|
|
|
نورپردازى بر برداشت بيننده و واکنش او نسبت به تصاوير تخت تأثيرى مستقيم دارد. علاوه بر جلوهٔ بصرى و محيطى صحنه، نورپردازى تعبيرات بيننده را دربارهٔ اندازه، شکل و فاصلهٔ اشياء نيز متأثر مىکند.
|
|
نورپردازى قادر است شکلى را احياء کند يا آن را از بين ببرد؛ توجه را به بافت اشياء جلب کند يا آنها را مخفى سازد. محيطى که بهطور ناآشنا و عجيب نورپردازى شده باشد اسرارآميز بهنظر مىرسد يا شخصيت خود را از دست مىدهد. بنابراين، نورپردازى نه فقط عاملى اساسى براى کارکرد دوربين است بلکه انگيزهاى براى بسيارى از واکنشهاى بيننده خواهد بود.
|
|
|
- دلايل فنى
|
دوربين تلويزيونى فقط مىتواند تضادمندىهاى رنگمايهاى نسبتاً محدودى را بپذيرد، و براى بازسازى بهترين کيفيت تصويرى به نوردهى کاملاً تنظيم شده، احتياج دارد. بنابراين، براى دستيابى به نتيجهٔ مطلوب تصويرى و کاهش اشکالات متعدد ويدئو بايد تضادمندى و شدت نور را دقيقاً محاسبه کرد. اگر از ديافراگم خاصى براى عمق ميدان زياد يا محدود استفاده مىکنيد، بايد شدت و مقدار نور را براى نوردهى لازم تنظيم کنيد.
|
|
بعضى اوقات نور طبيعى صحنههاى خارج از استوديو با شرايط و نيازهاى شما سازگار نيست. بهطور مثال، شدت يا جهت آفتاب مناسب نبوده و باعث تضادمندى شديد يا سايههاى ناخواسته مىشود. يا اينکه پراکندگى زيادى داشته و شفافيت را از تصوير شما مىگيرد. شايد کيفيت رنگى نور نيز رضايتبخش نباشد. با اين همه در بسيارى موارد، نور موجود در صحنههاى خارج از استوديو نيازهاى برنامه را برطرف مىکند و به نور ديگرى احتياج نخواهد بود.
|
|
- دلايل هنرى
|
نورپردازى به ما در خلق توهم عمق کمک مىکند و تأثيرات ناشى از فضاى صحنه، فاصله، ابعاد و شکل اشياء را افزايش مىدهد. نورپردازى مىتواند جلوههاى محيطي، حالت و سبک خاصى را بهوجود آورد، مىتواند محيط خاصى را بازسازى يا تقليد کند؛ و حتى به زمان خاص و شرايط ويژهٔ جوى اشاره کند. از نور مىتوان براى تأکيد بر حالاتى از صحنه استفاده کرد و جنبههاى ديگرى از آن را مخفى ساخت. نور مىتواند به زيبائى تصوير کمک کند يا عمداً حالتى ناخوشايند در آن پديد آورد.
|
|
|
براى پرداخت نورى صحنه، مخلوط قابل قبولى از نور شديد (مستقيم) و نور ملايم (پراکنده) لازم است. عموماً نور شديد شکل و بافت موضوع را آشکار مىکند در حالىکه نور ملايم تضادمندى را کاهش مىدهد و جزئيات موضوع را قابل رؤيت مىسازد.
|
|
نور شديد سايههاى تند ايجاد مىکند و چگونگى سطوح را نشان مىدهد (بافت و برجستگى سطوح). اين نور از بسيارى از منابع طبيعى و مصنوعى ساطع مىشود. هر چه منبع نورى کوچکتر باشد کيفيت نور آن شديدتر است. (روشنائى در کيفيت نور تأثيرى ندارد.) هر چه فاصلهٔ منبع نور با موضوع کمتر باشد شدت مؤثر نور افزايش مىيابد. نور ملايم نورى پراکنده است و براى روشن کردن موضوع بدون ايجاد سايه بهکار مىرود. منابع نورى بزرگ مىتوانند نور پراکندهٔ مطلوب توليد کنند.
|
|
|
تأثير نورپرازى با زاويهاى ــنسبت به ديدگاه دوربينــ که به موضوع مىتابد، تغيير مىکند. جهت نور نه فقط در تعيين اين نکته که چه بخشهائى از موضوع روشن مىشوند و چه بخشهائى در سايه قرار مىگيرند نقش عمدهاى دارد بلکه بر چگونگى بازسازى بافت و ساخت سطح آن نيز مؤثر است. جهت نور خصوصيات سطح و برجستگى خاص آن موضوع را مؤکد يا پنهان مىسازد. بهطورى که با تغيير جهت نور يا ديدگاه دوربين اين خصوصيات نيز ظاهر يا مخفى مىشوند.
|
|
|
مقدار نور لازم براى روشن کردن متناسب يک موضوع، يک تصميم فنى و هنرى است. معمولاً لامپهاى دوربين حساسيت خاصى دارند؛ آنها به سطح نور (شدت نور) مشخص براى ديافراگم موردنظر نياز دارند. اما اين امر نمىتواند کمک چندانى باشد. بخش اعظم تصميمات مربوط به روشنى محيط موضوع (يک اتاق با رنگ تيره به نور بيشترى نسبت به اتاقى با ديوارهاى روشن نياز دارد)، رنگ آن، رنگمايه و پرداخت ديوارها، چگونگى سطوح (ساده يا طرحدار) و نوع و جهت منبع نورى بستگى دارد. بنابر اين، شدت نور تابيده از جهات مختلف بايد چنان تنظيم شود که براى موضوع و جلوهٔ محيطى مورد نظر کفايت کند (مايه روشن يا مايه تيره، جلوههاى مکانى و غيره) و اين به معناى تعادل در نورپردازى است.
|
|
|
- شکلهاى بازتابيده
|
نور مىتواند از اشياء فلزى يا کاغذهاى آلومينيومى منعکس شود و شکلهاى تزئينى در محيط اطراف منعکس کند. چنانچه اين سطوح حرکت کنند، شکلهاى بازتابيده و موضع آنها نيز تغيير مىکند. بدين طريق مىتوان نمادها و حروف را براى استفادههاى تزئينى بهکار گرفت.
|
|
با اين روش مىتوان بهطور مستقيم جلوەهاى نورى بىشمارى را بر پسزمينه يا پردههاى نمايش منعکس کرد.
|
|
- نور آتش
|
براى بازسازى آتش مصنوعي، مقدارى نوارهاى کاغذى را به يک تکه چوب چسبانده و آنها را جلوى چراغ حرکت دهيد. البته تسهيلات متنوعى براى ايجاد جلوهٔ شعلهٔ آتش وجود دارد اما بهنظر مىرسد که نتايج آنها مکانيکى و غيرواقعى باشد.
|