بهمنظور بررسى ارتباط توليد ماده خشک و LAI، واتسون در سال ۱۹۴۷ LAI را در طول دوره رشد يا يکديگر تلفيق کرده و آن را دوام سطح برگ (Leaf area duration، LAD)، ناميد. دوام سطح برگ هم ميزان سطح برگ و هم دوام بافتهاى فتوسنتزى جامعه گياهى را در برمىگيرد. در گياهان يکساله، سطح برگى که از بذر بهوجود مىآيد و از خاک خارج مىشود کوچک است، ليکن در شرايط مناسب بهطور نمائى رشد مىنمايد. با محاسبه سطح زير منحنى LAI نسبت به زمان، دوام سطح برگ (LAD)، بهدست مىآيد. واحد LAD برحسب زمان بيان مىشود (LAD در روز يا هفته). بهعبارت ديگر، ميانگين LAI را بهدست مىآوريم و در زمان شروع تا پايان سطح برگ برحسب روز يا هفته ضرب مىکنيم و اين نشاندهنده LAD مىباشد. (بهعنوان مثال LAI۳۶۰-روز).
معمولاً همبستگى خوبى بين عملکرد و LAD وجود دارد. چون هرچه دريافت انرژى خورشيد در طول زمان، زيادتر باشد به معناى آن است که توليد ماده خشک هم بيشتر خواهد بود. اختلافات زيادى که در عملکرد کل ماده خشک گياهان ديده مىشود غالباً، هم نتيجه اختلاف در سرعت فتوسنتز آنها است و هم نتيجه تفاوت در طول مدتى که فتوسنتز در آن ادامه دارد (دوام سطح برگ). بهعنوان مثال در کاجهاى جنوب آمريکا فتوسنتزى که در طول ۱۲ ماه سال انجام مىگيرد، منجر به مقدار قابل توجهى ماده خشک (pulpwood)، مىگردد و اين در حالى است که سرعت فتوسنتز يک برگ آنها در مقايسه با بسيارى از گياهان ديگر کم است. البته LAD، شدت نور موجود براى انجام فتوسنتز، کاهش شدت نور در داخل جامعه گياهى يا کارآئى برگها از نظر استفاده از انرژى نور را بهحساب نمىآورد. فتوسنتز و سايهاندازى که توسط قسمتهاى غير از برگ انجام مىگيرد (مثلاً گلهاى نر ذرت) نيز مىتواند روى کارآئى گياه از نظر استفاده از نور خورشيد تأثير بگذارد.
جدول وزن خشک هنگام برداشت و ارتباط آن با دوام سطح برگ (LAD) و سرعت جذب خالص (NAR)، در محصولات مختلف.
نوع محصول a
ماده خشک در زمان برداشت LAD
(صدکيلوگرم در هکتار)
(NAR)
هفته
هندردويت در هکتار (در هفته)
گرم بر دسىمتر مربع در هفته
جو
۶۹/۶
۱۷
۳۸۰/۸
۰/۴۳
سيبزمينى
۷۳/۲
۲۱
۳۲۴/۸
۰/۳۶
گندم
۹۱/۲
۲۵
۳۳۶
۰/۳۸
چغندرقند
۱۱۵/۲۰b
۳۳
۳۲۴/۸
۰/۳۶
توجه: ۴۵۳ کيلوگرم = پوند ۱۰۰ = هندردوديت (Cwt)
منبع: واتسون ۱۹۴۷.
اندازهگيرى دوام سطح برگ بسيار ساده است و چون با عملکرد ماده خشک ارتباط دارد بنابراين مىتواند شاخصى از توليد باشد. برخلاف آنکه فتوسنتز خوشه، سهم بهسزائى در عملکرد گندم دارد. با اين حال اگر دوام سطح برگ از زمان ظهور سنبلهها تا رسيدن، اندازهگيرى شود؛ مىتواند نمايانگر عملکرد تقريبى باشد. چون اکثر کربوهيدارتها در دانه گندم نتيجه فتوسنتزى است که پس از ظهور سنبله انجام مىگيرد لذا دوام سطح سبز سنبله با LAD رابطه دارد بنابراين دوام سطح برگ بايستى با عملکرد همبستگى داشته باشد. مطالعاتى که توسط ايوانز و همکاران انجام شده است نشان مىدهد که با وجود شرايط آب و هوائى متغير و عمليات زراعى مختلف حدود نيمى از نوسانات عملکرد مربوط به دوام سطح برگ مىباشد.
اگرچه دانستن LAD در تخمين عملکرد مؤثر است ليکن اين شاخص، تنها برآورد استفاده از نور خورشيد در طول زمان مىباشد. اندازهگيرى واقعى شدت نور و دريافت تشعشع در طول زمان همبستگى بهترى با عملکرد نسبت به LAD نشان مىدهند.