|
|
|
افزايش وزن و چربى بدن را که دراثر عوامل محيطى و مساعدبودن ساختمان ژنتيک فرد
ايجاد مىشود، چاقى مىگويند. افزايش وزن و چاقى را مىتوان با استفاده از جدولهاى
قد و وزن که براى گروههاى با جثههاى کوچک، متوسط و بزرگ تهيه شدهاند، مشخص نمود،
ولى معيارى که امروزه بهطور وسيع براى تعريف چاقى بکار مىرود
به صورت زیر است.
|
|
|
( (Body Mass (BMI) =( weight(kg)/height۲(m۲=نمايهٔ تودهٔ بدنى
|
|
|
اين معيار ازتقسيم وزن (کيلوگرم) به مجذور قد (متر مربع) حاصل مىشود.
|
|
وزن اضافى به نمايهٔ توده بدن بين ۲۵ و ۹/۲۹ کيلوگرم بر مترمربع و چاقى به BMI≥۳۰ اطلاق مىشود. نمايهٔ توده بدن مساوى ۳۰ اين معنى را مىدهد که در فردى که ۱۸۰ سانتيمتر قد و ۱۰۰ کيلوگرم وزن دارد و نيز در فردى که ۱۶۵ سانتيمتر قد و ۸۵ کيلوگرم وزن دارد حدود ۱۴ کيلوگرم اضافه وزن (بيشتر از حد طبيعي) وجود دارد. BMI مطلوب بين ۲۰ تا ۲۴/۹ است. براى تعيين سريع BMI مىتوان از نورموگرام استفاده کرد.
|
|
روشهاى متعددى براى تخمين چربى بدن و توزيع آن وجود دارند که درميان آنها اندازهگيرى ضخامت پوست، تعيين محيط قسمتهاى مختلف بدن و اولتراسوند داراى دقت کم يا متوسط هستند و روشهاى ديگر مانند اندازهگيرى چگالى بدن، استفاده از آب سنگين، اندازهگيرى پتاسيم بدن به کمک پتاسيم نشاندار، تعيين هدايت الکتريکى بدن، انتشار گازهاى محلول در چربى Absorptionmetry سي.تي.اسکن، MRI و روش فعالکردن نوترون، دقيق، ولى انجام آنها دشوار و پرخرج است.
|
|
چربى بدن در هر دو جنس مرد و زن با افزايش سن بيشتر مىشود. در يک مرد جوان با وزن مناسب، چربى ۲۰% وزن بدن را تشکيل مىدهد، ولى در افراد مسن با وزن مناسب به بيشتر از ۲۵% مىرسد و در زنان بتدريج تا بيشتر از ۳۵% بالا مىرود. در بزرگسالان، ميزان چربى زنان بيشتر از مردان است. اهميت بهداشتى چاقي، همراه بودن آن با بيمارىهايى است که مرگومير يا معلوليت زيادى دارند.
|
|
چاقى بهطور مشخص خطر ابتلا به پرفشارى خون، اختلالهاى چربي، ديابت نوع ۲، بيمارى قلبى - عروقي، سکته مغزي، بيمارى کيسه صفرا، استئوآرتريت، آپنه خواب (Sleep Apnea) و بيمارىهاى تنفسي، سرطانهاى آندومتر، پستان، پروستات و کولون را افزايش مىدهد. بيماران چاقى با مشکلهاى اجتماعى و نيز کنار گذاشته شدن در امور و مشاغل روبرو هستند. چاقى يک مشکل عمده بهداشتى - درمانى است و در آمريکا دومين علت مرگ قابل پيشگيرى (Preventable death) شناخته شده است.
|
|
|
پاتوژنز بيمارى افزايش وزن ممکن است ثانوى به بيمارىهايى مانند ضايعههاى هيپوتالاموس، کوشينگ و کمکارى تيروئيد باشد و يا پس از مصرف برخى داروها مانند فنوتيازينها، داروهاى ضدافسردگي، ضد صرع و استروئيدها ايجاد شود.
|
|
در نوع اوليه، چاقى به دو نوع هيپرپلاستيک و هيپرترونيک تقسيم مىشود. نوع هيپرپلاستيک از ابتداى زندگى وجود دارد، چاقى هميشگى است، توزيع چربى محيطى و مرکزى و افزايش تعداد و اندازهٔ ياختهها وجود دارد. نوع هيپرترونيک بيشتر در بزرگسالان ديده مىشود، چاقى مرکزى است و فقط افزايش اندازه ياختهها ديده مىشود. در پاتوژنز ايجاد چاقى مجموعهاى از عوامل زير دخالت دارند:
|
|
۱ . استعداد ژنتيکي: عوامل ژنتيک ممکن است در پاتوژنز چاقى دخالت داشته باشند يا توسعه و افزايش آن را تسهيل نمايند. اشکال مختلف چاقى در بيمارىهايى که عامل ژنتيک در آنها نقش اصلى را دارد، مانند سندرمهاى پرادرويلي، لورنس مون بيدل، کوهن و کارپنتر ديده مىشود. بهنظر مىرسد که بين ۳۰ تا ۵۰% از کل ذخيرههاى چربى توسط عوامل ژنتيکى مشخص شده است.
|
|
۲ . لپتين (LEPTIN): اين هورمون پروتئينى توسط سلولهاى چربى ساخته مىشود. در افراد چاق mRNA ليپتين در سلولهاى چربى و سطح آن در سرم افزايش مىيابد. تجربههاى حيوانى (و انسانى محدود) نشان داده است که درمان با لپتين سبب کاهش مصرف غذا و چربى بدن مىشود.
|
|
۳ . عوامل محيطي: اين عوامل با استعداد ژنتيکى در پاتوژنز چاقى بهطور مشترک عمل مىکنند. از اين ميان مىتوان آسيبهاى هيپوتالاموس دراثر ضربه، تومور يا عمل جراحى را ذکر کرد. اين ضايعهها در منطقهٔ Ventromedial و Paraventricular هيپوتالاموس سبب بروز چاقى مىشود. اثر اين پديده پرخورى و اختلال در سيستم اعصاب خودکار (اتونوم) مىباشد که سبب افزايش فعاليت پاراسمپاتيک و کاهش فعاليت سمپاتيک مىگردد. مادهاى که سبب تحريک خوردن غذا مىشود بهنام نوروپيتيد (Y-NPY) نامگذارى شده است.
|
|
۴ . مصرف غذا و پديده اکسيداسيون: براى اينکه ذخيره چربى بدن به اندازه طبيعى باشد، بايد مواد معدنى در بدن به همان نسبتى که در مواد غذايى وجود دارند، اکسيده شوند. هنگامى که غذايى با چربى زياد مصرف مىشود براى اينکه ذخيرههاى کربوهيدرات نگهداشته شود، اکسيداسيون کربوهيدراتها کاهش مىيابد. اين پديده سبب افزايش اکسيداسيون چربى مىشود تا مواد مغذى لازم را در دسترس قرار دهد. درنتيجه ضريب تنفسى (Respiratory quotient-RQ) کاهش مىيابد. اگر بدن نتواند اکسيداسيون کربوهيدرات را کاهش دهد، ساوکار (مکانيسم) جبرانى آن افزايش مصرف غذا است تا کربوهيدرات موردنياز بدن را تأمين نمايد، اين امر با افزايش ذخيره چربى همراه است که تا هنگامى که اکسيداسيون اسيدهاى چرب افزايش يابد، ادامه مىيابد.
|
|
براى حفظ وزن بدن، افراد چاق بايد مواد غذايى بيشترى را مصرف کنند تا انرژى لازم را دريافت نمايند. مطالعهها نشان دادهاند که افراد چاق هميشه ميزان غذاى مصرفى خود را کمتر گزارش مىکنند. بنابراين، شرح حال درمورد مصرف غذاى افراد چاق از اعتبار کافى برخوردار نيست. پيشنهاد مىشود که انرژى مصرفى فرد، با وزن او ضربدر عدد ۱۰ تخمين زده شود.
|