هيپوترمى بهصورت دماى مرکزى بدون ≤۳۵°C تعريف مىشود و به سه دسته خفيف (C°۳۵-۳۲)، متوسط (۲۸-۳۲°C) يا شديد (>C°۲۸) تقسيم مىشود.
اتيولوژى
اتيولوژى بيشتر موارد در طى زمستان در مناطقى با آب و هواى سرد اتفاق مىافتد. ولى هيپوترمى ممکن است در آب و هواى ملايم و در هر فصلى ايجاد شود و معمولاً مولتىفاکتوريال است. حرارت در بيشتر بافتهاى بدن توليد مىشود و بهوسيله تابش، تبخير، تنفس، هدايت، و کنوکسيون از دست مىرود. عواملى که مانع توليد گرما مىشوند و / يا موجب تسريع از دست رفتن گرما مىشوند به هيپوترمى منتهى ميشوند.
جدول عوامل خطر هيپوترمى
دو انتهاى عمر
مربوط به آندوکرين
سالمندى
هيپوگليسمى
نوزادى
هيپوتيروئيدى
مواجهه با فضاى آزاد
نارسائى آدرنال
شغلى
هيپوپيتوئيتريسم
در ارتباط با ورزش
مربوط به نورولوژى
البسه ناکافى
استروک
داروها و مسموميتها
اختلالات هيپوتالاميک
اتانول
بيمارى پارکينسون
فنوتيازينها
صدمه به طناب نخاعى
باربيتوراتها
مولتىسيستم
داروهاى بيهوشى
سوء تغذيه
مسدودکنندههاى نوروموسکولار
سپسيس
ساير موارد
شوک
نارسائى کبدى يا کليوى
سوختگىها و اختلالات درماتولوژيک اکسفولياتيو
بىتحرکى يا ناتوانى
ويژگىهاى بالينى
ويژگىهاى بالينى مواجهه حاد با سرما موجب تاکيکاردي، افزايش خروجى قلب، وازوکنستريکسيون محيطي، و افزايش مقاومت عروقى محيطى مىگردد. وقتى دماى بدن به زير ۳۲ درجه سانتىگراد سقوط مىکند، هدايت قلبى تخريب مىشود، ريت قلب آهسته مىشود، و خروجى قلب کاهش مىيابد. فيبريلاسيون دهليزى با پاسخ بطنى آهسته شايع است. ساير تغييرات ECG شامل امواج اوسبورن (J) مىباشند. تظاهرات ديگر هيپوترمى شامل خالى شدن حجم، هيپوتانسيون، افزيش ويسکوزيته خون (که مىتواند منجر به ترومبوز شود)، کوآگولوپاتي، ترومبوسيتوپني، DIC، اختلالات اسيد - باز، و برونکواسپاسم است. اختلالات CNS گسترده است و ممکن است شامل آتاکسي، فراموشي، توهم، تأخير افتادن رفلکسهاى تاندونى عمقي، و (در هيپوترمى شديد) يک EEG ايزوالکتريک باشد.
تشخيص
تشخيص هيپوترمى بهوسيله اندازهگيرى دماى مرکزى بدن، ترجيحاً در دو محل تأييد مىشود. از آنجا که ترمومترهاى معمولى تنها براى دماهائى به کوچکى ۴/۳۴ درجه سانتىگراد کالبيره شدهاند، دماى بدن دقيق بيمارى که اولين دماى خوانده شده بدن او <C°۳۵ است بايد با ترمومترهائى اندازهگيرى شود که تا C°۱۵ را مىخوانند، يا بهطور ايدهآل، بهوسيله يک پروب ترموکوپل رکتال که به فاصله ≥۱۵ سانتىمترى قرار داده مىشود.
درمان
مانيتورينگ قلبى بايد در امتداد تلاشهائى در جهت محدود کردن بيشتر از دست رفتن حرارت انجام گيرد. هيپوترمى خفيف بهوسيله گرم کردن مجدد اکسترنال بهصورت پاسيو و ايجاد عايق درمان مىشود. بيمار بايد در محيط گرم قرار داده شود و با پتو پوشانده شود تا توليد حرارت بهصورت آندوژن به حفظ دماى طبيعى بدن کمک نمايد. هيپوترمى متوسط تا شديد نياز به گرم کردن مجدد بهصورت فعال داردکه ممکن است اکسترنال (با بهکار منابع گرمائى مانند پتوهاى گرمکننده يا فروکردن بيمار در آب گرم با دماى ۴۴-۴۵ درجه سانتىگراد) يا اينترنال (بهوسيله آسپيراسيون اکسيژن گرم و مرطوب، با تجويز مايعات وريدى گرم شده تا دماى ۴۰-۴۲ درجه سانتىگراد، يا بهوسيله لاواژ پريتونئال يا پلورال بهوسيله مايعات مورد استفاده در دياليز يا سالين گرم شده تا دماى ۴۰-۴۵ درجه سانتىگراد) باشد. مؤثرترين تکنيکهاى گرم کردن مجدد اينترنال بهصورت فعال، گرم کردن مجدد اکستراکورپورئال بهوسيله همودياليز و باىپس کارديوپولمونرى مىباشد. گرم کردن مجدد اکسترنال ممکن است موجب افت فشار خون در اثر کاهش وازوکنستريکسيون محيطى گردد. حجم بايد بهوسيله محلولهاى ايزوتونيک گرم جايزگين شود. از محلول رينگر لاکتات بهعلت تخريب متابوليسم لاکتات در هيپوترمى بايد اجتناب شود. اگر سپسيس يک احتمال باشد، پس از ارسال کشتهاى خون آنتىبيوتيکهاى وسيعالطيف تجربى بايد تجويز شوند. آريتمىهاى دهليزى معمولاً نياز به هيچ درمان اختصاصى ندارند. فيبريلاسيون بطنى اغلب مقاوم به درمان است و برتيليوم توسيلات (۱۰mg/kg) داروى انتخابى در درمان آن است. تنها يک اقدام سه بار دفيبريلاسيون (۲J/kg) در صورتىکه دماى بدن C° ۳۲ شود يا وضعيت کارديوواسکولار تثبيت گردد.