|
| نمايش راديوئى (radio drama)
|
|
سه شيوه براى ارائهٔ نمايشهاى راديوئى وجود دارد:
|
|
۱. تهيهٔ يک برنامهٔ کامل نمايشى به مدت نيم ساعت تا يک ساعت
|
|
۲. تهيهٔ يک سريال پانزده تا سى دقيقهاى (حداکثر ۱۳ قسمت) حول محور خاصى که بهطور دنبالهدار هر قسمت تکميل کنندهٔ قسمت بعدى خواهد بود. اين سريال نمايشى مىتواند در دل يک برنامهٔ مستقل چاى داشته باشد مانند پخش روزانهٔ يک ربع نمايش در برنامهٔ کشاورزى راديو.
|
|
۳. تهيهٔ نمايشهاى سى دقيقهاى مستقل در زمينهاى مشخص (بهعنوان مثال حول محورهاى زندگى در روستا) بهطورى که هر قسمت بيانگر گوشهاى از واقعيت باشد.
|
|
شخصيتهاى اصلى در هر کدام از اين برنامههاى نمايشى ايفاءگر نقشهاى جديد خواهند بود.
|
|
| طرز تهيه نمايشهاى راديوئى
|
|
نمايشهاى راديوئى در استوديو و به کمک چند بازيگر و با استفاده از افکتهاى راديوئى توليد و تهيه مىشود. با استفادهٔ ماهرانه از کلمات و تغيير صداها، تغيير افکت و موزيک، صحنههاى مختلفى را براى شنونده مىتوان ايجاد کرد و در اينجا ذهن شنونده است که تصوير ذهنى خاصى را از صحنهٔ نمايش در ذهن خود تداعى مىکند. به همين دليل در بعضى کتابها اين نوع نمايشها (نمايشهاى راديوئي) را تئاتر ذهنى يا پندارى (Theatre of the mind) نام نهادهاند.
|
|
- محدوديتهاى نمايش راديوئى:
|
۱. وجود صحنههاى متعدد و عبور سريع آنها، موجب گيج شدن شنونده مىشود.
|
|
۲. تعداد نقشهاى موجود در يک نمايش راديوئي، عموماً محدود است. بعضى صاحبنظران معتقدند که در يک نمايش نيمساعتهٔ راديوئى بيش از هفت نقش مختلف نمىتوان داشت. در صورت وجود نقشهاى متعدد، شنونده قادر به تشخيص و پيگيرى مسائل مطروحه نخواهد بود.
|
|
| برقرارى ارتباط از طريق نمايش
|
|
يک قطعهٔ نمايشي، از دو طريق، زمينهٔ برقرارى ارتباط با شنونده را فراهم مىسازد. يکى از طريق دادن اطلاعات و ديگر به وسيلهٔ ايجاد حس همدلى بين شنونده و شخصيتهاى نمايش.
|
|
- اطلاعات (Information):
|
از طريق دادن اطلاعات، آسانتر از روش ديگر مىتوان به شنونده نزديک شد، چرا که اگر اطلاعات ارائه شده در نمايش، باورنکردني، جذاب و در حوزهٔ فعاليت و تجارب شنونده باشد، به احتمال قوي، عمل ارتباط صورت خواهد گرفت. با اين حال اين روش، نيازمند شناخت بيشتر شنونده، درک مناسبى از اطلاعات موردنظر و توانائى او در به کارگيرى روشهاى هنرى است.
|
|
در اينجا سؤالى که بهطور طبيعى به ذهن خطور مىکند اين است که: 'آيا اطلاعات جديد کشاورزى را مىتوان در قالب يک نمايش راديوئى ارائه کرد؟'
|
|
هر چند مطالعات خاصى جهت اثبات اين مسئله و در ارتباط با تأثير روش فوقالذّکر وجود ندارد، با اين حال استفاده از قالب نمايشى در نشر و اشاعهٔ اطلاعات کشاورزي، روشى ابتکارى و ارزشمند است. استفاده از اين روش مستلزم احتياط و دقت بيشترى است. در عين حال بهدليل اينکه نمايشهاى آموزشى (Educational dramas) برخلاف نمايشهاى راديوئى کاملاً سرگرم کننده، چيزى بهجز انعکاس حقايق نيست، بنابراين نويسنده بايد به طرحريزى و تهيهٔ داستانهائى بپردازد که مطابق با واقعيت و براى شنوندگان برنامههاى روستائى و کشاورزى راديو، آشنا و قابل لمس باشد. لذا افسانهسازى و قصهپردازى در اين جهت نمىتواند کارى از پيش ببرد.
|
|
- دادن اطلاعات از طريق نمايشهاى کوتاه (Mini drama):
|
اين نيز امکان دارد که نمايشهاى کوتاه پنج دقيقهاى در زمينهٔ مسائل کشاورزى (بهصورت ميان پرده) در بين برنامهٔ نيم ساعته گنجانده شود. ساختار چنين برنامهاى بهصورت زير مىتواند باشد:
|
|
۱. نمايش کوتاه پنج دقيقهاى که موضوع آن مربوط به يکى از مشکلات عادى کشاورزان باشد.
|
|
۲. گويندهٔ برنامه ضمن اعلام يکى از مشکلات اصلى کشاورزان و ارائه آن بهصورت يک پيام مهيّج و جذاب، شنوندگان را در انتظار شنيدن پاسخها و توضيحات مسؤولان اجرائى و کارشناسان مربوطه قرار مىدهد. از اين تکنيک براى ايجاد جاذبه و جلب توجه شنوندگان به شنيدن مبحث موردنظر استفاده مىشود و منظور اصلي، دادن اطلاعات ويژه جهت حل مشکل کشاورزان است. گويندهٔ برنامه بايد نمايش کوتاه را توسط بحث جدى پس از آن (يا گفتار مناسب خود) پيوند دهد.
|
|
- همدلى (Empathy):
|
همدلى به حالتى گفته مىشود که شخص بتواند خود ار در موقعيت اشخاص ديگر قرار دهد. ممکن است شنونده با همهٔ وجود چنان شيفتهٔ يک قطعهٔ نمايشى بشود که احساس کند سرنوشت مشابهى با يکى از شخصيتهاى نمايش داشته است. در اين حالت او از خود حس همدلى نشان داده است. همدلى هنگامى بهوجود مىآيد که موضوع نمايش از واقعيت الهام بگيرد و شنونده بتواند، بخشى از زندگى و سرنوشت خود را در آن احساس کند.
|
|
ايجاد حس همدلى تأثير عميقى از موضوع نمايش در شنونده برجاى مىنهد و ارتباط عميقترى نسبت به حالت قبل (دادن اطلاعات از طريق نمايش) پديدار مىشود.
|
|
اعتقادات، رفتار و ويژگىهاى شخصيتى گوناگونى که دارا هستيم، رابطهٔ نزديکى با احساسات و هيجانات ما دارد و بايد گفت که مردم اغلب بيش از آنچه با تعقل مىتوانند درک کنند با دلهاى خود احساس مىکند. لذا اگر درک صحيح و هنرمندانهاى نسبت به استفاده از امکانات و ظرفيت بالقوهٔ راديو وجود داشته باشد اين وسيله، با نفوذ در دلهاى مردم خواهد توانست در شنوندگان انگيزههاى تازهاى بهوجود آورد و موجب تغيير در نگرش و رفتار آنان شود. بايد هميشه به خاطر داشت که ايجاد انگيزه يک عامل اصلى در ارتباطات توسعهاى بهشمار مىآيد.
|