|
تعدادى از نويسندگان چنين استدلال مىکنند که تقسيمات اجتماعى بنيادينى در بريتانيا وجود دارد که نه فقط باعث ايجاد گوناگونى در فعاليت اوقات فراغت که باعث نابرابرى موقعيتهائى مىشود که به راههاى گوناگون باعث محدود شدن گزينش اوقات فراغت مىگردد. به همان گونه که نابرابرىهائى در امر امکانات تحصيل، استخدام، مسکن و درآمد وجود دارد، نابرابرىهائى در امر امکانات تحصيل، استخدام، مسکن و درآمد وجود دارد، نابرابرىهائى در امر امکانات تحصيل، استخدام، مسکن و درآمد وجود دارد، نابرابرىهائى نيز در مورد اوقات فراغت وجود دارد. بنابراين، فعاليت اوقات فراغت را نمىتوان فقط براساس گزينههاى شخصى توضيح داد، بلکه تقسيمهاى اجتماعى به هم وابستهاى وجود دارد که انگارهٔ زندگى اجتماعى را شکل مىبخشد. اين تقسيمها گزينش فعاليت را محدود مىکند و بر تصور مردم از اوقات فراغت تأثير مىگذارد.
|
|
ممکن است خواننده اين قسمت از بحث را درست متوجه نشود. بىگمان فعاليت اوقات فراغت و زمان اوقات فراغت از جمله حوزههائى است که شخص آزادانه بر مىگزيند. در فصل ابعاد اوقات فراغت اشاره کرديم که پارهاى برداشتها از مفهوم اوقات فراغت يا تعاريف آن پشتيبان چنين ديدگاهى است. براى نمونه پارکر (Parker; (۱۹۸۳ اوقات فراغت را بهعنوان وقتى که شخص مجبور به انجام کار يا ادارى ساير وظايف نيست تلقى مىکند. کاپلان (Kaplan; (۱۹۷۵ اوقات فراغت را بهعنوان تجربه - فعاليتى با تصميمگيرى نسبتاً شخصى در نظر مىگيرد. چنين ديدگاهى است. ما نه مجبور به شرکت در فعاليت اوقات فراغت بهخصوصى هستيم و نه شرکت در اين فعاليتهاى اوقات فراغت رانده مىشويم، اگر چنين بود ديگر اوقات فراغت نبود. ما مىتوانيم تصميم بگيريم که تلويزيون يا ويدئو تماشا کنيم، به راديو گوش دهيم، يا فوتبال يا بسکتبال يا واليبال بازى کنيم ... يا به هيچ يک از آنها مشغول نشويم. علاقهٔ ما به جمعآورى تمبر، مدلهاى قطار، پرورش سگ، شطرنج، موسيقي، کتاب، فيلم، بينگو، بازىهاى موتورى و غيره بهصورت شخصى تعيين مىگردد. هيچ اجبارى در کار نيست که به هر يک از باشگاهها و انجمنهائى که در همسايگىمان وجود دارد بپيونديم، و هيچ کس به ما نمىگويد که براى گذران تعطيلات به کجا برويم و آيا اصولاً بايد از تعطيلات استفاده کنيم يا نه؟ فعاليت اوقات فراغت آشکارا نوعى گزينش فردى است. از همهٔ اينها گذشته آيا اينجا کشورى آزاد نيست؟
|
|
|
افراد اوقا فراغتشان را خودشان برمىگزينند. بدون اين گزينش، آرمان اوقات فراغت مفهومى ندارد.
|
|
با اين همه، اين پيشنهاد براى توضيح مشارکت در اوقات فراغت کافى نيست، از اينرو که عوامل گوناگونى وجود دارد که گزينش شخصى را محدود مىسازد. اين عوامل در بين افراد مختلف متفاوت است و وابسته به شرايط زندگى شخصى است. يکى از اين عوامل ميزان اوقات فراغت از کار يا ساير وظايف و چگونگى توزيع اين وقت در طول روز، هفته يا سال است. عامل ديگر قرار داشتن يا نداشتن زندگى شخص در حوزهٔ توزيع فضائى امکانات اوقات فراغت است، افراد از لحاظ مقدار پولى که مىخواهند يا مىتواند براى اوقات فراغت خرج کنند متفاوت هستند، بنابراين هزنيهٔ فعاليتها، گزينهها را محدود مىسازد. سرانجام اينکه، همهٔ افراد توانائىهاى يکسانى ندارند (جسمى و فيزيولوژيک) و پرداختن به بسيارى از فعاليتهاى اوقات فراغت از قبيل ورزش و هنر مستلزم داشتن مهارتها و توانائىهاى ويژهاى است.
|
|
اين عوامل زمان، فضا، پول و توانائى فردي، اوقات فراغت فرد را محدود مىسازد و همچنين سرآغازى است براى توضيح گوناگونى فعاليتها. افزون بر اين، افراد عموماً از اين محدوديتها آگاه هستند و فعاليتهاى اوقات فراغت خود را بر همين اساس بر مىگزينند.
|
|
| شرکت در اوقات فراغت با توجه به ساختار اجتماعى
|
|
فعاليت اوقات فراغت افراد به ساختار اجتماعى از لحاظ طبقهٔ اجتماعي، جنس، سن و نژاد بستگى دارد.
|
|
تقسيمات اجتماعىئى را مطرح مىکند، که همگى از آنها آگاهى داريم، ولى آيا ما واقعاً از اين تقسيمات اجتماعى آگاهيم؟ زيرا مگر جز اين است که هر يک از ما با جنسى خاص، هويت نژادى و با طبقهٔ اجتماعى ويژهاى به دنيا مىآئيم؟ اين عوامل بر روى هم نشاندهندهٔ شرايط وجود است که در همهجا يافت مىشود و بهعنوان امورى طبيعى تجربه مىشود و بنابراين به تعبيرى مهم همه از آن اطلاع دارند. ولى گرچه اين شرايط بهعنوان عواملى طبيعى تجربه مىشود، نبايد فراموشى کرد که اين تقسيمات اجتماعى جنبهٔ ساختارى دارد.
|
|
| مشارکت در اوقات فراغت با توجه به شرايط ناشناخته زندگى
|
|
فعاليت اوقات فراغت افراد با شرايط ناشناختهٔ زندگى (وجود) ارتباط دارد. اينها مبانىئى براى رفتارها، برداشتها و ارزشهائى است که گزينش اوقات فراغت را هم تسهيل و هم محدود مىسازد.
|
|
پشتوانهٔ اين مشارکتها از بررسىهاى راجرز (Rodgers; (۱۹۷۷ فراهم مىآيد که بين عوامل فردى تصميمگيرى و عوامل ساختارى احتمالات کلي، در مورد گزينش اوقات فراغت تمايز قايل مىشود.
|
|
اين مشارکتها در اوقات فراغت هم مربوط به آزادى نسبى شخصى براى گزينش و محدوديتهاى ساختارى است که بر گزينش افراد اثر مىگذارد.
|
|
بهطور خلاصه، توضيح دامنه و گوناگونى شرکت در اوقات فراغت بايد نسبت به اين مشارکتها حساس باشد. افراد در گزينش فعاليت اوقات فراغت خويش به شکل ابزارى عمل مىکنند. گزينش آنان با توجه به آگاهى از قيد و بندهائى که پيرامون حوزهٔ امکانات را فراگرفته محدود مىشود. بعداً دامنهٔ فرصتها با توجه به شناخت عموماً آگاهانه از شرايط وجودى که شخص با توجه به آن شرايط در جهان زندگى مىکند، باز هم محدودتر مىشود.
|