پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
مجله ویستا
مهمترین میزان سنجها در تحقیق اجتماعی
در مرحله نخست بايد از درجهبندى برحسب اهميت ذکرى کرد که در خدمت ارزشگذارى ذهنى قضاياى اجتماعى است (مثالى در اين مورد درجهبندى ارزشى مشاغل است که در آن از افراد مورد آزمايش درخواست مىشود مشاغل مشخصى را برحسب اهميت ارزش آنها به تريتب ذکر کنند). براى اينکه استحکام اين درجهبندى تضيمن شود، درجهبندى اغلب برحسب مقايسه دوتائى انجام مىشود (مثلاً پرسش شونده بايد تصميم بگيرد که آيا او دو کالاى خاصى را ترجيح مىدهد مثلا (c>d, b>d, b>c, a>d, a>c, a>b). در ميزان سنجش تورستون (Thursone-Skala) از پرسش شوندگان درخواست مىشود درباره قضاياى معينى توافق يا مخالفت خود را بيان کنند (مثلاً در مورد قضيه: 'زنى که فرزند کوچک تحت حضانت دارد نبايد شاغل باشد' ). انتخاب قضاياى اين ميزانسنج بايد به وسيله کارشناسان و براساس اين ديدگاه صورت گيرد که چگونه احکام مربوط، بيشترين برداشت خاص را در مورد بالا در برخواهد گرفت؟ (مثلاً در مورد نمونه بالا: برداشت سيستم پدرسالارى (Patriarchalische) مورد توجه قرار خواهد گرفت). به اين ترتيب آنگونه قضايائى در تحليلها وارد مىشوند که متخصصان درباره آنها به ارزيابىهاى مشابهى رسيده باشند. | ||||||||||||||||||||
ميزانسنج تحليلى گوتمان (Guttman) يکى ديگر از درجهنبدىها است که در آن نقاط پرسش مدرج نظمى منسجم و متراکم دارند. به اين ترتيب مثلاً چنين نظم درجهبندى شده براى يک عمل ضداخلاقى مثل آزادى عمل جنسى در سطح آزادگرائى (Liberalität)، مطرح مىشود. بر همين اساس پيشداورىها را مىتوان بهصورت درجهبندى ارائه داد که 'ضعيفترين' گزينه آن از اين قرار خواهد بود: | ||||||||||||||||||||
'همجنسبازى رفتارى کاملاً عادى است تا حدى که براى ديگران دردسرى به وجود نياورد' ، و قوىترين گزينه آن از اين قرار است: | ||||||||||||||||||||
'همجنسبازى رفتارى کاملاً غيرعادى و غيراخلاقى است و بايد اصولاً و بهطور جدى ممنوع شود' . | ||||||||||||||||||||
به اين ترتيب فرض مىشود که پرسش شونده که در جهت 'قوىترين' درجه مخالفت رأى مىدهد، بتواند همه متغيرهاى 'ضعيفتر' را نيز مورد موافقت قرار دهد. حال با توجه به برد رأى موافق چنين فردي، مىتوان تلقى او را حداقل بهصورت ترتيبى روى بردارى (مدرج) مشخص کرد. | ||||||||||||||||||||
رايجترين درجهبندى ميزان سنج ليکرت که بهصورت تعدادى پرسشهاى کليدى است و پرسش شونده بايد نظر موافق يا مخالف خود را درباره آنها بهصورت درجهبندى شده بيان کند؛ مثلاً بهصورت زير: | ||||||||||||||||||||
| ||||||||||||||||||||
در اينجا مشکل اساسى درجهبندى بىطرف است؛ چه، کسى را رأى روشنى ندارد در حقيقت بىتفاوت است و مىگويد: 'براى من تفاوتى ندارد' يا مىگويد: 'هنوز به درستى نمىدانم' و يا اينکه: 'قسمتى بله و قسمتى نه' و اين حالت يک ترديد واقعى است که مىتوانند بيانگر نوعى تضاد در برداشت تلقى شود. البته چنين تفاوتهائى معمولاً به وسيله بهکارگيرى تکنيک درجهبندى 'مسطح' از ميان مىرود، ولى به هر حال از لحاظ نظرى مىتواند حائز اهميت بسيار باشد (۱). | ||||||||||||||||||||
(۱) . در زبان فارسى در زمينه اينگونه رويه سنجىها کتاب روش تحقيق در علوم اجتماعى موريس دووژه ترجمه آقاىدکترخسرو اسدى اطلاعات مفيدتر و مشروحترى ارائه مىدهد (م). | ||||||||||||||||||||
در يک شيوه رفتارى خاص اين موضوع مورد بررسى قرار مىگيرد که آيا فضايا همگى داراى ابعاد همسانى هستند؟ مثلاً اگر موضوع مربوط به 'جزمگرائي' باشد در اينصورت بايد آن قضايائى که به اين بُعد از جزمگرائي، بهطور کافى و روشن تعلق ندارند، استثناء شوند. براى اين کار از کل عده پرسش شونده ۲۵ درصد از افرادى که بالاترين و پائينترين ارقام را انتخاب کردهاند، جدا مىشوند. اينک هر قضيه را از آن جهت مورد بررسى قرار مىهند که آيا 'بالاترين' و 'پائينترين' گروه، اين قضيه را نيز بهطور ثابت بالاتر يا پائينتر تخمين مىزنند؟ | ||||||||||||||||||||
شيوه عمل ديگر که بهويژه در قلمرو تحقيقات مبتنى بر بازار و براى اندازهگيرى تصاوير بهکار مىرود، شيوه عمل اوسگود (Osgood)، يا تفاوتگذارى سمانتيک (Semantische Differential) ناميده مىشود که در بيان آلمانى آن بهعنوان نما و تصوير قطبى (Polaritätsprofil) شناخته شده است. در اين ميزانسنج، اشياء، اشخاص يا مفاهيم براساس مقدار درجهبندى هفتگانه، مورد ارزيابى قرار مىگيرند که بهصورت جفتهاى متضاد مثلاً منفعل/ فعّال/ نرم/ خشن بيان شدهاند. آنگاه، ارزشهاى نماهاى قطبى موجود برحسب ميزان شباهت آنها، با هم مقايسه مىشوند. سپس شيوه تحليل قرابتى (Affinitäus-Amalyse) اينگونه قرابتهاى روانشناختى را که نه ضرورتاً در ارتباط مستقيم و منطقى (بلکه در ارتباط غيرمستقيم، پيوسته ـ Assoziativ ـ يا طراحى شده ـ Projektiv) با موضوع مورد سنجش قرار دارند، اندازه مىگيرد. | ||||||||||||||||||||
براى طراحى مسائل پيچيده، درجهبندىهاى متعدد ديگرى نيز، طراحى شدهاند. به اين تريتب الگوى خصائل چندگانه (Multi-Attribut-Modelle) بر اين مبنا است که نه فقط برداشت از صفات يا خصائل معين موضوع مورد ارزيابي، اندازهگيرى شود، بلکه همچين احتمالاتى که منجر به بروز نتابجى معين مىشود (نظريه فيشباين ـ Fishbein) يا اهميت معنائى ذهنى (نظريه روزنبرگ ـ Rosenhberg)، که فرد مورد پرسش براى هر صفت قائل مىشود ارزيابى شود. به اين ترتيب مثلاً هنگام استخراج نظريه افراد درباره يک شيء (مثل اتومبيل)، نه فقط پرسش مىشود که چه صفاتى را (مثلاً سرعت، ايمني، اسپرت بودن و غيره) براى يک شيء مىشناسند، بلکه مهمترين صفات ياد شده از نظر آنها کدامند؟ | ||||||||||||||||||||
ميزانسنجهاى ديگر مىکوشند فاصله بين الگوى آرمانى انديشيده شده را با واقعيت موجود اندازه گيرند. مثلاً کوشش مىشود تصويرى ايدئال (مثلاً يک بانک ايدئال) را با يک تصوير واقعى (مثلاً تصوير بانک در سدن آلمان) در مقابل هم قرار دهند (مدل معروف ترومزدروف). بر همين منوال کوشش مىشود هنگام اندازهگيرى ميزان رضايت از کار، حالت ذهنى آرمانگرايانه (Gedachten Idealzustand) آن را در برابر حالت واقعى و موجود (Ist-Zustand) قرار دهند بهعلاوه اندازه فاصله بهدست آمده از تقابل را با معناى ذهنى و درونى براى هر کدام از اين دو بهدست آورند (پرسشنامه پورتر ـ Porter). | ||||||||||||||||||||
بدون اينکه در اينجا فقط مجموع الگوهاى درجهبندى شده و بعضاً روشمندانه بالا را نام ببريم، مىخواهيم در پايان به چند مسئله بنيادى در مورد تحليل درجهبندىها اشاره کنيم. صرفنظر از مسائل ذکر شده مربوط به تکنيک اندازهگيرى بسيار 'سطحي' باشد بهطورى که عناصر متفاوت برداشتها يا اشکال مشاهدات ما را که در وراى اين برداشتها قرار دارند، بهطور متناسب متصور سازند. بههمين ترتيب هنگام تحقيق درباره موضوع رضايتمندى را کار، نشان داده مىشود که اشکال متفاوت مشاهدات درونى و شيوههاى کار مىتوانند با اين همه به ارزشهاى درجهبندى شده يکسان منتهى شوند. بهعلاوه اغلب نوعى ناموزونى در محتويات مشاهدات مربوط به مفاهيم قطبى نشان داده مىشود؛ مثلاً مىتوان نشان داد که متضاد محسوسى رضايت به هيچوجه نارضايتى نيست و متضاد خوشبينى روانى ـ منطقى (Psycho-Logische) به هيچوجه بدبينى نيست. | ||||||||||||||||||||
بيش از همه بايد انديشيده شود که درجهبندىها در برداشتى عام اندازهگيرى شوند، بهطورى که شيوههاى اندازهگيرى در اينجا اغلب ضعف تحقيق برداشتها را منعکس کنند (رجوع کنيد به: مفهوم نقشها و نظريه نقشها). در آنجا نشان داده مىشود که فىالمثل برداشتهاى ما به هيچوجه پيوسته و خصوصاً هرگز بهطور مستقيم شيوه رفتارى مناسب را ارائه نمىکنند. به اين ترتيب اندازهگيرى برداشتها اغلب به سمت اصل مطلوبيت آرزمندى اجتماعى (Soziale Erwünschtheit) تغيير جهت دادهاند. همچنين ممکن است برخى از برداشتها (مثلاً برداشتهاى مثبت درباره يک محصول پرارزش) را نتوان به عالم واقع منتقل کرد (زيرا مثلاً قدرت خريد وجود ندارد). با وجود اين گاهى روشهاى عملى مناسبى يافت مىشود (رجوع کنيد به: فيشباين و آجسن ـ Ajzen، ۱۹۷۵) که شکاف بين برداشتها و رفتارها را تقيليل مىدهند (و همچنين رجوع کنيد به: آجسن، ۱۹۸۹). |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست