شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

آن روزگار کو که مرا یار یار بود


آن روزگار کو که مرا یار یار بود    من بر کنار از غم و او در کنار بود
روزم به آخر آمد و روزی نزاد نیز    زان گونه روزگار که آن روزگار بود
امروز نیست هیچ امیدم به کار خویش    بدرود دی که کار من امیدوار بود
دایم شمار وصل همی برگرفت دل    این هجر بی‌شمار کجا در شمار بود
با روی چون نگار نگارم هزار شب    کارم ز خرمی و خوشی چون نگار بود
واکنون هزاربار شبی با دریغ و درد    گویم که یارب آن چه نشاط و چه کار بود


همچنین مشاهده کنید