در بحث از مرحلهٔ رمزگردانی دیده میشود که عملیات این مرحله (مثلاً بسط دادن)، بازیابی بعدی را تسهیل میکند. دو عامل دیگر نیز احتمال بازیابی موفق را افزایش میدهد:
|
|
- سازماندهی اطلاعات بههنگام رمزگردانی.
|
- توجه به اینکه بافت بازیابی اطلاعات شبیه بافتی باشد که اطلاعات در آن رمزگردانی شده است.
|
|
|
|
هرقدر مطلبی را که رمزگردانی میکنیم بیشتر سازمان بدهیم، بازیابی آن آسانتر میشود. فرض کنید در کنفرانسی شرکت دارید که پزشکان، حقوقدانان، و روزنامهنگاران در آن شرکت دارند. اگر نام این افراد را برحسب حرفههایشان سازمان بدهید، بعدها بهخاطر آوردن نام آنها آسانتر خواهد بود، به این معنی که بعدها از خود میپرسید کدام پزشکها را آنجا دیدم، کدام حقوقدانها، و جز اینها. یادآوری فهرست واژهها یا اسامی نیز هنگامی بسیار آسان خواهد بود که این اطلاعات را بهصورت مقولهها یا طبقات، رمزگردانی نموده و بعدها مقوله به مقوله بازیابی کنیم (نگاه کنید به: باور، کلارک - Clark، وینزنز - Winzenz، و لسگلد - Lesgold در ۱۹۶۹).
|
|
|
بازیابی اطلاعات یا رویدادها وقتی آسانتر است که بافت موقعیت بازیابی همانند بافت موقعیت رمزگردانی باشد (استیز - Estes در ۱۹۷۲). برای مثال، با حضور در دبستانی که زمانی در آن درس میخواندید مسلماً بهتر میتوانید نام کسانی را که در کلاسهای اول و دوم همدرس شما بودند بهیاد بیآورید. همینطور هم، اگر با دوستی در رستورانی درگیری عاطفی، مثلاً جروبحث داشتهاید با رفتن به آن رستوران، خاطرهٔ آن درگیری بهتر بازیابی میشود. هنگام بازدید از محل سابق زندگی، ناگهان سیل خاطرات آن دوران در ذهنمان زنده میشود. بافت موقعیتی که رویدادی در آن رمزگردانی شده، خود یکی از قویترین نشانههای بازیافتی است، و البته انبوهی از شواهد آزمایشی نیز این نظر را تأیید میکند (نمونهٔ آزمایش: شکل اثر بافت موقعیت بر بازیابی).
|
|
بافت موقعیت همیشه چیزی خارج از یادسپارنده نیست - یعنی، همیشه عنصری از محیط نیست. آنچه بههنگام رمزگردانی در درون ما میگذرد - یعنی حالت درونی ما - نیز بخشی از بافت موقعیت است.
|
|
|
|
|
برای نشان دادن اینکه چگونه زمینه بر بازیابی تأثیر میگذارد، در آزمایشی گروهی غواص، فهرست واژههائی را در ساحل دریا (بخش الف)، و گروهی دیگر از آنان همان فهرست را در دومتری زیر آب (بخش ج) آموختند. سپس هر دو گروه به دو دستهٔ مساوی تقسیم شدند و سعی کردند واژهها را یا در همان محیطی که آموخته بودند (بخشهای الف ۱ و ج ۱) یا در محیطی متفاوت (بخشهای ب و د) بهیاد بیآورند. رویهمرفته در میزان یادآوری غواصانی که کلمات را در خشکی یا در زیر آب فرا گرفته بودند، تفاوتی دیده نشد. اما یادآوری غواصانی که در محیطی متفاوت با محیط یادسپاری واژهها آزمون شدند، ۴۰% کمتر از کسانی بود که محیط یادسپاری و یادآوری آنها یکسان بود (گادن - Gpdden و بادلی، ۱۹۷۵).
|
|
برای مثال، اگر تحت تأثیر داروی خاصی (مثلاً، الکل یا ماریجوانا) رویدادی را تجربه کنیم، احتمال دارد آن رویداد را وقتی بهتر بازیابی کنیم که تحت تأثیر همان دارو قرار بگیریم. در چنین مواردی میزان یادآوری ما تاحدودی بستگی بهحالت درونی ما در هنگام یادگیری دارد: این نوع یادگیری را یادگیری وابسته بهحالت (state- dependent learning) مینامند. هرچند دربارهٔ شواهد حاکی از یادگیری وابسته بهحالت اتفاقنظر نیست، با اینحال شواهدی نشان میدهد که وقتی حالت درونی آدمی هنگام بازیابی و رمزگردانی مشابه باشد، افزایشی در یادآوری مطالب دیده میشود (آیک - Eich در ۱۹۸۰).
|