جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

صد سال اگر گریزی و نایی بتا به پیش


صد سال اگر گریزی و نایی بتا به پیش    برهم زنیم کار تو را همچو کار خویش
مگریز که ز چنبر چرخت گذشتنیست    گر شیر شرزه باشی ور سفله گاومیش
تن دنبلیست بر کتف جان برآمده    چون پر شود تهی شود آخر ز زخم نیش
ای شاد باطلی که گریزد ز باطلی    بر عشق حق بچفسد بی‌صمغ و بی‌سریش
گز می‌کنند جامه عمرت به روز و شب    هم آخر آرد او را یا روز یا شبیش
بیچاره آدمی که زبونست عشق را    زفت آمد این سوار بر این اسب پشت ریش
خاموش باش و در خمشی گم شو از وجود    کان عشق راست کشتن عشاق دین و کیش


همچنین مشاهده کنید