سه شنبه, ۲۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 11 February, 2025
مجله ویستا
ارتباط میانفردی (Interpersonal communication) (۲)
دکتر P۲ عرض اتاق را طى کرده و ممکن است گفت و گو را شروع کند. دست خود را تکان دهد و بگويد: ' آقاى P۱ از ديدن شما خوشحالم، حالتان چطوره؟ در اينجا، با وجود سادگى که در محتواء پيشپا افتادهٔ پيام بهنظر مىآيد، آقاى P۱ بايد معما را در معنى قابل تصور خود حل کند. مثلاً در يک محيط غيرپزشکى جدا از آن مطب دکتر، مثلاً در گوشهٔ يک خيابان (CPU) آقاى P۱ ممکن است پيامى مشابه پيامى که دکتر فرستاد را از ديدگاه يک حرکت اجتماعى ببيند و آن را با محبت پاسخ دهد. اما در يک مطب پزشک يا يک درمانگاه (CPU) آقاى P۱، آن را بهعنوان يک پيام معمولى تفسير نمىکند حتى اگر دکتر P۲ با راهنماهاى غيرکلامى خود (CBEHnv)، مثل حرکت دستش، همان معنى معمول احوالپرسى را ايجاد مىکند، بازهم ممکن است آقاى P۱ اين پيام (CBEHV)را بهصورت همدردى دکتر تفسير کند. در حالىکه در آن شرايط، پيام موردنظر نيازى به پاسخ ندارد و فقط علامتى است براى آنکه آقاى P۱ به داخل مطب برود. |
توجه داشته باشيم که در مدل، براى شرايط درمانگاه (CPU)، حرکات محبتآميز، يعنى پيامهاى غيرکلامى دکتر (P۲ (CBEHnv و آخرين جملهٔ احوالپرسى دکتر (CBEHv) و درنگ قبل از آن (CBEHnv) هيچ ارزش مثبت يا منفى يا خنثى داده نشده زيرا ارزشهاى مثبت، منفى و خنثى بستگى به تصميم آقاى P۱ و دکتر P۲ دارد. |
آقاى P۱، لبخند مىزند و به دکتر مىگويد: از ديدن دوبارهٔ شما خوشحالم. اميدوارم اوضاع تغيير کند. در اين لحظه دکتر P۲، توجهش را از فرشى که زير پا دارد و بايد تفسير کند (Cpu) معطوف به آقاى P۱ مىکند. |
دکتر P۲، پيام اخير آقاى P۱ را بايد چگونه تفسير کرد؟ چون آنها در درمانگاه هستند. جاى تعجب نيست که آقاى P۱ بايد از اوضاع ملاقات خود صحبت کند. اما آيا اين اخطار از سوى آقاى P۱ است مبنى بر آنکه ملاقات دربارهٔ يک مشکل جدى پزشکى است نه يک مسئلهٔ جزئى و بىاهميت. |
براى دکتر، وضعيتهاى آرامش و سکوت آقاى(P۱(CBEHnv معنىهاى قبلى را تقويت نمىکند اما چهرهٔ سرخ او چنين معنىاى را تقويت مىکند (CBEHnv). |
دکتر P۲ در تفسير پيامهاى آقاى P۱ مىتواند با اين سؤال نيز روبهرو شود که جملهٔ اخير آقاى P۱ بيش از يک شوخى در مورد توپهاى گلف نيست (CPR). به هر حال دکتر P۲ نيز مثل آقاى P۱، بايد ابهام را بهطور تجربي، از طريق تخصيص معنىها به راهنماهاى عمومى و خصوصي، کلامى و غيرکلامى و ربط آنها با اوضاع مکاني، زماني، محيطى و تصميمگيرى با موافقت يا عدم موافقت در معنىهاى در دسترس حل کند. |
اين تجزيه و تحليل نشان مىدهد که معنىها همان قوانينى که حاکم بر تفسيرها و تعبيرهاى ديگر است در مورد راهنماهاى کلامى نيز مطرح است. در واقع راهنماهاى بيانى در احساسى که ايجاد يک شکل مشخص رفتارى مىکنند، قابل تمايز هستند. راهنماهاى کلامى محدود هستند و با يک خط طولى نمايش داده مىشوند. |
بايد توجه داشت که يک راهنماى عمومي، ممکن است توسط ترکيبى که قابل دسترس همهٔ ارتباطگران نيست به يک راهنماهاى خصوصى تبديل شود. مثلاً آقاى P۱ ممکن است کتش را بهصورتى روى دست خود بياندازد که دستهاى او ديده نشود. بنابراين راهنماى تازهاى از اين طريق به دکتر P۲ نرسد؛ يا اينکه دکتر P۲ با قصد، اتاق انتظار را به نحوى متفاوت تزئين کند و بالعکس، ممکن است راهنماهاى خصوصى به راهنماهاى عمومى تبديل شود. مثلاً دکتر P۲ بخواهد، آخرين عکس دخترش را به او نشان دهد. |
به هر حال هر راهنما، داراى پتانسيل خاصى در حمل اين هدف است. اما مهم اين است که ارگانيزم در مقابل همهٔ راهنماهاى قابل دسترس، کاملاً باز و آماده باشد و به تفسير و تعبير معنىهاى اين مجموعه راهنماها نيز آنقدر تمايل داشته باشد تا به تصويرى مرتبط و مناسب دست يابد. |
بايد توجه داشت که در فراگرد ارتباط چيزى بهعنوان اشتباه در قضاوت (error of judgment)، شکست در ارتباط (communication breakdown) يا يک مزاحمت وجودى (Personality disturbance) وجود دارد که حاصل نوعى بىمبادلاتى و اهمال ارتباطى (communication negligence)، است. طبيعت اين بىمبادلاتى همان است که روانپزشک انگليسى هنرى هاريس (Henry Harris)، قانون مجموعهٔ (The Law of the Total Situation) شرايط يا قانون موقعيت کلى ناميده است. در چنين شرايطى شخصى که با راهنماهاى گوناگونى روبهرو شده است قادر به پاسخگوئى به کل موقعيت و وضعيت مجموع نيست. او راهنماهاى انتقادى محيط را رد مىکند، راهنماهاى کلامى و غيرکلامى را بد جلوه مىدهد و در اتخاذ زمان و مکان مناسب دچار شکست مىشود. در چنان موقعيتى براى او مشکل و حتى غيرممکن است که معنىهائى را که به او اجازهٔ عملکرد راضىکننده و پر ثمر خواهد داد، بازسازى کند. |
شايد آنجائى که اهمال ارتباطى بسيار همهگير است بتوان آن را بهعنوان مرحلهاى پنداشت که انجام حساس قانون مجموع شرايط اوضاع را ترسيم مىکنند. (Sereno,1970,pp94-102) |
برنلوند در انتهاى توضيح مدل خود، ضمن ارائه يک مثال ازرمانى (A tree Grows in Brooklyn) از نويسندهٔ آمريکائى بتى اسميت که مربوط به سنتهاى درخت کريسمس است و براى خواننده ايرانى مفهومى ندارد مىنويسد: |
'پيچيدگى ارتباطات انسانى يک مسئلهٔ باورنکردنى است. مسئله و مشکلى که تمامى دانشجويان رشتههاى انسانى را به مبارزه مىطلبد. براى ساختن يک نظريهٔ رضايتبخش در مورد چنين پديدهٔ پيچيدهاى بهنظر مىرسد که تنها از طريق توجه برروى منابع معمولى زبان، نمىتوان آيندهٔ اميدبخش را در اين زمينه ترسيم کرد بلکه بايد بر تمامى منابع چه محيطي، چه کلامى و چه غيرکلامى دقيق شد.' (Sereno,1970,p102) |
برنلوند خود اذعان دارد که مدل راهنماى او ممکن نيست که بهطور کامل همهٔ معيارهاى يک مدل مطلوب و کامل را داشته باشد. اما اين مدل مىتواند وسيلهاى باشد که تحقيقات در اين زمينه را بهسوى راههاى بهتر معطوف گرداند. |
برنلوند، در انتهاى مدل خود، خاطرنشان مىسازد که با مختصر تغييرى در اين مدل مىتوان آن را به فراگرد پوياى ارتباط جمعى نيز تطبيق داد. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست