سرطان پستان شايعترين نوع سرطان در بين زنان است. در جهان پس از سرطان ريه و معده سرطان پستان سومين سرطان شايع مىباشد. سرطان پستان به ندرت در مردان روى مىدهد. به تقريب از هر ۹ زن يک نفر در طول عمر خود به سرطان پستان مبتلا مىشود. بهطور کلى ميزان بقاء ۵ سالهٔ سرطان پستان ۷۸% است؛ با دامنهٔ ۱۸% براى سرطانهاى پيشرفته تا ۹۳% براى سرطانهاى موضعي.
- سير بيمارى:
مکانيسمهاى اصلى که در ايجاد سرطان پستان درگيرند، بهروشنى معلوم نشده است. مانند ساير سرطانها، سرطان پستان نيز مراحل مختلف دارد (از مراحل اوليه تا پيشرفته). احتمال
دارد هورمونها، چه آنهائى که خود بدن توليد مىکند و چه آنهائى که مصرف مىشوند، در بيمارىزائى سرطان پستان نقشى بهعهده داشته باشند. براى مثال، معلوم شده است وجود يا عدم
وجود گيرندهٔ پروتئينهاى خاص (يعنى گيرندهٔ مثبت يا منفى استروژن) مىتواند در موفقيت درمان سرطان پستان مؤثر باشد. زنان با گيرندهٔ مثبت به درمان هورمونى بهتر پاسخ مىدهند و
ميزانهاى بقاء بهآرامى افزايش مىيابد. نوع بيشتر ياختههاى سرطان پستان آدنوکارسينوم است (حدود ۹۵% موارد).
اگرچه بروز سرطان پستان در زنان سفيدپوست بيشتر است، ميزان مرگ در زنان سياهپوست آمريکا ۲۰% بيشتر از زنان سفيدپوست است. مرگ از سرطان پستان با سن افزايش مىيابد، ۵۴% مرگهاى
ناشى از سرطان پستان در بين زنان ۶۵ساله و بيشتر روى مىدهد. سن قاعدگى زودرس و سن يائسگى ديررس خطر سرطان پستان را زياد مىکند. افراد با وضع اقتصادى - اجتماعى بهتر در خطر بيشتر
ابتلاء به سرطان پستان هستند.
توزيع جغرافيائى
ميزان سرطان پستان در ساکنان مناطق شهرى بيشتر است. سرطان پستان تغييرهاى بينالمللى وسيعى را نشان مىدهد بهطورى که بيشترين ميزان در آمريکاى شمالى و اروپاى غربى و کمترين ميزان در ژاپن است. سياهپوستان آفريقا کمتر از سياهپوستان آمريکا به سرطان پستان مبتلا مىشوند. مطالعههاى مربوط به مهاجران ژاپنى به ايالاتمتحده آمريکا نشان داده است که بروز سرطان پستان بين آنها بهتدريج افزايش مىيابد و پس از دو يا سه نسل بهسطح زنان آمريکائى مىرسد. ميزانهاى بروز بيمارى در بيشتر کشورهاى آسيائى خيلى پائين گزارش شده است.
در ايران شيوع سرطان پستان در زنان ۳۵ ساله و بيشتر در شيراز ۶/۶ در هزار (۹۵% دامنهٔ اطمينان ۷/۱۰ - ۵/۲) برآورد گرديد و ۶/۱۲% تمام موارد سرطان را در ايران تشکيل مىدهد. در ايران سرطان
پستان پس از سرطان دهانهٔ زهدان و پوست سومين نوع سرطان شايع در زنان است.
روند زمانى
در ۵۰ سال گذشته مرگ از سرطان پستان به نسبت ثابت مانده است، ولى بين سالهاى ۱۹۸۰ و ۱۹۸۹ در آمريکا، ميزانهاى مرگ از سرطان پستان در بين زنان سفيدپوست ۴% و در بين زنان سياهپوست ۱۵% افزايش داشته است. به طورى که ميزان بروز آن در سال ۱۹۸۰ از ۸۵ در ۱۰۰،۰۰۰ به ۱۰۵ در ۱۰۰،۰۰۰ نفر در سال ۱۹۸۹ رسيده است. اين افزايش هم در زنان جوانتر و هم مسنتر روى داده است و قسمتى از آن به افزايش استفاده از غربالگرى ماموگرافى مربوط است. افزايش زيادتر اخير در بروز، بهجاى مرگ از سرطان پستان، بهاحتمال زياد ناشى از تشخيص سرطان در مراحل زودتر و در نتيجه ميزانهاى بقاء بالاتر مىباشد.
جدول عوامل خطر قابل اصلاح سرطان پستان
اهميت
عامل خطر
قوى (خطر نسبى > ۴)
ندارد
متوسط (خطر نسبى ۲ تا ۴)
نخستين آبستنى کامل پس از ۳۰ سالگى
تخمدان بردارى۱
تابش مقدار زياد اشعه به قفسهٔ سينه
ضعيف (خطر نسبى < ۲)
هرگز ازدواج نکرده
هرگز فرزند نداشته
چاقى پس از يائسگى
مصرف الکل
احتمالى
رژيم غذائى پرچربي
فعاليت فيزيکى کم
مصرف دىاتيل استيل بسترول
مصرف قرصهاى پيشگيرى از آبستنى
يا استروژن جايگزين
(۱) . برداشتن تخمدانها قبل از يائسگى خطر را کم مىکند.
عوامل خطر
مطالعههاى اپيدميولوژى بسيارى رشتهاى از عوامل خطر قابل اصلاح سرطان پستان را مشخص کردهاند (جدول نسبت سرطان پستان که به عوامل خطر قابل اصلاح منتسب است). با وجود تعداد زيادى عامل خطر، تعداد معدودى به شدت با ايجاد سرطان پستان رابطه دارند و هيچ عامل منفرد يا ترکيبى از عوامل نمىتواند رويداد سرطان پستان را در فرد خاصى پيشگوئى کند.
خطر همراه با متغيرهاى توليدمثل (بدون فرزند، تولد نخستين فرزند در سنين بالا، قاعدگى زودرس، يائسگى ديررس) با محيط هورمونى که پستان با آن مواجهه مىيابد (در خلال آبستنى يا در طى قاعدگى طولاني) رابطه دارد.
چندين عامل خطر ديگر سرطان پستان نيز بررسى شدهاند، ولى نتايج مطالعههاى مختلف با هم سازگار نيستند. اين عوامل خطر عبارتند از: مصرف کالرى زياد يا رژيم غذائى پرچربي، مصرف متوسط تا زياد الکل و مصرف هورمون با منشاء خارجي، بهويژه قرصهاى خوراکى پيشگيرى از آبستنى و استروژن جايگزين در طى يائسگي.
خطر منتسب جمعيت:
هريک از چندين عامل خطر تائيدشده، نسبت به تقريب کوچکى از بروز سرطان پستان را بهخود تخصيص مىدهند (جدول نسبت سرطان پستان که به عوامل خطر قابل اصلاح منتسب است).
جدول نسبت سرطان پستان که به عوامل خطر قابل اصلاح منتسب است.
عامل
بهترين برآورد (%)
دامنهٔ برآورد (%)
چاقى (پس از يائسگى)
۱۲
۱۶-۸
نخستين فرزند پس از ۳۰ سالگى
۷
۱۳-۱
بدون فرزند
۵
۹-۱
تابش مقدار زياد پرتو به قفسهٔ سينه
۲
۳-۱
اقدامهاى پيشگيرى و کنترل سرطان پستان
پيشگيرى
احتمال مىرود که بهجز چاقى پس از يائسگي، هيچکدام از عوامل خطر مشخصشدهٔ سرطان پستان بهسادگى به تغيير و تبديل پاسخ نمىدهند. اگرچه پژوهشهاى قابل توجهى در اين زمينه
ادامه دارد، در حال حاضر فرصتهاى پيشگيرى اوليه از سرطان پستان محدود است. بنابراين، بايد به پيشگيرى ثانويه، يعنى تشخيص به موقع توجه کرد.
غربالگرى و تشخيص بهموقع
چندين مطالعه بزرگ نشان دادهاند که غربالگرى با معاينهٔ بالينى پستان توسط پزشک يا پرستار و ماموگرافى (پرتونگارى از پستان با دُز کم اشعه) روشهاى مؤثرى براى کشف بهموقع سرطان پستان هستند. ۱۹ تا ۲۵% شمار مرگهاى ناشى از سرطان پستان بهحساب عدم استفادهٔ جامعه از ماموگرافى گذاشته مىشود. بهعلاوه، چندين مطالعه پيشنهاد کردهاند زنانى که خودآزمائى پستان را انجام مىدهند، شانس بيشترى براى کشف سرطان پستان در مراحل زودتر دارند.
اگرچه هنوز بحث و مجادلهٔ علمى در مورد منافع در مقابل خطرهاى غربالگرى زنان در دهه ۴۰ سالگى باقى است. توصيههاى جارى که مورد توافق همه است ماموگرافى سالانه يا دو سالانه با معاينه بالينى پستان براى زنان ۴۰ تا ۴۹ ساله و ماموگرافى سالانه با معاينه بالينى پستان در سن ۵۰ سالگى مىباشد.
بهطور معمول تصميمگيرى در مورد غربال کردن زنان کمتر از ۵۰ ساله در رابطه با خطر بيمارى مورد توجه قرار مىگيرد. براى مثال، زنان با سابقهٔ خانوادگى سرطان پستان با فواصل
کمترى غربال مىشوند. همچنين توصيه مىشود زنان ۲۰ ساله و بيشتر خودآزمائى ماهانه پستان را انجام دهند.
درمان، توانبخشى و بهبود
براى درمان سرطان پستان برحسب مرحلهٔ سرطان و سابقهٔ پزشکى بيمار، ممکن است لومپکتومى (Lumpectomy) (برداشتن موضعى سرطان)، ماستکتومى (Mastectomy) (برداشتن جراحى پستان)، پرتودرماني،
شيمىدرمانى يا هورمون درمانى لازم باشد. در بيشتر موارد از دو روش درمانى يا بيشتر بهطور توأم استفاده مىشود.
راهبردهاى آينده در پژوهش و پيشگيرى
چندين عامل خطر احتمال سرطان پستان (رژيم غذائي، مصرف الکل، عدم فعاليت فيزيکى و مصرف استروژن در يائسگي) به پيشگيرى در سطح اول پاسخ خواهند داد. بنابراين، پژوهشهاى آينده بايد بر روى تعيين نقش دقيق آنها در ايجاد سرطان پستان متمرکز گردد.
اکنون ثابت شده داروى توموکسيفن (Tomoxifen) در پيشگيرى يا تأخير عود سرطان پستان مؤثر است. مطالعههاى بيشتر براى تعيين اينکه آيا توموکسىفن مىتواند در زنان سالم بدون علامت از سرطان پيشگيرى کند يا خير، لازم بهنظر مىرسد. مطالعههاى اپيدميولوژى مبتنى بر جمعيت در کل کشور و در مناطق مختلف توصيه مىشود.
در مورد تشخيص به موقع، بايد:
۱. تأثير و فوايد درازمدت خودآزمائى پستان ارزيابى شود.
۲. روشهاى ابتکارى و بديع براى تشويق زنان به انجام منظم ماموگرافى تعيين شود.
۳. روشهاى بهتر براى تکامل درمان سرطان پستان شناسائى شود.