|
دلائل انتخاب سيرجان بهعنوان اولين منطقه ويژه اقتصادى در داخل کشور متکى به مطالعات کارشناسى گستردهاى بوده است که جمعبندى اين مطالعات بخشى از دلايل انتخاب سيرجان را مشخص مىکند:
|
|
تقريباً تمامى مناطق آزاد تجارى - صنعتى مانند مناطق واقع در حوزه خليج فارس و اقيانوس هند، يا در کنار بنادر واقع شدهاند يا جزيرهاند. آب و هواى اکثر اين مناطق مرطوب و شرجى و براى نگهدارى بيشتر محصولات صنعتى نامناسب است.
|
|
توجه به اين مشکل عمده جزاير و بنادر موجب شد که براى ايجاد يک منطقه ويژه اقتصادى جديد دور از سواحل و جزاير، محلى انتخاب شود که هم داراى آب و هواى مناسب (يعنى معتدل و خشک) باشد و هم به مرزهاى آبى و بازار داخل نزديک باشد و هم آب، انرژي، سوخت و نيروى انسانى فراوان در اختيار داشته باشد و هم دسترسى به آن از طرق هوائي، آبى و زمينى آسان باشد و هم از نظر منابع و مواد اوليه و هم امکانات خدماتى لازم، غنى باشد که با معيارها، سيرجان در استان کرمان بهعنوان اولين منطقه آزاد از نوع (ويژه اقتصادي) انتخاب شد و عملکرد و پيشرفتهاى اجرائى و عملياتى آن، الگوى کار ساير مناطق آزاد ويژه اقتصادى کشور قرار گرفت.
|
|
جمعيت شهرستان سيرجان طبق آمار سال ۱۳۷۰ برابر ۱۸۱۱۰۴ نفر مىباشد و در سال ۱۳۷۶ حدود ۲۵۰ هزار نفر و طبق آمار سال ۱۳۵۵، ۱۲۴۱۳۱ نفر بوده است که ۳۶% آن شهرى و ۶۴% آن در روستاها زندگى مىکردهاند و بدين ترتيب آمار پراکندگى جمعيت ۹/۷ نفر در کيلومتر مربع بوده است و شغل عمده مردم اين شهرستان کشاورزي، دامپروري، کارهاى صنعتى و توليد صنايع دستى مىباشد.
|
|
محدوده اين شهرستان از شمال به شهرهاى بابک و رفسنجان، از جنوب به استان هرمزگان، از شرق به شهرستان بافت و بردسير و از مغرب به استان فارس است.
|
|
البته خود شهرستان بردسير تا سال ۱۳۶۰ جزء شهرستان سيرجان بوده که در تقسيمات بعدى مستقل شده است شهرستان سيرجان با توجه به خصوصيات وضع آب و هواى معتدل آن در زمستان نسبتاً سرد و در تابستان خنک مىباشد از اين نظر براى بخشى از ساکنين استان هرمزگان مناطق ييلاقى خوبى محسوب مىشود. اين شهرستان داراى ۱ بخش، ۹ دهستان و تعداد ۱۴۰۰ آبادى بوده و بين رشته کوههاى مرکزى و پيشکوههاى شرقى زاگرس قرار گرفته است و مهمترين ارتفاعات آن کوه پنج با ۲۶۱۵ متر ارتفاع چهار گنبد و بيدخوان مىباشد.
|
|
مرکز اين شهرستان شهر سيرجان با موقعيت جغرافيائى ۵۵ درجه و ۴۰ دقيقه طول شرقى و ۲۹ درجه و ۲۷ دقيقه عرض شمالى است.
|
|
|
- واژه سيرجان
|
سيراف (بندر سيراف) تحت عنوان سيراف نوشته محمد حسن سمسار از کتاب شهرهاى ايران به کوشش محمديوسف کيانى براى شناخت منى واژه 'شير' در نام 'شير آب' که به سيراف تبديل گرديده بايستى بررسى نامهاى جغرافيائى مشابه آن در جنوب ايران بپردازيم نامهائى که با شير يا سير آغاز مىشوند يا پايان مىيابند برخى از اين نامها چنيناند، سيرجان، گواشير، بهمن شير، بردسير و جزء آن براى آشنائى بيشتر با اين نامهاى جغرافيائى بايستى به دوران ساسانيان بازگرديم. حمزه اصفهانى (سده چهارم هـ) در کتاب (سنى ملوکالارض و انبياء) که به فارسى به نام تاريخ پيامبران و شاهان ذکر شده مىنويسد.
|
|
اردشير شهرهاى بسيارى ساخت که از آن جملهاند: اردشير، خره، به اردشير، بهمن اردشير، انشاء، اردشير، رام اردشير، راه هرمز اردشير، هرمز اردشير، بود اردشير، هشت اردشير و بتن اردشير.
|
|
روى هم رفته اردشير هجده شهر در جنوب ايران بنا نهاد که يازده شهر از آنها جزء بنادر به شمار مىرفتند يعنى يا در کنار دريا و يا در کنار رودخانه قابل کشتيرانى ساخته شده بودند.
|
|
نام اين شهرها بعد از ساسانيان در دوران اسلامى دستخوش دگرگونىهائى شد. نمونههائى از اين دگرگونىها چنين است:
|
|
|
برداشير |
به |
بردسير |
|
|
نرماردشير |
به |
نرماشير |
|
|
اردشيرگان |
به |
سيرجان |
|
|
به اردشير |
به |
بهرسير |
|
|
گواردشير |
به |
گواشير |
|
|
ريواردشير |
به |
ريشهر |
|
|
بهمناردشير |
به |
بهمن شير |
|
|
|
بنابراين با توجه به نوشته فوق شهر سيرجان بناى آن توسط ساسانيان بوده و بعداً در زمان سلطه اعراب بر ايران تغيير نام پيدا کرده است.
|
|
آقاى دکتر باستانى در کتاب جغرافياى کرمان تأليف احمد على خان وزيرى کرمانى که سال ۱۲۹۱ هجرى تأليف يافته است.
|
|
تحت عنوان سيرجان چنين مىنويسند:
|
|
سيرجان در مغرب حقيقتى گواشير واقع است و هوائى معتدل اندک به گرمى مايل آبشن بيشتر قنات و مىنويسد سيرجان قديم شهرى بزرگ و معمور بوده و مصارف ايام مطمور شده قريهاى در اواسط صحراى اين بلوک بود موسوم به بيميد و در ۸۰ سال قبل از تحرير اين رساله ميرزاسعيد کلانتر آنجادهى قريب به آن قريه آبادن نموده موسوم به سعيدآباد.
|
|
چون در عرض راه شيراز و بيشتر محال فارس و کرمان و ميانه بندرعباس و يزد واقع است به مرور ايام بر آبادانى افزود بازارها کاروانسراها ساخته شد حمامات و مساجد متعدده بنا گرديد. تجارها کسبه و اهل حرفه و صنايع از شيراز و يزد و گواشير و لارستان و ساير بلاد در آنجا متوطن شدند و حال تحرير که سنه ۱۲۹۱ هجرى است سعيدآباد را شهر مىتوان گفت از حيث جمعيت و آبادانى از سلطانآباد عراق و دولتآباد ملاير بيشتر و بهتر است.
|
|
در بعضى از کتب جغرافيا و تواريخ مسطور است:
|
|
که خرماى زياد از سيرجان عمل مىآيد اين زمان آنجا تغيير کرده سبب برودت مطلقاً درخت خرما ندارد از بعضى مردم آنجا و جمعى از دهاقين و بزرگران شنيدم که وقتى زمين را شيار مىکنيم ربشه نخل از زمين بيرون مىآيد صدق اين مطلب از کثرت تواتر به وضوح پيوسته لهذا ظاهر مىشود که راست و صحيح نوشتهاند.
|
|
- قلعه سنگ سيرجان
|
چنين مىنويسند: بدان که قلعه سنگ کوهى است در صحراى آنجا که اطراف آن پنج و شش فرسخ بل زيادتر مطلقاً کوه نيست ارتفاع آن با اصطرلاب و آينه و آلتى ديگر مشخص نکردهام. به حسب تخمينى دويست ذرع متجاوز باشد دوره آن تقريباً چهار هزار ذرع بالاى کوه دو سور محکم به فاصله پنجاه شصت گام کشيده و بروج محکم از سنگ و ساروج ساختهاند بانى اول آن نزد مصنف به تحقيق معين نيست اينقدر معلوم است که قبل از بعثت حضرت ختمى مآب صلواتالله عليه و آله اين قلعه معمور بوده است.
|
|
پس از آن هم در زمان الياس و ديالمه و سلجوقيه کرمان قراختائيه و آل مطفر کوتوال و مستحفط داشته شاه شجاع پدر محمد مظفر را اولاً در اين قلعه حبس نموده و ثانياً به قلعه بم فرستاد (و توضيح مىدهد) منبرى از سنگ در آن قلعه است بر آن نيز کلماتى سنه ۷۸۹ هجرى نقش بسته است.
|
|
در روايات داريم که تنها دانه قهستان سيرجان ۱۲ هزار قنات وجود داشته است که آب آن رو به قبله (مغرب) طاهر شده است.
|