در اين تقسيمات به بررسى تصميمات مربوط به توليد و بازاريابى کالاهاى منفرد مىپردازيم. تصميمگيرى درباره صفات کالا، انتخاب مارک يا علامت تجاري، بستهبندي، برچسبزنى و خدمات همراه کالا از جمله مباحثى است که در تصميمات درباره کالاى منفرد مورد بررسى قرار مىگيرند.
توليد يک کالا، مستلزم تعيين فوايدى است که آن کالا به همراه دارد. اين فوايد در قالب صفات ملموسى نظير کيفيت، ويژگىها و طرح عرضه مىشوند. تصميمگيرى درباره هر يک از اين صفات بر واکنش مصرفکننده نسبت به کالا تأثير مىگذارد.
کيفيت کالا
پيش از توليد يک کالا، توليدکننده بايد يک سطح کيفى براى آن انتخاب کند. يک سطح کيفى که از جايگاه کالا در بازار هدف دفاع کند. کيفيت، يکى از ابزارهاى اصلى جايگاهيابى در بازار محسوب مىشود. کيفيت کالا توانايى و قابليتهاى کالا در انجام وظايف محوله را نشان مىدهد. کيفيت، ويژگىهايى نظير دوام، قابليت اعتماد، دقت، سهولت استفاده، تعميرپذيرى آسان و ساير صفات ارزشمند کالا را در بر مىگيرد. اندازهگيرى بعضى از اين صفات، عملاً امکانپذير است. از نظر بازاريابي، کيفيت، بر مبناى برداشتهاى ذهنى خريداران اندازهگيرى مىشود.
ويژگى کالا
يک کالا را مىتوان با ويژگىهاى مختلفى به بازار عرضه داشت. يک مدل، فاقد هرگونه ويژگى اضافى با يک مدل فوقالعاده، نقطه آغاز کار است. يک شرکت مىتواند با افزودن بعضى از ويژگىها مدلهاى سطح بالاترى را ايجاد کند. اين ويژگىها خود ابزار رقابتى بسيار مناسبى براى متمايز کردن کالاى شرکت از کالاهاى رقبا بهحساب مىآيند. بعضى از شرکتها در اضافه کردن ويژگىهاى جديد بسيار مبتکر و نوآور هستند. يکى از کارآمدترين راههاى رقابت اين است که يک توليدکننده، اولين توليدکنندهاى باشد که خصيصه مورد نياز و ارزشمندى را به بازار عرضه مىکند
طرح کالا
يکى از راههاى ديگرى که به برجستگى و شاخص شدن کالا مىانجامد استفاده از يک طرح خوب است. مفهوم طرح و شکل ظاهرى کالا را نبايد با يکديگر اشتباه گرفت. طرح، مفهومى است به مراتب وسيعتر از شکل ظاهري. شکل کالا، فقط گوياى ظاهر کالا است. شکلهاى مختلف يک کالا مىتواندجالب و يا ملالآور و خستهکننده باشد. يک شکل زيبا و هيجانانگيز ممکن است توجه بيشترى را به خود جلب کند، اما لزوماً موجد عملکرد و کارآيى بهتر کالا نيست. يک طراح خوب، به ظاهر کالاها توجه دارد، اما در عين حال در فکر ايجاد کالايى است که استفاده و تعمير و نگهدارى آنها سهل، ايمن و نسبتاً کم هزينه باشد و توليد و توزيع آنها به آسانى و با کمترين هزينه انجام شود.
تصميمگيرى درباره علامت تجارى
علامت تجارى از نظر مصرفکنندگان جزء مهمى از کالا است و تعيين علامت تجارى به فايده و ارزش کالا مىافزايد. علامتگذارى به مسئلهاى اساسى در خطمشى کالا تبديل شده است و از طرفي، در بلندمدت توليد کالا با يک علامت تجاري، به سرمايهگذارى قابلتوجهي، مخصوصاً در زمينه تبليغات پيشبردى و بستهبندى نياز دارد. توليدکنندگان، اغلب به اين نتيجه رسيدهاند که باصرفه و آسانتر آن است که خود صرفاً توليد کالا را برعهده گيرند و تعيين علامت تجارى را به سايرين واگذار نمايند.
نامهاى تجارى خوب از امتياز مصرفکننده برخوردار هستند. امتياز مصرفکننده بدان معنا است که مشتريان نسبت به اسامى وفادارى نشان مىدهند. تعداد قابل توجهى از مشتريان، حتى درصورتىکه کالاهاى جانشين ديگرى با قيمتهاى پايينترى در بازار عرضه شود، متقاضى همين اسامى تجارى خواهد بود و کالاهاى جانشين را نخواهند پذيرفت. بهعبارت ديگر، شرکتهايى که داراى علائم و اسامى تجاريى هستند که از امتياز مصرفکننده مطلوب برخوردار هستند، عملاً در مقابل خطمشىهاى پيشبردى رقبا، بيمهشده هستند.
يک علامت تجارى عبارت است از يک اسم، اصطلاح، علامت، نشان يا طرح يا ترکيبى از همهٔ اينها که با هدف شناسايى و تميز دادن کالاها يا خدمات يک فروشنده يا گروهى از فروشندگان بهکار مىرود و موجب متمايز شدن اين کالا و خدمات از کالاها و خدماتى مىشود که توسط رقبا عرضه مىشوند. يک نام تجاري، قسمتى از علامت تجارى است که ادا کردنى است. بدين معنا که مىتوان آن را گفت، نامهايى همچون اَوُن (Avon)، شورلت، تايد، ديسنىلند و امريکن اکسپرس. يک نشان تجاري، قسمتى از علامت تجارى است که ادا کردنى نيست ولى مىتوان با آن کالا را شناسايى کرد. مارک تجارى با نشان، طرح، يا رنگ و حروفى شاخص ارائه مىشود، همچون شير شرکت متروگلدين ماير و حرف K به رنگ قرمز روى جعبه فيلم کداک. يک مارک تجارى همان علامت تجارى يا قسمتى از آن است که داراى حق و حقوقى قانونى است. مارک تجارى از حقوق انحصارى فروشنده براى استفاده از نام يا نشان تجاري، حفاظت مىکند. و سرانجام حق طبع، حق قانونى و انحصارى تکثير، چاپ و فروش يک اثر ادبي، موسيقى يا کار هنرى است.
تصميم دربارهٔ علامتگذارى از جمله تصميمات دشوارى است که بازارياب با آن روبرو مىشود.