|
|
شهر آمل از شهرهاى بسيار قديمى ايران در استان مازندران است. بعضى از مورخان و جغرافىنويسان سابقهٔ آن را به دورهٔ پيشداديان و کيانيان نسبت دادهاند. شهر آمل با توجه به اشياء و سکههايى که از آن به دست آمده و در دورهٔ ساسانى پايتخت يا مرکز آن منطقه بوده است. احتمالاً مردم آمل در زمان حکومت مهدى خليفهٔ عباسى ، به دين اسلام گرويدند و بعد از آن بناهاى اسلامى در آن جا ساخته شد. در زمان سلطان جلالالدين محمد خوارزمشاه ، به نام او در اين شهر خطبه خواندند ، تا اين که شهر دچار فتنه و غارت مغولان شد. در اين زمان سارى پايتخت آلباوند بود. اوايل قرن هفتم حسامالدين اردشير مرکزيت را از سارى به آمل آورد و قصر خود را در آن جا بر پا داشت. در سال ۷۹۵ هجرى قمرى اميرتيمور گورکانى آمل و سارى را غارت کرد و فرمان قتل عام ساکنين آنها را صادر کرد و سه قلعهٔ مهم از جمله «ماهانهسر» را با خاک يکسان کرد. از آن پس آمل رو به ويرانى نهاد. با آنکه سادات مرعشى پس از بازگشت از تبعيد ، آمل را تجديد بنا کردند ، اين شهر ديگر نقش اساسى خود را تا مدتها باز نيافت. عدهٔ زيادى از مورخان و علماى بزرگ که به طبرى شهرت يافتهاند از جمله محمدبن جرير طبرى اولين مؤلف بزرگ تاريخ و اولين مؤلف تفسير قرآن مجيد ، از آمل برخاسته است. آمل چند بار بر اثر وقوع زلزله و جريان سيل ويران شد. آمل جديد در جوار شمال آمل قديم بنا شده است و امروزه يکى از شهرهاى آباد و زيباى شمال ايران به شمار مىرود.
|
|
|
بابل از شهرهايى است که در دوران اسلامى نيز وجود داشته و به نامهاى مامطيران ، مامطير ، بار فروش ده ، بار فروش و بابل شناخته شده است. اولين نام اين شهر «مامطير» بود که در قرن دهم هجرى «بار فروش ده» در محل آن بنا شد و هنگامى که محمد خالد حاکم آن بود ، بازار و عمارتى در آن بنا کرد. در سال ۱۶۰ هجرى قمرى مازيار بن قارن مسجد جامع آن را بنا نهاد که شامل مساجد ، عمارات ، مدارس ، دکاکين ، سراها ، بيوتات و ساير بود. بار فروش به عنوان مرکز تجارى به ويژه در دوره صفوى از رونق ، آبادى ، وسعت و گستردگى برخوردار شد. شاهعباس اول فرمان داد باغ ارم را در قسمت جنوبى شهر بنا کنند. بابل در زمان فتحعلىشاه قاجار نيز اهميت قابل توجهى پيدا کرد. قبل از انقلاب اکتبر روسيه ، بابل از طريق بندر مشهدسر (بابلسر) با کشور روسيه ارتباط تجارى داشت و به يکى از مراکز مهم بازرگانى استان مازندران تبديل شده بود. بابل امروزى شهرى آباد و زيباست.
|
|
|
بابلسر در قديم مشهدسر نام داشت. احتمالاً اين نام از واقعهٔ شهادت امامزاده ابراهيم ابوجراب ملقب به اطهر ، برادر امام رضا (ع) که در آن جا مدفون است ، اخذ شده باشد. شهر فعلى بابلسر بيش از صد سال قدمت دارد و در مصب رودخانهٔ بابل استقرار يافته است. اين شهر در گذشته به عنوان بندر و مرکز تجارت ايران و روسيه رونق داشت. هنگامى که تجارت بين ايران و روسيه تقليل يافت و بنادر ترکمن (بندرشاه سابق) ، نوشهر و انزلى آباد گرديد ، بندر بابلسر موقعيت خود را از دست داد ، ولى در دوران اخير بيش از نقاط ديگر شمال مورد توجه رضاشاه قرار گرفت و به صورت شهر کوچک ، ولى زيبا درآمد که اکنون يکى از بهترين و زيباترين گردشگاهها و استراحتگاههاى شمال ايران به شمار مىرود.
|
|
|
ناحيهٔ بهشهر که در سابق خرگوران نام داشت توسط شاهعباس خريدارى شد و به دستور وى شهرى در آن جا احداث شد. ماده «دولت اشرف» براى تاريخ بناى اين شهر در سال ۱۰۲۱ هجرى انتخاب شد و شهر جديد ، اشرفالبلاد نام گرفت که اقامتگاه شاهعباس اول در مازندران بود. بعد از احداث شهر ، شاهعباس چندين هزار گرجى را به شهر اشرف کوچاند. شاهعباس هرگاه به مازندران مىآمد ، اشرف را بر ديگر نقاط آن ترجيح مىداد. احتمالاً اولين گروه نمايندگان سياسى انگلستان در اشرفالبلاد به حضور شاهعباس رسيدند. اشرفالبلاد در اثر جنگهاى داخلى ، حملات ترکمنها ، افاغنه و حملات سپاهيان زند صدمات فراوان ديد و به طور مکرر تخريب شد. نادرشاه هنگامى که عازم جنگ با لزگىها بود مدتى را در اين شهر سپرى کرد. محمدحسن خان قاجار علاقهٔ زيادى نسبت به آن داشت و غالباً در اين شهر اقامت مىکرد. سکنهٔ اين شهر از اقوام مختلف تشکيل شده بود ، از جمله مهاجران گرجى که شاهعباس آنها را از قفقاز کوچانده بود ، همچنين گروهى از خانوادههاى طالشى لنکران که از سواحل درياى خزر آمده بودند و جمعى هم از تاتها که يکى از قبايل ايرانى بود. بهشهر امروزى ، شهرى زيبا و جذاب است که آثار طبيعى و تاريخى فراوان دارد.
|
|
|
ناحيهٔ تنکابن قبلاً جزو گيلان بود و حد شرقى آن به نمک آبرود مىرسيد. خرمآباد (شهسوار) حاکمنشين نواحى قشلاقى و دو هزار حاکمنشين ييلاقى آن محسوب مىشد. آثار و اشيايى که در ناحيهٔ کلاردشت و تپههاى اطراف آن برحسب تصادف به دست آمده است ، نشان مىدهند که اين منطقه در دورههاى گذشته ، آباد و از تمدن ويژهاى برخوردار بوده است. تنکابن يا شهسوار در گذشتههاى دور رستمدار هم خوانده مىشد. پادوسبانان تا زمان شاهعباس اول حکومت محلى اين منطقه را در اختيار داشتند. از دوران صفويه تا سال ۱۲۰۹ هجرى قمرى که آغاز سلطنت آغامحمدخان قاجار است ، اين شهر فيض ناميده مىشد. در دورهٔ قاجارى نام آن را مجدداً تنکابن خواندند. پس از سقوط قاجاريه و با روى کار آمدن پهلوى اول ، نام اين شهر شهسوار و با وقوع انقلاب اسلامى مجدداً تنکابن شد. تنکابن امروزى شهرى آباد و ديدنى است.
|
|
|
چالوس از شهرهاى قديمى استان مازندران است که در جلگه ميانى سواحل درياى خزر واقع شده است. نام اين شهر در گذشتههاى دور سالوس يا شالوس بود که در پيرامون آن دو شهر کوچک ديگرى بنام کبيره و کچه نيز وجود داشته است. بعضى از علماى جغرافيانويس ، چالوس را از آبادىهاى طبرستان دانستهاند. محمد بن اويس - از امراى دورهٔ تسلط خلفاى عرب - به دستور خليفه معتصم به حکمرانى چالوس منصوب شد. محمد بن اويس خود در رويان (قسمتى از طبرستان) استقرار يافت و پسرش احمد را به حکومت چالوس گمارد.
شهر چالوس در زمان حمله امير تيمور تخريب شد و سپس تا قرنهاى متمادى به صورت روستائى کوچک درآمد. در دهه اول قرن حاضر (۱۳۱۰) با پشتيبانى دولت وقت آرامآرام به شهر سازمان يافته درآمد و امروزه به شهرى زيبا با امکانات فراوان جهانگردى تبديل شده است.
|
|
|
رامسر که در دامنهٔ جنگل و ساحل درياى مازندران در فضايى سرسبز واقع شده است ، از شهرهاى قديمى استان مازندران به شمار مىرود. در برخى منابع و متون تاريخى ، سابقه و پيشينهٔ آن را حدود ده قرن ذکر کردهاند. خاندانهٔاى بزرگى در شهر رامسر مىزيستند که بيشتر آنها از سادات بودند. رامسر پيش از سال ۱۳۱۰ هجرى شمسى دهى آباد به نام سختسر بود. از اين سال به بعد تغييرات مهمى در آن صورت گرفت و هم اکنون اين شهر تاريخى از بهترين تفرجگاههاى شمال ايران به ويژه از ديدگاه مسافران و جهانگردان خارجى است. رامسر شهرى مجهز و کاملاً توريستى است.
|
|
|
بناى سارى مرکز استان مازندران را به «طوس بن نوذر» نسبت مىدهند که در قرن اول هجرى به دست فرخان بن دابويه از ملوک گاوباره تجديد بنا شده است. مسجد بزرگ سارى اولين بنايى بود که مسلمين توسط ابوالخصيب ، نخستين حاکم عباسى طبرستان ، در سنه ۱۴۰ هجرى قمرى احداث کردند و سپس در همانجا مسجد جامع شهر را نيز بنا کردند. بناى اين مسجد در زمان هارونالرشيد به وسيلهٔ يحيى بن يحيى شروع و توسط مازيار بن قارن تمام شد. سارى بعد از اسپهبدان نيز تقريباً تا به امروز مرکز مازندران بوده است و فرمانروايان طاهرى ، زيدى و آل باوند تا سال ۶۳۵ هجرى در آنجا حکومت کردهاند. اين شهر در سال ۲۹۸ هجرى توسط اقوامى که از درياى خزر و سواحل آن هجوم آورده بودند به آتش کشيده شد و در اوايل قرن چهارم نيز در اثر سيل صدمات بسيار ديد و خراب شد. سارى در زمان سلطان محمد خوارزمشاه و نيز بعد از آن ، در حملهٔ مغول آسيب بسيار ديد و در زمان مستوفى ، شهر تقريباً ويرانه بود. حسامالدوله اردشير ، در دولتآباد يا اترابن قصرى ساخت که احتمالاً تپههاى سنگر در دهکدههاى ليمون و دولتآباد ، آثار خرابههاى آن قصر باشند. در دورهٔ صفويه - در زمان شاهعباس اول - بناهاى مهمى در سارى ساختند. هنگامى که زنديه طبرستان را فتح کردند ، مرکز طبرستان ، از سارى به بارفروش (بابل کنوني) منتقل شد. در دورهٔ آغامحمدخان قاجار (۱۲۱۱-۱۲۰۰ هـ.ق) مرکز مازندران مجدداً از بار فروش به سارى منتقل گرديد ، به همين جهت به آبادى و عمران آن کمک شد. زلزلهٔ سال ۱۲۲۰ هـ.ق عدهٔ زيادى از سکنهٔ آن را به ديار عدم فرستاد و شهر بيش از پيش رو به ويرانى نهاد. در دوران اخير با عبور راهآهن از کنار شهر و احداث خيابانها و ساختمانهاى دولتى بار ديگر سارى رو به آبادانى نهاد و امروزه يکى از شهرهاى زيباى استان مازندران و شمال کشور است.
|
|
|
شهرستان سوادکوه که از ترکيب و توسعهٔ فضاهاى روستايى مناطق درهاى و کوهستانى شکل گرفته است. از مناظر زيباى طبيعى ، اعتدال آب و هوا و پوشش گياهى انبوه برخوردار است و با توجه به آثار ديدنى و تاريخى پل ورسک ، غارهاى مختلف ، پل شاپور شيرگاه به يکى از کانونهاى جذب گردشگران تبديل شده است. طبيعت اين شهر کوهستانى و درهاى و بسيار زيباست.
|
|
|
نام قديم قائمشهر ، علىآباد بود. علىآباد دهى بود که بقعهاى داشت و زيارتگاه اهالى اطراف بود. اين بقعه تا سال ۱۳۲۶ هجرى قمرى باقى بود ، ولى امروزه اثرى از آن نيست. قصرى از زمان شاهعباس در آن وجود داشت. اين دهکدهٔ قديمى که با پيوستن آبادىهاى ديگر به آن ، به شهر مبدل شد ، در ۱۳۱۴ هـ.ش شاهى نامگذارى شد ، در دورههاى اخير مورد توجه قرار گرفت و به صورت شهر صنعتى درآمد. در برخى از متون تاريخى بين مسير سارى به آمل از ناحيهاى به نام جمنو يا چمنو نام برده شده است که گفته مىشود بعداً به علىآباد ، شاهى و فعلاً به قائمشهر معروف شده است و ظاهراً قدمت آن به دوران ساسانى يا دوران اسپهبدان طبرستان مىرسد.
|
|
|
محمودآباد در گذشته پيش بندر آمل بود و به عنوان يکى از کانونهاى حمل و نقل کالاهاى تجارى ايران و روسيه ايفاى نقش مىکرد. با توسعه بنادر نوشهر و انزلى از اهميت آن کاسته شد. شهر محمودآباد امروزه يکى از شهرهاى حاشيهاى درياى مازندران است که از تفرجگاههاى ساحلى مناسب به شمار مىرود. اين شهر به انواع خدمات جهانگردى و گردشگاهى تجهيز شده است.
|
|
|
در دادههاى منابع تاريخى و جغرافيايى تا دوره قاجار اطلاع دقيقى درباره نکا وجود ندارد ، ولى در منابع جغرافيانويسان قرون اوليه اسلامى از شهرى به نام مهربان يا ميردان در نزديکى نکاى امروزى ياد شده است. نکاى امروزى از توسعه محله يا روستاى تاريخ محله در جنب پلى بر روى رودخانه نکا ، طى ۷۰ سال اخير به وجود آمده است. اين شهر به علت عبور راهآهن سراسرى و داشتن راههاى ارتباطى مناسب ، استقرار صنايع چوبى ، انبارهاى نفت و نيروگاه عظيم برق ، به يکى از کانونهاى توسعه در استان مازندران تبديل شده است. سواحل زيبا دارد و در نزديک شبه جزيره ميانکاله قرار گرفته است.
|
|
|
نور در گذشته به سولده معروف بود و از قديمىترين شهرهاى مازندران غربى است. وجه تسميهٔ نور منتسب به رود نور است که به دليل زلالى آب و انعکاس نور در آن به اين نام خوانده شد است. شهر نور در زمانهاى گذشته به سبب موقعيت طبيعى و سوقالجيشى از اهميت ويژهاى برخوردار بوده است ، وجود قلاع و استحکامات متعدد در اين منطقه و کجور ، مبين اين ادعا است. نور امروزى شهرى زيبا و توسعهيافته است.
|
|
|
نوشهر که در سابق دهکدهاى به نام خواجک يا خواچک بود ، به علت وضعيت خاص ساحلى و استعداد بندرى که محل رفت و آمد کشتىهاى تجارتى بود ، مورد توجه خاص حبيباللّه خان سردار خلعتبرى پدر محمد ولى خان تنکابنى قرار گرفت و روى به آبادانى گذاشت و به حبيبآباد معروف شد. در سال ۱۳۰۵ به واسطه تغييرات زيادى که در سيماى حبيبآباد به وجود آمد ، به دهنو تغيير نام داد و از آن پس با احداث ساختمانها و خيابانهاى نوساز و توسعهٔ شهر همراه با گسترش تأسيسات متعدد بندرى و احداث اسکله ، در سال ۱۳۱۸ «نوشهر» ناميده شد.
|