|
|
- دوره پيش از عهد صفويان:
|
نام تهران که در گذشته دور با (ط) نوشته مىشد (طهران معرب تهران است) با «ري» همراه بود و نخستين آبادى بزرگى است که در جنوب دامنهٔ کوهستان البرز ايجاد شد و شهرت و موقعيتى ممتاز داشت. تهران يکى از روستاهاى رى به شمار مىرفت و در يک فرسنگى آن قرار داشت.
|
|
برخى از تاريخنگاران معتقدند تهران جزء شهر قصران رى بود که قريه بالاتر از آن مهران نام داشت و به روايتى، گويا قصران و مهران دو برادر بودند. ران به معناى دامنه است که مهران دامنهٔ بالايى و قصران دامنهٔ پايينى رشته کوه البرز بود.
|
|
در زمان حملهٔ مغول، شهر رى ويران شد و انبوهى از جمعيت آن قتلعام شدند. سپس گروهى از مردم اين شهر به سوى قريهٔ تهران مهاجرت کردند و موجبات گسترس و رونق آن را فراهم آوردند.
|
|
تهران به دليل وجود باغهاى فراوان و آب و هواى مطبوعتر نسبت به شهر رى، در زمان حکومت ايلخانان مغول به ويژه در تابستانها مورد توجه ويژه قرار مىگرفت؛ از همين رو مىتوان گفت تهران پس از حملهٔ مغول نخستين گام را در راه توسعه و گسترش برداشت.
|
|
از جمله آثار تاريخى که از قرن نهم در تهران باقى مانده، «درِ قديمى بقعهٔ اسماعيل» فرزند امامزاده ذکريا از اولاد امام موسى کاظم (ع) است که در متن در، اتمام بقعه به سال ۸۸۶ هـ.ق ذکر شده است. همچنين «صندوق منبتکارى امامزاده يحيي» که داراى تاريخ ۸۹۵ هـ.ق است.
|
|
- عهد صفويان:
|
دورهٔ صفويه آغاز گسترش و اهميت تهران است. شاه تهماسب صفوى (۹۸۴-۹۳۰ هـ.ق) که قزوين را به پايتختى خود انتخاب کرده بود گاه و بىگاه به زيارت جد اعلاى صفوى، سد حمزه، به شاه عبدالعظيم مىرفت. تهران که منطقهاى خوش آبوهوا و داراى باغها و جويبارهاى فراوان بود مورد توجه شاه قرار گرفت و رفته رفته در اين قريه سکونتهاى طولانى کرد. شاه تهماسب صفوى سرانجام تهران را به پايتختى برگزيد و بناها و برج و باروهاى محکمى در آن پى ريخت.
|
|
در سال ۹۶۱ هجرى، ۱۱۴ برج به تعداد سورههاى قرآن در تهران بنا کردند و زير هر برج يک سورهٔ قرآن نهادند. در اين زمان، تهران داراى چهار دروازه بود. (دروازهٔ شميران، دروازهٔ قزوين، دروازهٔ دولاب، دروازهٔ حضرت عبدالعظيم) که بعدها دو دروازهٔ ديگر (دولت و محمديه) به آن افزوده شد. براى ساختن باروها از پنج محل خاکبردارى کردند که عبارت بود از چال ميدان، چال حصار، گود زنبورک خانه، گود دروازهٔ محمديه و گود فيلخان.
|
|
پس از مرگ شاه تهماسب، شاهعباس به دليل علاقهاى که به اماکن متبرکه و مرقد ائمهٔ اطهار داشت و به دليل نزديکى اين شهر به حضرت عبدالعظيم، دستور داد باغى بزرگ احداث کنند که هر زمان به زيارت اين اماکن مىرود در آنجا استراحت کند.
|
|
در زمان شاه تهماسب دوم که افغانها به ايران حمله کردند و شاه تهماسب به مازندران گريخت؛ مردم تهران از خود رشادتهاى فراوانى نشان دادند و بسيارى از سپاهيان افغان را کشتند، اما شهر به دست افغانها افتاد. آنها در ارگ تهران جاى گرفتند و براى جلوگيرى از حملهٔ احتمالى مردم شهر، روى خندق شمالى ارگ پلى بستند و جلوى آن دروازهاى به نام دروازه ارگ ساختند که بعدها به دروازهٔ دولت معروف شد.
|
|
-دورهٔ افشاريه و زنديه:
|
پس از فروپاشى صفويه و روى کار آمدن افشاريه در سال ۱۱۵۴، نادرشاه حکومت تهران را به فرزند ارشد خود رضاقلى ميرزا سپرد. پس از مرگ نادرشاه افشار که هرج و مرج سياسى بر کشور حاکم شد، در سال ۱۱۷۲ هجرى، کريمخان زند عهدهدار حکومت ايران شد و در تهران به سلطنت رسيد. کريمخان زند به علت درگيرى و کشمکشى که با محمد حسن خان قاجار داشت و هم چنين به علت دور کردن تهران از ترکمن صحرا، پايتخت را از تهران به شيراز منتقل کرد.
|
|
- تهران در دورهٔ قاجاريه:
|
شهر تهران در نوروز سال ۱۲۰۰ هجرى که آغامحمدخان قاجار حکومت ايران را در دست گرفت به عنوان پايتخت انتخاب شد. آغامحمدخان با افکار بلند پروازانهاى که داشت، خواهان مقام خلافت اسلامى بود و اين شهر را «دارالخلافه» ناميد. عصر نوين تهران از اين زمان آغاز شد. انتخاب اين شهر به عنوان پايتخت از سوى آغامحمدخان قاجار مىتواند دو علت داشته باشد:
|
|
- نزديکى اين شهر با ايلات افشار ساوجبلاغ و غرب ورامين که طرفدار آغامحمدخان بودند.
|
|
- نزديکى به شهر استرآباد و مازندران که در حقيقت محل سکونت و زندگى سران نيروهاى طرفدار آغامحمدخان قاجار بود.
|
|
آغامحمدخان برخلاف ديگر پادشاهان، علاقهٔ چندانى به ساختن بناهاى عظيم و باشکوه نداشت و از زمان وى فقط عمارت تخت مرمر باقى مانده است. جمعيت شهر را در اين دوره ۲۵ هزار نفر تخمين زدهاند.
|
|
پس از آغامحمدخان قاجار، فتحعلى شاه (۱۲۶۵-۱۲۱۲ هـ.ق) قدرت را به دست گرفت. وى برخلاف آغامحمدخان، بناها و عمارتهاى جديد در تهران ساخت که از آن جمله مىتوان به توسعه و تزئين عمارت تخت مرمر، احداث تخت مرمرى در وسط ايوان، ساختن مسجدهاى شاه و مسجد عزيراللّه و مدرسهٔ مروى و چندين باغ از جمله باغ نگارستان اشاره کرد. حاج ميرزا آقاسى صدراعظم محمدشاه قاجار نيز بناهايى از جمله محلهٔ محمديه و محلهٔ عباسآباد در جنوب بازار احداث کرد.
|
|
در زمان محمدشاه احداث بناهاى جديد همچنان ادامه داشت. ضلع جنوبى مسجد جمعهٔ تهران و بازار بين اين مسجد و مسجد شاه را که «بينالحرمين» مىنامند از آثار دوران حکومت محمدشاه است.
|
|
در دوران حکومت ناصرالدينشاه، جمعيت تهران را در حدود صد و پنجاه هزار نفر برآورد کردند. همراه با گسترس شهر تهران، ناصرالدينشاه، ميرزا يوسف مستوفىالممالک صدراعظم و ميرزا عيسى وزير را مأمور طراحى نقشهٔ شهر تهران کرد.
|
|
چون خلفا و سلاطين عثمانى، که با ايرانيان شيعى مذهب روابط دوستانه نداشتند، استانبول را دارالخلافه و اسلامبول نام نهادند (کلمهٔ استانبول را به اسلامبول به معنى شهر اسلام و مرکز خلافت اسلامى تحريف کردند) ناصرالدينشاه نيز در مقابلهٔ با آن در سال ۱۲۸۴ هجرى هنگام افتتاح محدودهٔ شهر، تهران را «دارالخلافهٔ ناصري» ناميد. بعدها اين نام منسوخ شد و همان نام تهران دوباره مرسوم شد. در اين مدت، دروازههايى علاوه بر چهار دروازهاى که زمان شاه تهماسب در تهران بنا شده بود، ساخته شد. اين دروازهها تا سال ۱۳۰۹ در تهران پابرجا بودند. در اين سال، شهرداى وقت که خواهان نوسازى و توسعهٔ شهر تهران بود، بدون توجه به اهميت تاريخى اين دروازهها، آن را ويران کرد. اما محلههاى پيرامون اين دروازهها باقى ماند. از ميان محلههاى باقىمانده مىتوان محلهٔ سنگلج، چال ميدان، خانىآباد، گود زنبورکخانهٔ پاچنار، دروازهٔ قزوين، عودلاجان و چند محلهٔ ديگر را نام برد. از ديگر بناهاى تاريخى در دوران قاجار امامزاده صالح، امامزاده سيد اسماعيل، شمسالعماره، کاخ فرحآباد، مسجد شاه، مسجد سپهسالار، عمارت نگارستان و مجلس شوراى اسلامى هستند.
|
|
|
اين شهرستان در شرق تهران واقع شده است. شهر دماوند يکى از شهرهاى قديمى ايران است. در زمان آبادانى رى اين شهر نيز آباد بود ، اما به سبب نزديکى به کوه دماوند ، زمينلرزههاى بسيار باعث خسارت فراوان و ويرانىهاى پياپى در اين شهر شد. اين شهر ، در متون قديم ، به نامهاى گوناگونى از جمله «دنباوند» ناميده شده است.
فردوسى بارها از اين شهر در شاهنامه نام برده و کوه دماوند را آشيانهٔ سيمرغ ، آموزندهٔ زال پدر رستم دانسته است. اين شهر در سال ۳۰ هـ.ق در زمان خلافت عثمان به دست مسلمانان فتح شد. مهمترين آثار به جا مانده در اين شهر به دورهٔ سلجوقيان تعلق دارد.
|
|
|
رى يکى از نقاط باستانى ايران است. آثارى که از رى به دست آمده به هزارهٔ چهارم پيش از ميلاد مىرسد و از نظر قدمت به دو بخش تقسيم مىشود :
الف - رى باستانى که در جنوب چشمه على ميان بارويى بزرگ که در روزگاران پيش از اسلام (۴۰۰۰ ق.م) احداث شده بود ، قرار داشت و به ريِ برين يا ريِ عليا معروف بود.
ب - رى سدههاى واپسين که در جنوب شرقى بخش نخستين يا ريِ عليا در جنوب کوه بىبى شهربانو واقع شده بود و به ريِ زيرين يا ريِ سفلى معروف بود.
در حدود ۳۰۰ سال ق.م ، سلوکوس ، نام «اورويوس» را بر رى نهاد. در زمان اشکانيان اين نام به «ارساکيا» و «ارشکيه» تغيير يافت و در زمان حکومت ساسانيان به «ري» تبديل شد. مردم اين شهر با آمدن سپاهيان اسلام به دين اسلام گرويدند ، که بيشتر آنان اهل تسنن بودند و در نيمهٔ اول سدهٔ دوم هجرى به مذهب شيعه روى آوردند.
در دورهٔ اسلامى ، رى پناهگاه فرمانداران بنىاميه بود. اين شهر از کشمکشهاى مذهبى آسيب بسيار ديد و در سال ۶۱۷ هـ.ق مورد تاخت و تار مغولان قرار گرفت و مردم آن قتلعام شدند. هنوز آثار حمله ددمنشانهٔ مغولان از بين نرفته بود که رى بار ديگر در سال ۷۸۶ هـ.ق به دست سپاهيان تيمور به ويرانهاى بَدَل شد و از آن پس ، ديگر روى آبادى به خود نديد. ويرانههاى رى قديم هنوز نزديک شهر کنونى رى باقى است. از آثار باقى ماندهٔ اين شهر مىتوان به ويرانهٔ کاخ اشکانيان روى چشمه على و نقش برجسته سنگى از عهد ساسانى بر کوه سرسره ، بقعهٔ بىبى شهربانو در امينآباد رى ، برج طغرل ، بقعهٔ ابنبابويه ، زندان هارونالرشيد بر دامنهٔ کوه مسگرآباد ، حرم حضرت عبدالعظيم از فرزندان امام حسين عليهالسلام ، بقعهٔ امامزاده حمزه برادر حضرت امام رضا و امامزاده طاهر از فرزندان حضرت سجاد اشاره کرد.
|
|
|
اين شهرستان که در شمالىترين بخش تهران قرار گرفته است ، آثار سياحتى و زيارتى پرشمارى دارد که از آن جمله مىتوان به امامزاده قاسم (قرن دهم هجري) که بقعهٔ کنونى آن به دورهٔ قاجار تعلق دارد ، اشاره کرد. سنگقبرهاى داخل حرم و بناى اصلى و قديمى آن متعلق به سدههاى هفتم و هشتم هجرى است.
|
|
|
اين شهرستان که در غرب شهر تهران واقع شده است ، آثار باستانى بسيارى دارد. بقاياى آتشکدهٔ سنگى عهد اشکانى و ساسانى به نام تخت رستم در اين شهرستان قرار دارد. بقعهٔ شاهزاده سلمان اشتهارد که بناى آن به سدههاى هفتم ، هشتم و نهم هجرى تعلق دارد ، بقعهٔ امامزاده رحمن و زيد پلنگ آباد اشتهارد و کاخ سليمانيه (محل کنونى دانشکدهٔ کشاورزي) مربوط به سدهٔ سيزدهم هجرى در اين شهرستان واقع شده است.
|
|
|
ورامين يکى از کانونهاى تاريخى ايران است. پس از ويرانى رى به دست مغولان و تيموريان ، گروهى از مردم اين شهر به ورامين که نزديک آن قرار داشت مهاجرت کردند. آثار به جا مانده در اين شهر به سدهٔ هفتم و هشتم هجرى مربوط است که از جملهٔ آنها مىتوان به بقعهٔ امامزاده يحيى (قرن هشتم هجري) و مسجد جامع دورهٔ ايلخانى ابوسعيد اشاره کرد.
|