|
| ۱۸۷۶ م. روزنامه کورير دلاسرا
|
|
روزنامه (Corriere Della Sera) در شهر ميلان (Milan) ايتاليا در سال ۱۸۷۶ چاپ و منتشر شد. روزنامهاى بود پيشرو در ايتاليا که اخبار خارجى و استقلال سياسى را مورد توجه قرار مىداد.
|
|
| ۱۸۷۶ م. روزنامه علمى ايران
|
|
| روزنامه علمى ايران روز دوشنبه بيست و دوم ذيحجةالحرام سنه ۱۲۹۳هـ.ق. برابر با ۸ ژانويه ۱۸۷۶ تا ۲۳ جمادى الثانى ۱۲۹۷هـ.ق. در تهران انتشار يافت و در مجموع ۶۴ شماره از آن به چاپ رسيد. نويسندگان اين روزنامه علاوه بر شخص محمدحسنخان صنيعالدوله رئيس دارالطباعه، عبارت بودند از معلمان مدرسه دارلفنون همچون ميرزا محمدکاظم معلم طبيعى و شيمي، که با روزنامه ايران و بعدها با روزنامه دانش همکارى داشت. محمدحسين گرگاني، محمدطاهر ميرزا، نائب وزارت امورخارجه و مترجم معروف آن عصر و هوتم شيندلر دانشمند آلماني. رزونامه علمى با چاپ سنگى و در سه ستون با خط نسخ منتشر مىشد و مطالب علمى - مقالات ادبي، اجتماعي، تاريخ و جغرافيا و نجوم را نشر مىداد.
|
|
|
| ۱۸۷۷ م. عضويت ايران در اتحاديه جهانى پست
|
|
گوستاو ريدرر (Gustav Riederer) رئيس کل چاپارخانههاى دولت عليه ايران، براى عضويت ايران در اتحاديه جهانى پست مکاتبههائى انجام داد. درخواست عضويت ايران در نشريه اتحاديه جهانى پست در آوريل ۱۸۷۷ برابر با ۱۰ شهريور ۱۲۵۶هـ.ش. منعکس شد. تقاضا ايران در اول سپتامبر ۱۸۷۷ براى عضويت در اتحاديه جهانى پست قبول شد. پيش از تبادلنظرها با دولت سوئيس به کارهاى معرفى ايران خاتمه داد و در ۱۱ رمضان ۱۲۹۶هـ.ق. برابر با ۱۸۷۸ به نمايندگى دولت متبوع خود تقاضاى پيوستن به قرارداد و دولت ايران رسماً به اتحاديه جهانى پست ملحق شد.
|
|
|
مدتهاى مديدى بود که دانشمندان از امکان چنين اختراعى مطلع بودند و حتى در سال ۱۸۷۵ اين اختراع تاحدى به مرحله اجراء رسيده بود. در اين سال يک مصحح چاپخانه در فرانسه بهنام ادوارد لئون اسکوت (Edouard Leon Scott) يک فنوگراف واقعى براى ضبط صدا ابداع کرده بود. اين دستگاه متشکل از يک ديافراگم که سوزنى به آن متصل بود و استوانهاى در زير آن دورن مىکرد، بود. کافى بود در مقابل ديافراگم مزبور حرف بزنند يا آواز بخوانند تا صوت به صورت شيارهاى مواجى بر روى استوانه ثبت شود. اين فکر در سال ۱۸۷۷ به ذهن فرانسوى ديگرى بهنام شارل کروس (Charles Cros) رسيد. وى فکاهىنويس و دانشمند بود. مجموعه اشعار خود را بهنام صندوقچه سانتال در مکتب پارناس انتشار مىداد، بر روى کاغذ، عکاسى رنگين و مسافرت به سيارات ديگر و اختراع فنوگراف را به تصور درمىآورد. حقيقت آن است که در روز سوم ماه دسامبر سال ۱۸۷۷ وى دستگاهى را که پالئوفون نام داشت و در حقيقت چيزى غير از فنوگراف نبود، به آکادمى علوم فرانسه تقديم کرد. آيا اديسن از وجود چنين دستگاهى مطلع بود؟ و يا فقط تصادف موجب گرديد که در راهى قدم بگذارد که به وضع حيرتانگيزى مشابه با راه کروس بود. قدر مسلم آن است که درست ۱۶ روز بعد از آن تاريخ مخترع نامدار آمريکائى تقاضائى به ثبت اختراعات فرستاد و فتوگراف را در سال ۱۸۷۷ به ثبت رسانيد.
|
|
اديسن موفق شد ماشين مکانيکى را اختراع کند که بتواند صدا را ضبط و مجدداً پخش نمايد.
|
|
ابتدا اديسن آزمايش خود را با نوار کاغذ تلگراف آزمايش کرد. او سوزن فولادى را که در مرکز يک دهانى گوشى تلفن بود روى نوار تلگراف قرار داد و چند بار کلمه الو ... الو را تکرار کرد سپس نوار را از ابتدا به حرکت در آورد و نوک سوزن را در شيار ايجاد شده قرار داد. صداى ضعيفى کلمه الو ... الو را پخش کرد. اديسُن با دقت دستگاه فنوگراف را بر همان اساس پس از ۳۰ ساعت کار بهوسيله دستيار خود هون کروزنى به پايان رساند.
|
|
فنوگراف اديسن تشکيل شده بود از يک پايه چوبى که روى آن دو عدد پايه فلزى قرار
داشت يک ميله که داراى پيچ بود در وسط اين دو پايه فلزى قرار مىگرفت يک طرف ميله
يک چرخ با يک دسته به محور متصل بود. در وسط اين ميله يک استوانه قرار گرفته بود.
وقتى دسته را مىچرخاندند پيچ در پايهها پيچيده و استوانه را در حال گردون به طرف
ديگر حرکت مىداد. روى اين سيلندر يک ورقه نازک از سرب قرار داشت. در مقابل اين
استوانه يک دهانى شبيه به دهانى تلفن و در وسط آن يک ديافراگم و يک سوزن در وسط آن
قرار مىگرفت. اين دهانى بهصورت ثابت خيلى حساس به سيلندر تکيه مىکرد و آن را
بهراحتى روى استوانه مىگذاشتند و برمىداشتند. وقتى دسته به گردش درمىآمد
استوانه مىچرخيد و زمانىکه در دهانى آن صحبت مىشد سوزن شروع به بالا و پائين
رفتن مىکرد و يا به ارتعاش درمىآمد. ارتعاشات سوزن روى سرب ايجاد شيارهائى مىکرد
که اين شيارها بهطور مارپيچ به دور سيلندر ايجاد مىشد. محور پيچدار باعث مىشد
که شيارها نزديک هم به يک اندازه ايجاد شوند. وقتى که پخش ضبط تمام مىشد و سوزن به
ته سيلندر مىرسيد. آن را برمىداشتند و يک ديافراگمى شبيه آنکه يک بوق روى آن جهت
بلندکردن صدا نصب شده بود مىگذاشتند.
|
|
مجدداً سيلندر را به جاى اول بر مىگرداندند. وقتى که سيلندر به گردش در مىآمد
سوزن در شيار قرار مىگرفت و صداى ميکانيکى و يا ارتعاشات ايجاد شده قبلى را به
سوزن و بعد به ديافراگم متصل مىکرد. ديافراگم به ارتعاش درمىآمد و صداى ضبط شده
را از بوق پخش مىکرد. اديسن اولين ضبط را با يک تصنيف کودکانه شروع کرد. (Mary Had
a Little Lamb) مارى بره کوچکى داشت. وقتى اديسن آن را ضبط کرد ماشين مزبور توانست
عين آن را با صدائى شيطانى و تودماغى اما واضح تقليد کند. تمام کسانى که در
آزمايشگاه حضور داشتند همچون خود او، دچار هيجان وصفناپذيرى شدند.
|
|
|