خطمشى کالا، شامل تشکيل خط محصول و تصميمات مربوط به آن هم مىشود. يک خط محصول، گروهى از محصولات است که به دلايلى نظير عهدهدار بودن نقش مشابه، فروش به مشتريان يکسان، کانالهاى توزيع و فروش مشابه يا قرار گرفتن در يک محدوده از نظر قيمت فروش، با هم وابستگى نزديکى دارند.تصميم درباره خط محصول موارد زير را شامل مىشود:
|
|
|
| تصميم دربارهٔ طول خط محصول
|
|
مديران خط محصول بايد درباره طول خط محصول تصميم بگيرند. خط محصول ممکن است کوتاه يا بلند باشد. يک خط محصول، کوتاه است، اگر يک مدير بتواند با افزودن بر تعداد اقلام کالا سود را افزايش دهد. برعکس، يک خط محصول، بلند است اگر با حذف تعدادى از اقلام کالا از خط، سود افزايش يابد. طول خط محصول، بسته به اهداف شرکت، تغيير مىکند. شرکتهايى که در بازار بهدنبال جايگاهى هستند که در آن جايگاه، از ايشان از نظر تنوع محصول بهعنوان شرکتهايى تمامعيار ياد شود يا در پى سهم بازار و رشد بيشترى هستند، معمولاً خطوط طولانى را انتخاب مىکنند. اين شرکتها درباره اينکه تعدادى از کالاها سودآورى لازم را ندارند از خود نگرانى نشان نمىدهند. برعکس، شرکتهايى که درباره سودآورى حساسيت زيادى دارند با انتخاب اقلامى خاص، عملاً براى خود، خطوط کوتاهتر را انتخاب مىکنند.
|
|
| تصميم درباره بسط خط محصول
|
|
خط محصول هر شرکتي، شامل تعداد معينى از کالاهايى است که بهطور کلى توسط صنعت مربوطه، توليد و عرضه مىشوند. براى مثال، اتومبيلهاى بىامو در حد قيمت بالاى متوط بازار اتومبيل قرار دارند و تويوتا در قسمت قيمت پايين تا متوسط قرار گرفته است. بسط خط محصول زمانى روى مىدهد که شرکتى فراتر از حد موجود، کالاى خود را بسط دهد. شرکت مىتواند خط محصول خود را بهطرف بالا، بهطرف پايين يا به هر دو طرف بسط دهد.
|
|
| تصميم دربارهٔ تکميل خط محصول
|
|
يک خط محصول را مىتوان با اضافه کردن اقلام جديد به کالاهاى موجود در خط نيز گسترش داد. تکميل خط محصول بدين طريق به چند دليل صورت مىگيرد. دستيابى به سود بيشتر، تأمين رضايت واسطههاى فروش، استفاده از بهينه از توان بالقوه، توليد، توليدکننده تمامعيار شدن و پر کردن خلأ موجود در بازار بهمنظور ممانعت از ورود رقبا از جملهٔ اين دلايل هستند.
|
|
| تصميم دربارهٔ نوسازى خط محصول
|
|
گاه، طول خط محصول کافى است ولى خود خط نياز به نوسازى دارد. مثلاً ممکن است شرکتى داراى ماشينآلات مدل ۱۹۵۰ باشد در اينصورت معلوم است که رقبا با امکانات جديدتر خود، حتماً از شرکت پيشى خواهند گرفت.
|
|
مسئله اساسى درباره نوسازى خط محصول اين است: آيا خط بايد کاملاً نوسازى شود يا اينکه نوسازى بهصورت مرحلهاى انجام پذيرد. شيوه نوسازى مرحلهاى به شرکت امکان مىدهد واکنش مشتريان و واسطهها را قبل از تغيير کامل، ملاحظه و بررسى کند. اتخاذ سياست نوسازى مرحلهاى از فشار بيش از حد بر منابع مالى شرکت نيز مىکاهد. تنها عيب نوسازى مرحلهاى اين است که رقبا احتمالاً از تغييرات انجامگرفته آگاهى مىيابند و خود را براى مقابله آماده مىسازند.
|
|
| تصميم دربارهٔ برجستهسازى خط محصول
|
|
مديريت خط محصول بهطور نمونه يک يا چند قلم از اقلام خط را براى برجسته کردن انتخاب مىکند. اين کار، برجستهسازى خط محصول نام دارد. مديران در بعضى مواقع و بهمنظور ايجاد شلوغي، در قسمت پايين خط مدلهاى تبليغاتى توليد مىکنند.
|