مهمترين قسمت دستگاه تناسلى حيوان نر بيضهها است که در داخل کيسه اسکروتوم قرار دارند. اسکروتوم نه تنها بيضهها را محافظت مىکند بلکه عامل مهم تنظيم دماى بيضهها است.
در حالت عادى توليد اسپرم در ۷-۴ درجه سانتىگراد کمتر از دماى بدن انجام مىگيرد. در دماى زياد اسکروتوم سبب مىشود که بيضهها به خارج از بدن آويزان بشوند و موقعى که دماى محيط سرد مىشود برعکس عمل مىکند. وقتى که هواى محيط خيلى گرم بشود اين نظم بههم مىخورد در نتيجه اسپرمهاى غيرعادى توليد مىشود. کار بيضهها توليد اسپرم و هورمون تستسترون است. ترشح اين هورمون تحت کنترل هورمون گناد و تروپين مترشحه از پيتوتارى است. ميل جنسى بز نر بيشتر بستگى به پذيرش بز ماده دارد، روش و ميزان تغذيه و عوامل محيطى نيز در اين امر اثر مهمى دارند.
فعاليت جنسى هر دو جنس بز در نواحى معتدل فصلى است و اين فعاليت در فصل پائيز شروع مىشود. با وجود اين اگر بز نر بهوسيله بز ماده تحريک شود و يا حيوان تربيت بشود بز نر قادر است در تمام طول سال جفتگيرى کند.
دستگاه تناسلى حيوان ماده
برخلاف ميزان حيوان نر تمام قسمتهاى دستگاه تناسلى حيوان ماده در داخل بدن قرار دارد. تنها قسمت خارجى دستگاه تناسلى فرج است که در موقع زايش يا فحلى دچار تغييرات مىشود. فرج به واژن وصل مىشود جائى که پنيس بز نر در موقع جفتگيرى در آنجا قرار مىگيرد و منى را مىريزد. در بز ماده بالغ طول واژن تقريباً ۸ سانتىمتر است. در انتهاى واژن سرويکس يا گردن رحم قرار دارد. طول گردن رحم متغير و تقريباً ۴-۸ سانتىمتر و داراى ۵-۶ ماهيچه حلقوى است که سبب بسته شدن مجراى بين واژن و رحم مىشود.
رحم شامل دو قسمت يا دو شاخه است که در انتهاى هرکدام مجرا و تخمدان قرار دارد. شکل تخمدانها در مراحل مختلف فعاليت جنسى حيوان تغيير مىکند.
در فصل پائيز با افزايش طول شب ترشح هورمون ملاتونين از غده پيتيال در داخل مغز زياد مىشود. اين هورمون بعداً سبب افزايش ترشح هورمون گنادوترپين که سبب تحريک غده پيتوتارى براى ترشح FSH مىشود. اين هورمون سبب افزايش توسعه فوليکول مىشود که در نتيجه آن يک اوول (تخمک) رشد کرده و آزاد مىشود. حداکثر رشد و توسعه تخمک سبب بروز علائم فحلى در حيوان مىشود، به تمام اين فعاليتها در مراحل مختلف سيکل فحلى مىگويند.
در حدود ۳۶ ساعت قبل از اينکه تخمک آزاد شده و به داخل واژن بيافتد بز ماده علائم و رفتارى فحلى را نشان مىدهد. اين علائم و رفتارها مجموعه علائمى است که بز ماده به بز نر نشان مىدهد که زمان مناسب و صحيح براى آزادسازى تخمک و تغييرات مجراى تناسلى براى پذيرش و جفتگيرى است. در اين موقع فرج حيوان لغزنده و ترشحات موکوسى زيادى دارد و گردن رحم گشاد است.
جفتگيرى فصلى
فعاليت جنسى بز ماده فصلى است، فعاليت در بين نژادهاى مختلف تا اندازهاى تغيير مىکند. فعاليت جنسى از اول پائيز شروع مىشود و اگر حيوان بارور نشود هر ۲۱ روز يکبار فحل مىشود.
فعاليت جنسى بز نر نيز فصلى بوده ولى با وجود اين حيوان قادر به بارور کردن در تمام طول سال است. بزهاى ماده جوان علائم فحلى را نسبت به بزهاى بالغ زودتر نشان مىدهند بنابراين قرار دادن بزغالههاى نر و ماده با هم در اواخر تابستان صحيح نيست.
براى تحريک بز ماده جفتگيرى خارج از فصل دو روش وجود دارد: يکى از روشها بهکار بردن هورمون و يا مواد مشابه آن است و روش ديگر تغيير دادن شرايط محيطى و معمولاً روشنائى براى تخمکگذارى است.
همراه کردن بزهاى نر با مادهها سبب مىشود که بزهاى ماده ۲-۴ هفته زودتر فحل بشوند. اگر جفتگيرى بهصورت انتخابى انجام مىگيرد مىتوان بز فحلياب وارد گله کرد.
فحليابى
برخلاف گاو تشخيص فحلى يا فحليابى در بز مشکل نيست. بز در موقع فحلى رفتار و علائمى دارد که بهطور مرتب اتفاق مىافتد طورىکه شخص شيردوش بهراحتى آن را تشخيص مىدهد.
مشخصترين علائم فحلى در بز ايجاد فريادهاى نالهآميز است که تقريباً تمام بزها بهطور همزمان انجام مىدهند. اين صداها با صداى عادى حيوان خيلى فرق دارد. اگر کسى با صدا و رفتار عادى بز آشنا باشد بهراحتى مىتواند تشخيص دهد.
اگر در داخل گله بز نرى وجود داشته باشد اين صدا همراه با نگاه مستقيم به بز نر است و اگر بز ماده فحل دسترسى داشته باشد به بز نر نزديک شده و در دسترس حيوان مىايستد.
بز ماده بهطور مرتب دم خود را تکان مىدهد و در مواقعى ترشحاتى از فرج حيوان خارج مىشود و ممکن است فرج حيوان تا اندازهاى متورم و قرمز باشد.
بز در طول دوران فحلى کماشتها يا بىاشتها است، توليد شير کاهش مىيابد، فحلى در حدود ۳ روز طول مىکشد و تغييراتى بين ۱۲-۴۸ ساعت دارد و تخمکگذارى ۳۶ ساعت بعد از اوج فحلى صورت مىگيرد. خيلى بهندرت اتفاق مىافتد که بزهاى ماده در موقع فحلى روى يکديگر سوار بشوند و معمولاً بزهاى فحل مىايستند و اجازه پرش به بزهاى ديگر مىدهند.
علىرغم اين نشانههايى مشخص گاهى اتفاق مىافتد که در داخل گله بزهاى ماده فحل جفتگيرى نمىکنند. زمانى که تعداد زيادى از بزهاى جوان با هم باشند تشخيص علائم فحلى در بزهاى جوان مشکل خواهد بود.
يک بز نر با ۳۰-۴۰ بز ماده مىتواند جفتگيرى کند. طول دوره آبستنى در بز ۱۵۰ روز است و تغييراتى بين ۱۴۶ روز تا ۱۵۴ روز دارد.
مقدار غذائى که به بز آبستن داده مىشود مهم است و بايد در طول ۲ ماه آخر آبستنى افزايش يابد.
تغذيه در اين مدت سبب افزايش وزن بزغاله متولد شده مىشود، علاوهبر اين، توليد موهر، توسعه و رشد پستان، توليد شير در دوره شيروارى بعدى و مقدار غذاى مصرفى در شيروارى بعدى بستگى به مقدار غذاى مصرفى در اين دوره دارد.
در چندين هفته آخر آبستنى رشد پستان زياد و در بزهاى پرشير خيلى متورم و پرخون است. در مواردى براى کاستن از فشار شير در غده پستانى مقدارى از شير را از غده پستانى خارج مىکنند ولى تا موقعى که بز ناراحت و مضطرب نيست بهتر است اين عمل انجام نگيرد زيرا توليد کلستروم در موقع زايش کمتر مىشود.
رشد و توسعه غده پستانى تحت تأثير هورمونهاى: پروژسترون مترشح از تخمدان، پرولاکتين مترشح از غده پيتوتارى و لاکتوژن ترشح شده از جفت است. هورمون لاکتوژن بهمقدار زيادى از بافتهاى جفت ترشح مىشود بنابراين بزى که چند قلو مىزايد مقدار بيشترى از اين هورمون ترشح مىکند در نتيجه رشد و توسعه پستان او بزرگتر و مقدار شير توليد شدهٔ آن بيشتر خواهد بود.