|
| پالسترینا و مس دورهٔ رنسانس
|
|
در سدهٔ شانزدهم، آهنگساز ایتالیائی به منزلت والائی که پیش از آن آهنگسازان فلاندری، همچون ژوسکن دپره، از آن برخوردار بودند دست یافتند. در میان مهمترین آهنگسازان ایتالیائی دورهٔ رنسانس، باید از جووانّی پییرلوئیجی داپالسترینا (Giovanni Pierluigi da Palestrina)، (حدود ۱۵۹۴ - ۱۵۲۵) نام برد که خود را وقف کلیسای کاتولیک کرد. زندگی و پیشهٔ او، به این منظور، در رُم متمرکز بود، شهری که در آن منصبهای مهم کلیسائی، از جمله سرپرستی موسیقی کلیسای سانپییترو، را بر عهده داشت.
|
|
آثار موسیقی پالسترینا دربردارندهٔ ۱۰۴ مس و حدود ۴۵۰ اثر مذهبی دیگر است؛ آثاری که با توجه به گرایش ضداصلاحطلبانهٔ موسیقی مذهبی در آن دوران، میتوان درک بهتری نسبت به آنها یافت. کلیسای کاتولیک که از نخستین سالهای سدهٔ شانزدهم از سوی پیروان مرام پروتستان مورد بازخواست قرار گرفته و به مبارزه خوانده شده بود، در پی اصلاح ناروائیها و سهلانگاریهای داخلی خود برآمد و نیز به مقابله با گرایش به مرام پروتستان پرداخت. نیاز به تقویت کلیسای کاتولیک، به بنیان گرفتن انجمن یسوعیان (۱۵۴۰) و تشکیل شورای ترانت (Council of Trent) ،(۱۵۴۵-۱۵۶۳)، انجامید، که اعتراضهای وارد بر اصول عقاید مسیحی و نظام کلیسا را مورد توجه و وارسی قرار داد.
|
|
شورا در بررسیهای خود، موسیقی کلیسائی را که بسیاری حس میکردند خلوص آن از کف رفته است، بررسی کرد. سالها پیش از تشکیل شورا، پژوهشگری بهنام دِسیدریوس اِراسموس (Desiderius Erasmus)، (حدود ۱۵۳۶ - ۱۴۶۶) نارضائی خود را از موسیقی کلیسا چنین بیان کرده بود: 'ما موسیقی تصنعی و نمایشی را به کلیسا راه دادهایم و معمول داشتهایم، غریو و هیجان آوازخوانان چنان است که به اعتقاد من در نمایشهای یونانیان و رومیها نیز هرگز شنیده نشده است ... ملودیهای عاشقانه و شهوتناک در آن به گوش میرسد، چنان ملودیهائی که در هر مکانی جز کلیسا، فقط ملازم رقص روسپیان و دلقکها است' . در جلسههای شورا، موسیقی کلیسائی به سبب بهکارگیری ترانههای دنیوی، سازهای پُرطنین و آوازهای نمایشی به شدت نکوهیده شد. برخی اعتراض داشتند که پُلیفونی پیچیده، درک متنهای مقدس را ناممکن ساخته است، و خواستار آن بودند که فقط موسیقی مونوفونیک - سرودگرگوریائی - برای مس بهکار گرفته شود. شورا، سرانجام چنین مقرر داشت که موسیقی کلیسائی باید نه برای 'لذت پوچ شنیداری' ، که بهمنظور القاء خلسهٔ مذهبی ساخته شود.
|
|
خویشتنداری و وقار آثار پالسترینا، بازتاب این تأکید بر تصنیف موسیقی معنویتر است. اولیای کلیسا، سدههای پیاپی مسهای او را به سبب آرامش و کیفیت 'آسمانی' آنها، نمونهٔ موسیقی کلیسائی دانستهاند حتی امروز نیز، کمال آستادانهٔ سبک او، سرمشق هنرجویان کنترپوان است.
|
|
| مس پاپ مارسلوس (Pope Marcellus Mass) ،(۱۵۶۳-۱۵۶۲)
|
|
مدتها این تصویر رواج داشت که مس پاپ مارسلوس پالسترینا، یعنی مشهورترین مس او، باید همان اثری بوده باشد که شورای ترانت را به ادامهٔ اجراء مسهای پُلیفونیک در آئین نیایش کلیسای کاتولیک متقاعد کرده است. اما اکنون میدانیم که این اثر چنین نقشی ایفا نکرده، و بازتابی است از خواست شورا برای تجسم واضح و بیپیرایهٔ متن مقدس. این مس به پاپ مارسلوس دوم، که برای مدتی کوتاه در ۱۵۵۵ به زمامداری رسید تقدیم شده، و این زمانی است که پالسترینا یکی از آوازخوانان گروه همسرایان پاپ بود.
|
|
مس پاپ مارسلوس برای کُر اَکاپلاً دربردارندهٔ شش خط آوازی، یک سوپرانو، یک آلتو، دو تنور، و دو باس، ساخته شده است. توجه خود را بر دو قسمت نخست مس، قسمتهای کیریه و گلوریا، متمرکز خواهیم کرد؛ سه قسمت بعد، یعنی کردو، سانکتوس و آگنوس دِبی، سبکی مشابه این دو قسمت دارند.
|
|
|
قسمت کیریه بافتی غنی و پُلیفونیک دارد. شش خط آوازی آن، همواره به تقلید ملودیهای یکدیگر میپردازند و ملودیهایشان به زیبائی درهم میآمیزد. از نظر صوتی، این موسیقی پُرتر از آوه ماریا، اثر ژوسکن است و این تا اندازهای به سبب استفاده از شش خط آوازی، دو خط آوازی بیش از آوه ماریا، است. ملودیها که بهگونهای باوقار قوسدار هستند، روح سرود گرگوریائی را فرا میخوانند؛ به نرمی جریان یافته و سرائیدن آنها آسان است. پرشهای بالارونده، مانند آنچه در ملودی آغازین آمده، هر بار با حرکتهای پیوستهٔ پایینروندهای که در پی دارند متوازن شدهاند:
|
|
|
|
|
قسمت کبریه از مس پاپ مارسلوس در سه بخش به نگارش درآمده است:
|
|
۱. خداوندا، بر ما رحمت آور (Kyrie eleison)
|
۲. ای مسیح، بر ما رحمت آور (Christe eleison)
|
۳. خداوندا، بر ما رحمتآور (Kyrie eleison)
|
|
این متن، متنی کوتاه است و واژهها با بهکارگیری خطهای ملودیک گوناگون تکرار شدهاند تا بیانگر التماس و تضرعی آرام باشند. ریتم تا هنگام رسیدن به پایان هر بخش، که در آن تمام خطهای آوازی همزمان به اجراء آکوردهائی ممتد میپردازند، پیوسته و هموار جریان مییابد. هر یک از این سه بخش با بافتی ساده و بدون پیچیدگی، که در آن فقط برخی از خطهای آوازی به اجراء میپردازند، آغاز شده اما با ورود دیگر خطهای آوازی، موسیقی بهگونهای فزایندهٔ پُرتر و غنیتر میشود.
|
|
|
|