|
|
(ضياءالدّينبن مؤيدالملک) مورخ و نويسندهٔ معروف پارسى زبان هندوستان. ولادتش به سال ۶۸۴هـ اتفاق افتاد. آنچه از اثرهاى او باقى مانده است يکى 'اخبار برمکيان' است که ترجمهاى است از کتاب عربى ابوالقاسم محمد طايفى ـ ديگر 'تاريخ فيروزشاهي' است دربارهٔ پادشاهان دهلى و ديگر 'فتوحات فيروزشاهي' در ذکر سلطنت جلالالدّين فيروزشاه.
|
|
|
(درويش توکلىبن اسمعيل) صاحب کتاب المواهب السنيه فى مناقب الصفويه در شرح مقامهاى شيخ صفىالدّين اردبيلي. نثر ابن بزّاز در اين کتاب بسيار روان و زيبا و به شيوهٔ متقدمان است و چون اين کتاب بسيار مشروح بود ابوالفتح حسينى به دستور شاهطهماسب آن را اصلاح و تهذيب کرد.
|
|
|
(علىبن شهابالدّين) معروف به 'علىثاني' از عارفان بزرگ قرن هشتم است. ولادتش به سال ۸۱۳هـ اتفاق افتاد و به سال ۷۸۶ از دنيا رفت. در نثر فارسى و عربى استاد بود و شعرهائى نيز به پارسى سرود. رسالههائى در عرفان و اخلاق و سلوک تأليف کرد از آن جمله است: ذخيرةالملوک، مرآةالتائبين، رسالهٔ مناميه، انتخاب منطقالطير، ده قاعده، رسالهٔ وجوديه، رسالهٔ ذکريه، رسالهٔ عقبات، رسالهٔ آداب سفره، فتوتنامه، واردات غيبيه، سيرالطالبين، شرح فارسى قصيدهٔ خمريهٔ ميميهٔ ابنفارض و شرح فصوصالحکم و غيره.
|
|
|
از مورخان و مؤلفان قرن هشتم هجرى است. اثر معروف او 'تاريخرويان' است که به سال ۷۶۴ هـ تأليف آن به انجام رسيد. نثر اين کتاب ساده و روان و خالى از هر گونه تکلف است.
|
|
|
(سيد محمدبن سيد نورالدّين ابوالقاسم علوى کرماني) پدرش سيد نورالدّين مريد نظامالدّين اولياء بود و ميرخرد خود مريد شيخ نصيرالدّين اَودهى معروف به 'چراغ دهلي' و معاصر با سلطان جلالالدّين فيروزشاه تُغْلَقْى (۷۵۲-۷۴۰هـ) بود و کتاب معروف خود سيرالاولياء را بهنام اين پادشاه تأليف کرد. اين کتاب در شرح احوال مشايخ چَشت و برخى از بزرگان ادب فارسى عهد مؤلف نگاشته شده است و داراى نثرى روان و عبارتهاى منسجم و استوار است.
|
|
|
(شيخالاسلام ابونصر ...) از عارفان قرن ششم و هفتم و مؤلف کتابى به نثر شيواى فارسى بهنام 'گزيده' و کتابهاى 'خلاصةالسلوک' و 'تحفه' که همه در تصوف و عرفان نوشته شده است.
|
|
|
(محمدبن اسحق م ۶۷۳) از جمله اثرهاى او کتاب 'تبصرة المبتدى و تذکرة المنتهي' در عرفان به پارسى است.
|
|
|
(محمدبن قاضى شيخامينالدّين ايوب) اهل دنيسر و صاحب کتابى است بهنام 'نوادرالتبادر لتحفة البهادر' دربارهٔ دانشهاى مختلف که تأليف آن به سال ۶۸۲ به پايان رسيده است و انشاء آن ساده و روان و اهميت علمى آن بيش از ارزش ادبى آن است.
|
|
|
از عالمان قرن هفتم و صاحب چند کتاب در حکمت به زبان پارسى است مانند رسالهٔ حيوةالنفس و رسالهٔ نصيريه.
|
|
|
(ابونصرمحمد...) از مؤلفان قرن ششم و هفتم و صاحب کتابى بهنام سراجالقلوب در سيرت حضرت رسول اکرم به نثر فارسى است.
|
|
|
(محمدبن ابراهيم) از پارسىنويسان مقيم آسياى صغير و صاحب کتابى بهنام 'دقائقالحقايق' در دانشهاى خفيه است و منظومهاى بهنام 'مونسالعوارف' دربارهٔ معجزههاى پيامبر دارد.
|
|
|
از عارفان مشهور چشتيهٔ هند است. ولادتش به سال ۵۸۲ در اوش اتفاق افتاد. اثر معروف او دليلالعارفين نام دارد که در ذکر مقامها و سخنان مراد خود معينالدّين سجزى نوشته است. قطبالدّين شعر فارسى نيز مىسرود.
|
|
|
بدرالدّين نخشبى رومى مؤلف کتاب الترسل الى التوسل است که آن را به سال ۶۸۴ تدوين کرد.
|
|
|
شهابالدّين ابوسعيد کرمانى
|
|
از مورخان قرن هفتم هجرى مؤلف کتابى بهنام تاريخ شاهى در احوال قراختائيان کرمان است.
|
|
|
در نظم و نثر پارسى استاد بود. اثرهاى او عبارت است از ترجمهٔ منظومى از جواهر اللغهٔ زمخشري، کنزالحکمه، و روضةالخلد به تقليد از گلستان سعدي.
|
|
|
(ابنصدرالدّين ابو محمد روزبهان ثاني) عالم و واعظ شيراز در قرن هفتم و هشتم هجرى است که کتاب تحفةالعرفان فى ذکر سيدالاقطاب روزبهان را در حدود سال ۷۰۰ هجرى با نثر روان و فصيح و يکدست نگاشت.
|
|
|
(ابن صاينالدّين شيرازى) معاصر و از نزديکان خواجه رشيدالدّين فضلالله صاحب چند اثر به عربى و فارسى مانند لطائف الرشيديه، غياثيه و تحفةالحکما و غيره.
|
|
|
(ابن نظامالدّين يحيي) مؤلف کتاب روان و فصيحى است بهنام 'تواريخ آلبرمک' که پدرش آن را آغاز کرد و او به سال ۷۶۲ به پايان برد.
|
|
|
از منشيان قرن هشتم است که کتاب محاسن اصفهان مافرّوخى را در حدود سال ۷۳۰ به پارسى ترجمه کرد.
|
|
|
(شمسالدّينبن سراجالدّين) از پارسىنويسان هند است و کتابى بهنام تاريخ فيروزشاهى نوشت.
|