شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

گر شراب عشق کار جان حیوانیستی


گر شراب عشق کار جان حیوانیستی    عشق شمس الدین به عالم فاش و یک سانیستی
گر نه در انوار غیرت غرق بودی عشق او    حلقه گوش روان و جان انسانیستی
گر نبودی بزم شمس الدین برون از هر دو کون    جام او بر خاک همچون ابر نیسانیستی
ابر نیسان خود چه باشد نزد بحر فضل او    قاف تا قاف از میش خود موج طوفانیستی
آفتاب و ماه را خود کی بدی زهره شعاع    گر نه در رشک خدا سیماش پنهانیستی
گر جمالش ماجرا کردی میان یوسفان    یوسف مصری ابد پابند و زندانیستی
گر نه از لطفش بپرهیزیدمی من گفتمی    کز بهشت لطف او فردوس ریحانیستی
نفس سگ دندان برآوردی گزیدی پای جان    ساقیا گر نه می سرتیز دندانیستی
جام همچون شمع را بر آتش می برفروز    پس بسوز این عقل را گر بیت احزانیستی
درکش آن معشوقه بدمست را در بزم ما    کو ز مکر و عشوه‌ها گوییی که دستانیستی
پس ز جام شمس تبریزی بده یک جرعه‌ای    بعد از آن مر عاشقان را وقت حیرانیستی


همچنین مشاهده کنید