|
|
|
|
علائم شايع عبارتند از: درد، خونريزي، انسداد و توده. درد اطراف کاسهٔ چشم يا قاعدهٔ جمجمه ممکن است از نازوفارنکس انتشار يافته باشد. درد گوش، بهدليل درگيرى اعصاب کرانيال ۵، ۹ و ۱۰، در تومورهاى قاعدهٔ زبان، لوزه يا هيپوفارنکس ديده مىشود. اودينوفاژى ممکن است از گسترش عمقى تومورهاى قاعدهٔ زبان يا هيپوفارنکس يا متاستازهاى گسترده به غدد لنفاوى گردنى ناشى شود. خونريزى معمولاً خفيف و متناوب است و غالباً بههمراه تومورهاى حفرهٔ بيني، نازوفارنکس و حفرهٔ دهان ديده مىشود. خشونت صدا غالباً از تظاهرات زودرس گلوسيت محسوب مىشود، در حالىکه سرطانهائى که تنها چند ميلىمتر از طنابهاى صوتى کاذب فاصله دارند ممکن است رشد کرده و حتى متاستاز دهند بدون آنکه کمترين تغييرى در صدا ايجاد کنند. تريسموس معمولاً نشانهٔ گسترش تومور به عضلات پتريگوئيد است. ديسفاژى از جمله علائم ديررس انسداد قاعدهٔ زبان، هيپوفارنکس يا مرى گردنى مىباشد.
|
|
سابقهٔ قبلى سرطان در همان ناحيه شايع بوده و استناد دقيق به نوع بافتشناسي، مرحله و تاريخ آن حياتى است. اغلب تومورهاى سلول سنگفرشى که پس از گذشت بيش از سه سال در آن ناحيه ايجاد مىشوند، اوليه است.
|
|
اطلاعات مربوط به مصرف دخانيات و الکل و مواجهه با اشعهٔ يونيزان و کارسينوژنهاى شيميائى بايد جمعآورى شود. بيماران مبتلا به تومورهاى سر و گردن در بيشتر موارد حاضر به همکارى نيستند و از طبقات اجتماعى - اقتصادى پائين جامعه مىباشند. تهيهٔ يک تاريخچهٔ خانوادگى کامل در بيماران مبتلا به بزرگى غدد لنفاوى گردنى مىباشد.
|
|
سابقهٔ قبلى سرطان در همان ناحيه شايع بوده و استناد دقيق به نوع بافتشناسي، مرحله و تاريخ آن حياتى است. اغلب تومورهاى سلول سنگفرشى که پس از گذشت بيش از سه سال در آن ناحيه ايجاد مىشوند، اوليه هستند.
|
|
اطلاعات مربوط به مصرف دخانيات و الکل و مواجهه با اشعهٔ يونيزان و کارسينوژنهاى شيميائى بايد جمعآورى شود. بيماران مبتلا به تومورهاى سر و گردن در بيشتر موارد حاضر به همکارى نيستند و از طبقات اجتماعى - اقتصادى پائين جامعه مىباشند. تهيهٔ يک تاريخچهٔ خانوادگى کامل در بيماران مبتلا به بزرگى غدد لنفاوى گردنى يا ندولهاى تيروئيد بهدليل احتمال وجود سندرومهاى نئوپلاستيک متعدد غدد درونريز (MEN)، از اهميت زيادى برخوردار است.
|
|
|
معاينه بايد با مشاهده آغاز شود. کارسينومهاى کوچک سلول سنگفرشى در پوست و ملانومها از علل شايع بزرگى موضعى غدد لنفاوى هستند. کشف تغييراتى نظير اريتروپلازى و لکوپلاکى که ممکن است در مصرفکنندگان توتون (دخانيات) بدون دود بسيار کوچک باشند، به مشاهدهٔ دقيق نياز دارد. تومورهاى پارافانژئالى که از قسمتهاى رترومانديبولار غدهٔ بزاقى بناگوشي، اعصاب، غدد لنفاوى و جسم کاروتيد منشاء مىگيرد ممکن است بهصورت تودهاى در ناحيهٔ لوزه تظاهر پيدا کنند.
|
|
با انجام معاينات مفصل نورولوژيک ممکن است نشانههاى موضعى زمانى پديدار شوند که هنوز يافتههاى ديگرى وجود ندارند. تومورهاى اوليهٔ پياز بويائى يا تومورهاى حفرهٔ بينى و سينوسهاى پارانازال ممکن است باعث کاهش بويائى شوند. از بين رفتن حس لامسه در منطقهٔ انتشار عصب اينفرواوربيتال بيشتر در تومورهاى سينوس ماگزيلارى ديده مىشود تا در التهابات. در کارسينوم نازوفارنکس ممکن است عملکرد اعصاب کرانيال ۷-۳ و ۱۲-۹ مختل شود. سندروم هورنر نشانهٔ متاستاز يا تومور اوليهٔ همزمان در ريه است.
|
|
تومور غدد لنفاوى در بالاى کلاويکول در ۸۵% از موارد از ضايعات اوليهٔ بالاى کلاويکول منشاء مىگيرد. (شکل تشخيص افتراقى تودههاى گردن)
|
|
|
|
|
|
|
|
تشخيص قطعى در معاينات اوليه معمولاً با بيوپسى امکان مىيابد. در ضايعات مخاطي، از حاشيهاى دورتر از منطقهٔ نکروز واضح، بيوپسى منگنهاى يا سوراخکردنى تهيه مىشود. ضايعات کوچک از استثناهاى مهم هستند که در بيوپسى بهطور کامل برداشته مىشوند. تومورهاى ناحيهٔ غده پاروتيد مستثنى هستند چون بهترين روش درمان آنها بهجاى بيوپسى انسيزيونال يا اکسيزيونال، جستجو و برداشتن کامل تومور است.
|
|
|
معايته تحت بىحسى معمولاً انديکاسيون دارد. علاوه بر لمس حفرهٔ دهان و گردن، انجام لارنگوسکوپى مستقيم، ازوفاگوسکوپى سخت، نازوفارنگوسکوپى و برونکوسکوپى هم معمولاً مناسب است.
|
|
راديوگرافى از قفسه سينه بايد بهصورت روتين انجام گيرد. تهيه عکس بلع باريوم از هيپوفارنکس و مرى گاه مفيد است ولى نمىتواند جايگزين يک معاينهٔ خوب اندوسکوپيک شود. راديوگرافى از فک پائين ممکن است تهاجم يک تومور دهان يا اوروفارنکس را به استخوان نشان دهد ولى از دقت زيادى برخوردار نيست. CT اسکن محورى و کورونال از سر و گردن، بهترين روش تصويربردارى در بيشتر ضايعات پيشرفتهٔ سر و گردن محسوب مىشود. در تصاوير مقطعى CTاسکن، مناطق مهمى مثل سينوسهاى پارانازال، فضاهاى پارافارنژنال و پتريگوماگزيلاري، اربيتها و قسمت قدامى قاعدهٔ جمجمه به تصوير درمىآيند. در حال حاضر MRI در تعيين ميزان گسترش تومورهاى قاعدهٔ جمجمه به فضاى پارافارنژيال اربيتها، بيشترين کاربرد را دارد.
|