جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

چو دید آن طره کافر مسلمان شد مسلمانی


چو دید آن طره کافر مسلمان شد مسلمانی    صلا ای کهنه اسلامان به مهمانی به مهمانی
دل ایمان ز تو شادان زهی استاد استادان    تو خود اسلام اسلامی تو خود ایمان ایمانی
بصیرت را بصیرت تو حقیقت را حقیقت تو    تو نور نور اسراری تو روح روح را جانی
اگر امداد لطف تو نباشد در جهان تابان    درافتد سقف این گردون بیارد رو به ویرانی
چو بردابرد جاه تو ورای هر دو کون آمد    زهی سرگشتگی جان‌ها زهی تشکیک و حیرانی
همی‌جویم به دو عالم مثالی تا تو را گویم    نمی‌یابم خداوندا نمی‌گویی که را مانی
ز درمان‌ها بری گشتم نخواهم درد را درمان    بمیرم در وفای تو که تو درمان درمانی
الا ای جان خون ریزم همی‌پر سوی تبریزم    همی‌گو نام شمس الدین اگر جایی تو درمانی
صفاتت ای مه روشن عجایب خاصیت دارد    که او مر ابر گریان را دراندازد به خندانی
ایا دولت چو بگریزی و زین بی‌دل بپرهیزی    ز لطف شاه پابرجا به دست آیی به آسانی


همچنین مشاهده کنید