|
|
|
تپههاى سيلک واقع در سه
کيلومترى جنوب غربى کاشان است. ذوق
هنرى مردم سيلک ابتدا در
کندهکارى استخوان و ساختن ظروف
سفالين با نقوش و رنگهاى ساده
جلوه نمود. در آغاز مردم سيلک به جاى
خانه، کلبههايى از نى مىساختند
و درزهاى آن را با گِل مىگرفتند. و
نيز سبدهاى بافته شده از شاخ و برگ
درختان را گلاندود مىکردند و
مانع ريزش مايعات از آنها
مىشدند؛ بعدها همين روش موجب
پيدايش سفال شد.
|
|
از دورههاى بعد آثارى از
سفال منظم و صاف در دست نيست و دلايل
آن اين است که در آن زمان چرخ
سفالگرى ساخته نشده بود و همه چيز
با دست ساخته مىشد. اين ظروف جهت
پخت در هواى آزاد قرار داده مىشد و
روى آنها را با شاخ و برگ درختان
مىپوشاندند و آتش زدن آنها حرارت
لازم براى پخت فراهم مىشد؛ از
اين دوران آثارى باقى نمانده است
زيرا گِل پختهنشده فرسوده مىشود
و از بين مىرود.
|
|
ظروف سفالين که از ۳۰۰۰ تا
۴۰۰۰ سال ق.م بهدست آمده نقوشى
زيبا و ظريف همراه با اشکال هندسى و
نقوش حيوانات دارد. بعدها مردم
سيلک خانههاى خود را با خشتهاى
آجرى پخته شده مىساختند. اين
آجرها در آغاز با نور خورشيد و
بعدها در کوره پخته مىشدند.
|
|
|
|
|
در حدود هزارهٔ چهارم ق.م
انسان سيلک اسب را اهلى کرد. در اين
دوره مردم سيلک، مردگان خود را
همراه با ظروف سفالى از جمله
قورىهاى لولهدار مخصوص آب مقدس
که گويا در گوش مردگان مىريختند،
دفن مىکردند. در سيلک علاوه بر
سفالگرى از فلز هم در ساخت اسلحه و
ابزار استفاده مىشد. بهنظر
مىسد که مردم سيلک به طلا دسترسى
نداشتهاند؛ چون زيورها و اشياء
زينتى خود را از نقره و برنز
ساختهاند.
|
|
در ظروف سيلک نقوش هندسي، طرح
خورشيد، تصوير انسان و نقش بز کوهى
بسيار مورد توجه بوده است. بعدها
اسب جاى بز کوهى را مىگيرد. خورشيد
و اسب دو مظهرى هستند که تقريباً
همهٔ اقوام هند و اروپايى از آن
استفاده کردهاند.
|
|
مهمترين اثر هنرى اين منطقه
مجسّمه انسانى است که از استخوان
ساخته شده و اين اولين و
قديمىترين مجسمهاى است که
تاکنون در آسياى غربى بهدست آمده
است.
|
|
ادوات سنگي، مهرههاى گِلى و
استخوانى و آلات مسى و برنزى از
جمله ديگر آثار بهدست آمده از اين
تمدن است. در سيلک ما شاهد دورهٔ
خلاقه هنرى هستيم.
|
|
کهنترين تأسيسات آرياها در
تپه سيلک کشف شده که شامل بقايايى
از قرارگاه رئيس در بالاى تپهٔ
دستساز و نيز گورهايى که به اواخر
قرن نهم ق.م و يا اوايل قرن هشتم ق.م
مىرسد.
|
|
|
|
|
|
ديگر تمدن چشمهعلى در جنوب
شرقى تهران است که از کاوش آن
ابزارهاى سنگى و استخوانى و سفال
پيشرفته با نقوش زيبا بهدست آمده
است.
|
|
|
تمدن تپهحصار در نزديکى
دامغان متعلق به هزارهٔ سوم ق.م است.
در کاوشهاى اين منطقه ظروف سنگى و
سفالى و نيز اشياى فلزى بهدست
آمده است.
|
|
|
تمدنى نيز در استانهاى فارس
و خوزستان شناخته شده است که قدمت
آن به حدود ۳۵۰۰ ق.م مىرسد. آثار اين
تمدنها، سفالينههاى منقوش و
مهرهاى کندهکارى شده مىباشد. در
کرمان و بلوچستان نيز سفالينههاى
مشابهى يافت شده که با تمدنهاى
کهن هندى پيوند دارد.
|