد برشهاى پهلو از علل معمول هستند. فتقهاى مادرزادى در شيرخواران رخ مىدهند و اغلب نقايص مادرزادى يکطرفهٔ ايزولهاى هستند.
اندازهٔ فتقهاى کمرى بزرگ مىشوند و اين فتقها بايد پس از يافتهشدن ترميم شوند. ترميم با متحرککردن فاسياى مجاور و مسدود کردن نقص فتقى با بستن دقيق فاسيا به فاسيا انجام مىشود. ميزان عود بسيار پائين است.
فتق ابتوراتور
ايجاد فتق از درون کانل ابتوراتور در زنان مسن شايعتر و تشخيص آن پيش از عمل دشوار است. ميزان مرگ و مير (۴۰-۱۳%) اين فتقها آنها را مرگبارترين فتقهاى شکمى مىسازد. اين فتقها بيشتر بهصورت انسداد رودهٔ باريک با درد کرامپى شکم و استفراغ ظاهر مىشوند. فتق بهندرت در کشالهٔ ران قابل لمس است، گرچه مىتوان در معاينهٔ مقعد، تودهاى لگنى را لمس کرد. اختصاصىترين يافته علامتها و شيپرومبرگ مثبت است، که در آن با ابداکسيون، اکستانسيون، يا گردش داخلى زانوها، درد در طول کنارهٔ داخلى ران بهسمت پائين منتشر مىشود. از آنجا که اين علامت در کمتر از نيمى از موارد وجود دارد، بايد در هر زن مسن دچار معلوليت بدون جراحىهاى شکمى که با انسداد رودهٔ باريک مراجعه مىکند، به اين تشخيص فکر کرد. گرچه مىتوان تشخيص را با CT تائيد کرد، در صورت وجود انسداد کامل روده جراحى را نبايد بهنحو نامناسبى عقب انداخت.
روش جراحى شکمى بهترين تماس را فراهم مىکند؛ اين فتقها را نبايد با روشرانى درمان کرد. روش چيتل - هنرى (رتروپوبيک) نيز ممکن است استفاده شود. ترميم ساده اغلب امکانپذير است، اگرچه در شرايطى که امکان نزديککردن کنارههاى نقص بهصورت اوليه وجود نداشته، از ديوارهٔ مثانه استفاده شده است.
فتق پرينهآل
فتق پرينهآل از بين عضلات و فاسياى کف پرينه بيرون مىزند. اين فتق ممکن است اوليه باشد ولى معمولاً اکتسابى است و بهدنبال پروستاتکتومى پرينهآل، برداشتن رکتوم از طريق شکم و پرينه، يا خارجکردن ارگانهاى لگنى (اکستانتراسيون) رخ مىدهد.
اين فتقها بهصورت تودههاى پرينهآلى که بهسادگى جا مىافتند و معمولاً بدون نشانه هستند، ظاهر مىشوند، ولى ممکن است با درد، سوزش ادرار، انسداد روده، يا گسستگى پوست پرينه تظاهر کنند.
ترميم معمولاً از طريق شکم انجام مىشود و عضلات و فاسياى پرينه هم بهميزان کافى ترميم مىگردند.
فتقهاى بينجدارى
فتقهاى بينجدارى (interparietal) که در آنها کيسهٔ فتق بين لايههاى ديوارهٔ شکم جاى مىگيرند، معمولاً از نوع مغبنى غيرمستقيم هستند، ولى بهندرت ممکن است فتقهاى مستقيم يا قدامى هم باشند. گرچه فتقهاى بينجدارى نادر هستند، تشخيص آنها ضرورى است، زيرا استرانگولاسيون شايع است و توده بهسادگى با تومور يا آبسه اشتباه گرفته مىشود. در بيشتر موارد، پيش از تشخيص، بررسىهاى گستردهاى براى تومورهاى داخل شکمى انجام شدهاند. در موارد گيرافتادن روده يا استرانگولاسيون، عکس جانبى شکم معمولاً روده را در بين لايههاى ديوارهٔ شکم نشان مىدهد، و سونوگرافى يا CT ممکن است تشخيصى باشند.
بهمحض تشخيص، بايد جراحى - معمولاً با روش مغبنى استاندارد - انجام شود.
فتق سياتيک
فتق سياتيک نادرترين فتق شکم است و از بيرونزدگى محتويات شکم از سوراخ سياتيک بزرگ ناشى مىشود. تشخيص پس از گيرافتادن يا استرانگولاسيون روده داده مىشود.
فتق تروماتيک
فتقهاى ديوارهٔ شکم بهندرت مستقيماً درنتيجهٔ تروماى غيرنافذ شکم ايجاد مىشوند. بيمار با درد شکم مراجعه مىکند. در معاينه، اکيموز ديوارهٔ شکم و توده معمولاً ديده مىشوند. هرچند، ممکن است وجود فتق واضح نباشد و بيمار براى تائيد تشخيص نيازمند CTاسکن باشد. بهخاطر ميزان بالاى بروز آسيبهاى داخل شکمى مرتبط، معمولاً لاپاروتومى لازم است. در صورت امکان بايد نقص را بهصورت اوليه ترميم کرد.