|
|
|
با آنکه دربارهٔ تاريخ پزشکى کتابهاى بسيارى نوشته شده، ولى داستان تکامل پزشکى را نمىتوان بهصورت کامل بيان کرد، داستان پزشکي، داستانى دراز است که انسان را در دورههاى مختلف مراحل پيشرفت وي، و فرهنگ و تمدن او را در بر مىگيرد. آقاى هنرى H.Siergerist مورخ پزشکى اعلام داشته که هر فرهنگى نظام پزشکى خود را بهوجود آورده و پزشکى چيزى جز يک جنبه از تاريخ هر فرهنگ نيست. آقاى Dubos يک گام پيشتر رفته و مىگويد پزشکى باستان امّالعلوم بوده و نقش مهمى در تلفيق فرهنگهاى نخستين ايفاء کرده است. چون نوعى ارتباط ارگانيک بين پزشکى و پيشرفت بشر وجود دارد، هر گونه شرح دربارهٔ پزشکى در يک دورهٔ معين تاريخ بايد با توجه به تمدن و پيشرفت بشر در آن دوره در نظر گرفته شود، يعنى با توجه به فلسفه، مذهب، شرايط اقتصادي، شکل حکومتي، سطح آموزش، علم و آرزوهاى مردم.
|
|
|
|
بهدرستى گفته شده است ک پزشکى آبستن از ميل طبيعى و زائيدهٔ ضرورت و نياز بوده است و نخستين پزشکان نخستين مردان و نخستين پرستاران نخستين زنان بودهاند. انسان دوران پيش از تاريخ برانگيخته از احساس همفکرى و مهرباني، همواره تابع دستور خويشاوندان خود، درصدد آن بوده که به هنگام بيمارى و گرفتاري، آنها را بهبود بخشد.
|
|
بهعلت محدود بودن دانش، بيمارىهاى و در واقع تمام گرفتارىها و بلاهاى انسانِ نخستين به خشم خدايان و حلول روح شيطان در بدن، و در اثر کينهتوزى ستارگان و سيارات منسوب مىشد. اين نظريهٔ انسانِ باستانى دربارهٔ بيمارىها بهعنوان تئورى ماوراءالطبيعهٔ بيماري شناخته مىشود. پيامد منطقى اين نظريه آن بود که کار پزشکى انسان باستانى شامل فرونشاندن خشم خدايان بهوسيلهٔ کاهنان و جادوگران، قربانى کردن و راندن روح شيطان از بدن انسان بهوسيلهٔ افسونگرى و ديگر وسايل خام و بهکار بردن طلسم و تعويذ بهمنظور محافظت خود در برابر اثر روحهاى شيطاني، باشد. تجويز برخى گياهان يا داروهائى که اثر آنها هيچ يا مشکوک اما بىخطر و اميدوارکننده بودند هم در رابطه با ارضاء نياز يک کارى کردن بهوسيلهٔ جادوگران بهصورت توأم با دعا انجام مىگرفت. همچنين شواهدى وجود دارد که انسان پيش از تاريخ با ساختن اسبابهاى سنگى و چخماقى عمل ختنه، قطع اندام و سوراخ کردن جمجمه (ترهپاناسيون) را انجام مىداده است. و با اين ترتيب پزشکى در دوران پيش از تاريخ (در حدود پنج هزار سال پيش از تولد مسيح) آميختهاى از خرافات، مذهب، جادوگرى و تعويذ بوده است.
|
|
پزشکى ابتدائى تاريخ معينى ندارد و اکنون هم اگر در گوشه و کنار جهان جستوجو شود هنوز مراحل نخستين پزشکى در بسيارى از نقاط جهان در آسيا، آفريقا، آمريکاى لاتين و جزاير اقيانوس آرام، وجود دارد. فرضيهٔ ماوراءطبيعهٔ بيمارى که انسان نخستين به آن اعتقاد داشت هنوز هم هست. مثلاً هنوز هم در هندوستان مىتوان مردمى را يافت که از درمان مارگزيدگى بهوسيلهٔ برگى از کتاب ودا سخن مىگويند و ابتلاء به بيمارىهائى مانند جذام بهعنوان تنبيه شخص بهعلت گناهى که در گذشته مرتکب شده تلقى مىشود. با آن که انسان نخستين خود از بين رفته است ولى اخلاف او را - که حکيم سنتي ناميده مىشوند - در هر جائى مىتوان يافت. حکيمهاى سنتي در بين مردم زندگى مىکنند و درمانهائى که انجام مىدهند بر پايهٔ مخلوطى از کارهاى مذهبي، جادوگرى و غير علمى است.
|
|
|
نظامهاى پزشکى واقعاً هندى که منشأ و تکامل آنها از هند است عبارتند از آيورودا (Ayurveda) و سيدا (Siddha). نظام آيورودا در سراسر هند انجام مىشود و Siddha در مناطق تاميل زبان جنوب هند بهکار مىرود. اين دو نظام پزشکى هم به لحاظ نظرى و هم در عمل اختلاف ناچيزى دارند. روش پزشکى آيورودا حسب تعريف عبارت است از: علم زندگي و يا علمى که بهوسيلهٔ آن بتوان زندگى را طولانىتر کرد. منشأ اين نظام، تا ۵۰۰۰ سال پيش از ميلاد مسيح - و دورهٔ وديک (Vedic) - رديابى شده است. در آن دوره تاريخ پزشکى همراه با اشکال افسانهاى Sageها و پيامبران دانوانترى (Dhanvantri) بود. گفته مىشود که خداى پزشکى هندوها در نتيجهٔ تلاطم اقيانوسها در ضمن يک مسابقهٔ طنابکشي بين خدايان و ديوها زاده شده است. برابر نوشتهٔ بعضى از مصنفان، علم پزشکى Atharveda (يکى از چهار وداى Veda هندىها) بهتدريج بهصورت علم پزشکى آيورودا در آمده است.
|
|
نظامهاى پزشکى واقعاً هندى که منشأ و تکامل آنها از هند است عبارتند از آيورودا (Ayurveda) و سيدا (Siddha). نظام آيورودا در سراسر هند انجام مىشود و Siddha در مناطق تاميل زبان جنوب هند بهکار مىرود. اين دو نظام پزشکى هم به لحاظ نظرى و هم در عمل اختلاف ناچيزى دارند. روش پزشکى آيورودا حسب تعريف عبارت است از: علم زندگي و يا علمى که بهوسيلهٔ آن بتوان زندگى را طولانىتر کرد. منشأ اين نظام، تا ۵۰۰۰ سال پيش از ميلاد مسيح - و دورهٔ وديک (Vedic) - رديابى شده است. در آن دوره تاريخ پزشکى همراه با اشکال افسانهاى Sageها و پيامبران دانوانترى (Dhanvantri) بود. گفته مىشود که خداى پزشکى هندوها در نتيجهٔ تلاطم اقيانوسها در ضمن يک مسابقهٔ طنابکشي بين خدايان و ديوها زاده شده است. برابر نوشتهٔ بعضى از مصنفان، علم پزشکى Atharveda (يکى از چهار وداى Veda هندىها) بهتدريج بهصورت علم پزشکى آيورودا در آمده است.
|
|
مشهورترين کسانى که در هند باستان در پزشکى آيورودايى کار کردهاند عبارتند از آتريا (Atreya) چاراکا، سوس روتا (Susruta) و واگ بهاتا (Vaghbhata). آتريا (در حدود ۸۰۰ سال پيش از ميلاد مسيح) بهعنوان نخستين آموزگار و پزشک بزرگ هند شناخته مىشود، وى در دانشگاه باستانى تاکسيلا (taxipa) - در حدود ۲۰ مايلى باختر راولپندى کنونى مىزيست. آيورودا برازندهٔ دوران رشد و تکامل شگرف بودائىگرائي، بود و آشوکا (Ashoka) (دوران سلطنت حدود ۲۲۶ پيش از ميلاد مسيح) و ديگر شاهان بودائى آيورودا را بهعنوان پزشکى کشور شناخته و دانشکدهها و بيمارستانهاى عمومى چاراکا (۲۰۰ پس از ميلاد مسيح) را بنا کردند. وى معروفترين پزشک آيورودائى يک پزشک در بارشاه بودائى بهنام کانيسکا (Kaniska) بود. بر پايهٔ آموزشهاى اَتريا، چاراکا کتاب معروف خود بهنام چاراکاساميتا (Charaka Samhita) را نوشت، و هم در آن ۵۰۰ دارد را نام برد. سدههاى بسيار گياه روولفيا (Rauwollia) - که توسط پزشکان هندى بهکار مىرفت، رزپين Resepin بهتازگى از عصارههاى ريشهاى اين گياه گرفته شده و اثر شگفتآور آن در درمان پرفشارى خون اثبات شده است.
|
|
سوس روتا پدر جرّاحى هندي آگاهىهاى جراحى زمان خود را در اثر کلاسيک (سوسروتاساميتا) گردآورى کرد. عقيده بر اين است که اين اثر بين ۸۰۰ بيش از ميلاد تا ۴۰۰ پس از ميلاد فراهم آمده است. در مبحث درسنامهٔ پزشکى اجتماعى و پيشگيرى که عمدتاً بهجراحى اختصاص دارد مطالب پزشکي، آسيبشناسي، کالبدشناسي، مامائي، چشمپزشکي، بهداشت، و روشهاى جانبى پزشکى هم هست. هنديان قديم شکستگىها را جا انداخته، عمل قطع عضو انجام مىدادند. تومورها را خارج کرده، و فتق را ترميم مىکردهاند، عمل جراحى آب مرواريد و جراحى پلاستيک هم انجام مىدادهاند، مىگويند پزشکان انگليسى در دوران کمپانى هند شرقى هند هنر Rhinoplasty را از جراحان هندى آموختهاند. با وجود اين در دوران بوداگرايان جرّاحى در هندوستان بهخاطر فلسفهٔ علم خشونت (ahisma) پسرفت داشته است.
|
|
در پزشکى باستانى هندوستان بهداشت جاى مهمى داشته است. قوانين مانو (Manu) رمز بهداشت فردى بودهاند. در کاووشهاى باستانشناختى در درهٔ سند (Indus) شهرهائى کشف شدهاند که در دو هزار سال پيش داراى دانش پيشرفته در مورد بهسازي، تأمين آب و مهندسى آب بودهاند. عنصر طلائى پزشکى هندى بين سالهاى ۶۰۰ و ۸۰۰ پيش از ميلاد بوده است. در دورهٔ مغولها و پس از آن آيورودا بهعلت عدم پشتيبانى دولتى نزول کرد.
|
|
موضوع برجستهٔ پزشکى آيورودا نظريهٔ به خلط (Tridosha) در ايجاد بيمارى است. دوشاها يا خلطها عبارتند از: واتا (باد)، پيتا (صفرا)، و کافا (بلغم). طبق اين نظريه بيمارى بهعنوان اختلال در تعادل اين سه خلط توجيه مىشد، و اگر اين سه خلط در تعادل و هماهنگى کامل باشند شخص سالم است. اين نظريه شباهت بسيار با نظرى چهار خلط پزشکى يونانى دارد. تاريخنويسان هنر پزشکى مىپذيرند که بين دانشمندان هندو، عرب، ايراني، و يهودى تبادل انديشه و تجربه بهصورت آزاد جريان داشته است. کتابهاى ساميتاى چاراکاوسوس روتا در حدود سال ۸۰۰ پس از ميلاد مسيح به فارسى و عربى برگردان شده است.
|
|
بايد به ديگر نظامهاى بومى پزشکى در هندوستان - مانند طب يونانى (Un...Tel،l)، و هومئوپاتى (Homeopathy) هم اشاره کرد. طب يونانى ريشهٔ پزشکى يونان باستان دارد، و توسط حاکمان مسلمان هندوستان در حدود سدهٔ ششم ميلادى به هند وارد شد. در سدهٔ سيزدهم ميلادى اين نوع پزشکى و بعضى شهرهاى کوچک و بزرگ بهويژه دهلي، علىگره، لکنو و حيدرآباد بهخوبى جا افتاده بود، و تا سدهٔ هجدهم که انگليسها به آن کشور وارد شدند مورد تائيد حاکمان مسلمان هندوستان بود. هومئوپاتى يک نظام درمان داروئى بيمارى با مصرف مقدار اندکى دارو است که در اشخاص سالم نشانههائى شبيه آنچه در درمان بيمارى بهکار رود ايجاد مىکند. هومئوپاتى در چند کشور انجام مىشود ولى ادعا شده که هندوستان بيشترين پزشکان هومئوپاتى در دنيا را دارد.
|