|
|
مليوئيدوزيس يا شبه مشمشه Melioidosis
|
|
عوارض مليوئيدوزيس در اسب شبيه بيمارى مشمشه و گورم مىباشد. عامل بيمارى پردوموناس پزو دومالئى مىباشد. نشانىهاى بيمارى در اسب عبارت از تب، بىاشتهائي، تنگى نفس، سرفه و گاهى اوقات ترشحات چرکى از بينى مىباشد و همچنين ممکن است عوارضى شبيه ذاتالريه حاد در دام مشاهده شود. مرگ و مير در اين بيمارى بسيار نادر است. حيوانات بيمار ميکروب را از طريق ترشحات، ادرار و مدفوع خود به خارج دفع نموده و آلودگى محيطى را فراهم مىآورند. مخزن طبيعى بيمارى آب، خاک و جوندگان وحشى مىباشند سرايت بيمارى به انسان و ساير حيوانات از طريق فوق صورت مىگيرد.
|
|
سابق بر اين تصور مىکردند که مليوئيدوزيس مخصوص مناطق حاره مىباشد ولى با جدا شدن چند مورد باکترى عامل بيمارى از اسبهاى ايران معلوم شد که بيمارى فوق فقط مختص مناطق گرمسير نيست.
|
|
|
سالمونلوز اسب Salmonellosis
|
|
در طبيعت گونههاى مختلف سالمونلا وجود دارد. يکى از آنها سالمونلا آبورتوس اکوئى مىباشد که در ماديان ايجاد بچهاندازى عفونى و در اسبهاى نر ورم بيضه و در کرّه اسبها ايجاد سپتى سمى مىنمايد.
|
|
دوره کمون بيمارى يک تا دو هفته است و سپس علائم بيمارى مثل کمى اشتها، بىحالى و تب در حيوان ظاهر مىشود. ميکروب بيمارى پس از ورود به بدن و طى دوره کمون به رحم و از آنجا به جفت رسيده و ايجاد التهاب در جدار جفت نموده و باعث سقط سدن جنين مىگردد. سقط معمولاً در ماههاى هفتم و يا هشتم آبستنى اتفاق مىافتد. درصورتىکه جنين ساقط نشود امکان دارد در موقع تولد با وارد شدن ميکروب به دهان نوزاد کرّه اسب نيز دچار سپتمى سمى گردد و يا اينکه ميکروب در مفاصل حيوان جايگزين شده و تورم مفصل ايجاد نمايد.
|
|
ماديانهائى که تازه سقط نمودهاند با ترشحات رحمى خود محيط اطراف و علوفه را آلوده مىنمايد و ساير اسبها با خوردن علوفه آلوده مبتلا به بيمارى مىشوند. نرها در هنگام جفتگيرى با ماديانهاى بيمار دچار ورم بيضه مىگردند. سالمونلوز ممکن است در اسبها و کرّه اسبها بهصورت عوارض معدى و رودهاى بروز نمايد. در نقاطى از دنيا که از گوشت اسب استفاده مىکنند مسموميت غذائى در اثر خوردن گوشت آلوده به سالمونلا ديده مىشود.
|
|
جهت جلوگيرى از آلوده شدن ساير دامها، بايد بيماران را جدا از سايرين نگهدارى و ترشحات و جنين سقط شده را جمعآورى و سوزاند و از اسبهاى آلوده براى جفتگيرى استفاده ننمود.
|
|
|
اين بيمارى در اسب معمولاً با تب شروع مىشود و بهدنبال آن بىاشتهائى و اسهالهاى متناوب ديده مىشود. در بعضى موارد به شکل يرقان همراه با هموگلوبينورى بوده و نفريت و گاهى سقط جنين نيز اتفاق مىافتد. عوارض ثانوى بيمارى چشم درد همراه با ريزش اشک و ورم ملتحمه و ترس از نور مىباشد که اگر درست درمان نشود حيوان کمکم نابينا مىگردد. انسان و حيوانات بهخصوص گاو، گوسفند، خوک به بيمارى مبتلا مىشوند ولى در اسب بيمارى نسبت به ساير حيوانات خفيفتر ديده مىشود. حيوانات بيمار از طريق ادرار، جنين سقط شده و ترشحات مهبلى محيط اطراف و آب و علوفه را آلوده ساخته و انسان و ساير حيوانات از طريق زخمها و خراشهاى جلدى و مخاطى در تماس با دام بيمار و مواد آلوده بيمار مىشوند.
|
|
|
بيمارى فوق در انسان و حيوانات خونگرم شايع مىباشد. عامل بيمارى ليستريامونوسيتوژنس بوده و اسب نيز بهطور اسپوردايک به آن مبتلا مىشود علائم بيمارى در اسب بيشتر فلجى و فک و عضلات گلو مىباشد و گاهى سپتىسمى ليستريائى در کرّه اسبها مشاهده مىشود. حيوانات بيمار ميکروب را از طريق ادرار، مدفوع ترشحات رحمى و شير به خارج رفع مىکنند.
|
|
|
کورينه باکتريوم پزودوتوبرکولوزيس Corinebacteriom Pseudotubercullosis
|
|
بيمارى ناشى از اين باکترى در اسب بهدو شکل اتفاق مىافتد. يکى لنفانژيت اولسرايتو که عفونت در پاهاى خلفى حيوان ديده مىشود و يا لنگش همراه بوده، و ديگرى تشکيل آبسه بزرگ در ناحيه سينه و پائين شکم مىباشد. در اکثر موارد ميکروب در عقدههاى لنفاوى ناحيه محبوس مىگردد، ولى در بعضى از موارد بسته به وضعيت و شرايط حيوان از عقدههاى لنفاوى ناحيه محبوس مىگردد، ولى در بعضى از موارد بسته به وضعيت و شرايط حيوان از عقدههاى لنفاوى ناحيه تجاوز نموده به عقدههاى لنفاوى داخلى مىرسد و مرگ اتفاق مىافتد. سقط جنين نيز در اين بيمارى گزارش شده است که گاهى باعث عقيم شدن حيوان مىشود. عامل بيمارى در ادرار و ترشحات دامهاى بيمار وجود دارد و راه اصلى ورود آن به بدن انسان و ساير دامها، زخمها و خراشهاى موجود در بدن مىباشد. اسبهاى جوان کمتر به بيمارى دچار مىشوند. ولى اسبهاى مسن کاملاً به بيمارى حساس مىباشند.
|
|
|
کورينه باکتريوم اکوئى Corinebacteriom Equi
|
|
بيمارى حاصله مخصوص کرّه اسبهاى جوان مىباشد و باکترى عامل آن اولين بار از ريه کرّهاسبها عبارت از تب، بىاشتهائى و سرفه، پنومونى که گاهى نيز با اسهال همراه مىباشد. ميزان مرگ و مير در اين بيمارى زياد است کرّهاسبهاى بزرگتر (بالاتر از سه ماه) در مقابل بيمارى مقاومتر بوده و کمتر تلف مىشوند. باکترى عامل بيمارى در خاک ديده مىشود و از دستگاه تناسلى اسبهاى سالم و بالغ نيز جدا شده است.
|