دورههاى ششگانه ۱۵۰۸ سالى از سال ۷۲۵ هزاره سوم يا هزاره جوزا، آغاز مىشود. آغاز دورههاى ششگانه، شنبه يکم حمل ۲۷۶ سال پيش از هزاره سرطان است.
از آغاز تاريخ دورهها تا زايش زرتشت که آغاز هزاره دهم است ۶۲۷۶ سال است. تاريخ يزدگردى باستانى از دوره سوم اين دوران و در هزاره ششم آغاز مىشود. دوره سوم کبيسه شده يزدگردى باستانى در سال ۲۶۶ هزاره يازدهم به پايان مىرسد. در کتابهاى اخترشناسى سال ۲۶۶ يزدگردى آشکار شده است.
سه دوره کبيسه شده، ۱۵۰۸ سالى مىشود ۴۵۲۴ سال کبيسهدار. زايش زرتشت در آغاز هزاره دهم و ۳۲۵۸ سال خورشيدى پس از دوره يزدگردى باستانى و ۱۰۰۰ سال پيش از هزاره يازدهم مىباشد.
از اين قرار پسين دوره سوم کبيسهدار يزدگردى باستانى در سال ۲۶۶ هزاره يازدهم است که آنرا در کتابهاى اخترشناسى يزدگردى نوشتهاند.
در سال بيست و پنجم پادشاهى انوشيروان ۱۰۵۸ سال از دوره چهارم گذشته بوده است.
پايان دوره چهارم يزدگردى کبيسه نشده يا خورشيدى پسين سال ۳۷۲ يزدگردى رحلت است و از اينرو، دوره پنجم يزدگردى در سال نهنگ آغاز مىشود. تاريخ توفان پس از گذشتن ۳۵۶۱ سال از تاريخ دوران آفرينش آغاز مىشود.
برابر روايتى که در برگ ۲۱ آثارالباقيه که از نسخه تورات گفته شده، از هبوط آدم تا توفان ۱۶۵۶ سال است. دوران آفرينش از صبح يکم فروردين و برآمدن بهارى آغاز مىشود. روزهاى اين سالها از صبح تا صبح ديگر است.
جدول دورهها به شرح زير است:
شماره دوره
سال يکم دوره
روز يکم دوره
يکم
سگ
شنبه
دوم
مار
سهشنبه
سوم
موش
آدينه
چهارم
گوسفند
دوشنبه
پنجم
پلنگ
پنجشنبه
شش
مرغ
يکشنبه
هفتم
نهنگ
چهارشنبه
روز سهشنبه ۳۰ اسفند سال ۳۷۲ يزدگردى رحلت، آخر دورهٔ ششم است. دورههاى کبيسه شده از دوره سوم آغاز مىشود و پسين آنها سال ۳۷۶ يزدگردى رحلت است.
تاريخ توفان
تاريخ برف و باران سختى که در روزگار جمشيد در هزاره هفتم آمده، يکى از تاريخهاى قديمى است که در ايران با آن، تاريخگزارى مىکردهاند. روز آدينه چهاردهم ارديبهشت يزدگردى باستانى برابر روز دوم زمستان ۳۷۳۵ سال و ۱۰ ماه و ۲۲ روز پيش از سهشنبه يکم فروردين، تاريخ بختنصرى در ايران برفى بسيار باريده است و زيانهائى از ديدگاه جانى و مالى به بار آورده است. چون اين توفان در روزگار جمشيد بوده، آنرا توفان جم گفتهاند. تاريخ توفان هم با سالهاى يزدگردى و هم با سالهاى کبيسهدار داده شده است.
آغااز تاريخ توفان ۵۴۵ سال و ۴۳ روز پس از تاريخ يزدگردى باستان و ۲۸۵ سال پس از هزاره جم است که هزاره هفتم باشد. هزاره چهارم توفان در سال ۲۶۶ يزدگردى پايان مىپذيرد.
اين تاريخ شمسى قمرى است و فرمول عدد طلائى نامدار در آن درست است و تاريخ رومى قديم هم که بيرونى يادآور شده است همين تاريخ است. تاريخ زايش زرتشت و ذوالقرنين بزرگ را با اين تاريخ نوشتهاند.
ذوالقرنين که در تاريخها و در قرآن يادش آمده همزمان خضر و موسا (ع) و در مرز پانزده سده پيش از ميلاد است.
از سدههاى سوم و چهارم هجري، اسکندر (الکساندر) مقدونى را با ذوالقرنين بزرگ آميختهاند. کشانيدن نام الکساندر بهسوى اسکندر که نامى ديگر است، خالى از اشکال در اعلام نيست. نام نخستين شخص از خاندان اشکانى که از فرزندان دارا بوده (اسکنتار يا اسجنتار) است که بعدها آنرا جبار خواندهاند.
چون اسکنتار از فرزندان دارا بوده و اين آوازه را ممکن نبوده است از برگهاى تاريخ بزدايند. پس از کشانيدن نام الکساندر بهسوى اسکنتار، داستان همخوابگى مادر اسکندر با داراى بزرگ و پس فرستادن او به روم ساخته شده است، تا اين که الکساندر همان اسکنتار فرزند دارا بشود، زيرا بدون چنين داستانى الکساندر از هر جهت، اسکنتار نمىشده است که تاريخ اسکندرى پيدا شود و جاى تاريخ اشکالى را بگيرد.
الکساندر مقدونى در سده چهاردهم پيش از ميلاد مىزيسته، ولى ذوالقرنين بزرگ که همزمان خضر بوده در سال ۲۹۷۳ از تاريخ توفان و در سده شانزدهم پيش از ميلاد، زندگى مىکرده است و هيچ يک از اين دو تن، رومى نبودهاند.
زايش زرتشت ۲۷۱۵ سال و شش روز پس از تاريخ توفان است، چون در بيشتر روايتها و نوشتهها بين ذوالقرنين و زرتشت را ۲۵۸ سال دادهاند، پيدايش ذوالقرنين بزرگ در سال ۲۹۷۳ پس از تاريخ توفان مىشود. همچنين از آغاز هزاره کيومرث تا آغاز توفان ۲۲۸۵ سال مىشود، بنابراين از آغاز هزاره کيومرث تا ذوالقرنين بزرگ ۵۲۵۸ سال است.
بيرونى در آثارالباقيه چنين آورده است:
'به گمان فرس و مجوس عمر جهان ۱۲ هزار سال است، بر شماره برجها و ماهها و زرتشت دارنده شريعت ايشان گمان کرده که آنچه تا هنگام پيدايش او از آن گذشته سه هزار سال ربعى است، زيرا او عهدهدار حساب چهار يکها گرديد تا کبيسه شد و درست آمد. ميان پيدايش او و آغاز تاريخ اسکندرى ۲۵۸ سال مىباشد. پس آنچه که گذشته است از آغاز گيتى تا اسکندر ۳۲۵۸ سال است، ولى اگر حساب شود از آغاز روزگار کيومرث و او نزد ايشان، انسان نخستين است و گرد آوريم مدت هر پادشاهى را پس از او، با اين که پادشاهى در ايشان بود و بريده نشد، گرد آمده به ۳۳۵۴ سال مىرسد و ريز آن با گرد آمده همراهى ندارد و گروهى از فرس گمان کردهاند که سه هزار سال مزبور از روزگار کيومرث است و پيش از او شش هزار سال گذشته بود که فلک ايستاده بود' .
در گذشت زرتشت در ۷۷ سالگى بوده، بنابراين، سال درگذشت او آغاز سال ۶۳۵۴ از تاريخ دوران آفرينش مىشود.
در قانون مسعودي، فاصله بين توفان و اسکندر ۲۹۳۸ سال داده شده که نزديک به روايت صفدى است، ولى همين فاصله در آثارالباقيه ۲۷۳۸ سال نوشته شده است.
در روايت ديگر از توفان از هبوط آدم ۲۲۴۲ سال است. در روايت ديگرى از آدم تا اسکندر ۵۱۸۵ سال داده شده، شماره اين روايتها نزديک به شمارهٔ ۵۲۵۸ است بنابراين ذوالقرنين بزرگ در سال ۲۹۷۳ توفانزاده شد و اگر در سن ۳۳ سالگى چنانکه گفتهاند، مرده باشد، سال ۳۰۰۵ توفان سال درگذشت او مىباشد.