|
|
دربارهٔ تاريخ باستانى استان مازندران اطلاع زيادى در دست نيست و اساساً وضع اقليمى آن اجازه نمىدهد ابينه و آثار معمارى پايدار بمانند. در جلگههاى ساحلى مازندران آثار معتبرى از ادوار قبل از اسلام به دست نيامده و حتى از شهرهاى معتبر صدر اسلام (دورهٔ پادشاهان طبرستان و ديلم) هم به جز آمل و سارى يادگارى به جا نمانده است.
|
|
بعد از غلبهٔ آريايىهاى مهاجم و مهاجرت بوميان، ساکنان جديد پس از مدتها ظاهراً زير فرمان هخامنشيان قرار گرفتند. در کتيبهٔ بيستون سرزمين مازندران به نام «پشتخوارگي» و در اوستا «پذشخوارگر» آمده است و به نظر مىرسد که مازندران جزو قلمرو اشکانيان بوده است. همزمان با فتوحات مسلمانان از سلسلههاى پادوسبانان، آلباوند و افراسيابيان نام برده شده است که در طبرستان يا قسمتى از آن حکومت مىکردهاند و استقلال نسبى داشتهاند. مورخان دربارهٔ اولين حملهٔ مسلمين به طبرستان وحدت نظر ندارند. بنا به قول عدهاى از نويسندگان در سال ۳۰ هجرى قمرى - زمان خلافت عثمان - اولين بار سعد بن عاص حاکم کوفه درصدد فتح طبرستان برآمد و سرانجام سواحل طبرستان، رويان و دماوند را به تصرف خود در آورد. در زمان مروان بن محمد (۱۳۲-۱۲۶ هـ. ق) آخرين خليفهٔ بنىاميه، اهالى طبرستان عليه حکام عرب سر به شورش برداشتند.
|
|
در دوره خلافت ابوالعباس سفاح (۱۳۶-۱۳۲ هـ. ق) - اولين خليفه عباسى - يکى از عاملان وى رهسپار طبرستان شد و با اهالى آن منطقه از طريق صلح و مدارا کنار آمد، ليکن در دورهٔ خلافت ابوجعفر منصور (۱۵۸-۱۳۶ هـ. ق) - دومين خليفهٔ عباسى - مردم طبرستان براى چندمين بار سر به شورش برداشتند. سرانجام طبرستان کاملاً تحت اطاعت اعراب درآمد، ولى بعد از آن نيز در سرزمين طبرستان مانند سابق، مسکوکاتى با خط پهلوى ضرب شد. سرانجام در سال ۱۶۷ هجرى قمرى «ونداد هرمز» سلسلهٔ مستقلى در طبرستان تأسيس کرد. در قرن چهارم و پنجم هجرى، طبرستان ميدان کشمکش سلسلهٔ آلزيار و آلبويه از يک طرف و سامانيان و غزنويان از طرف ديگر شده بود، اغلب اوقات طبرستان تحت ادارهٔ امراى آلزيار بود. در سال ۴۲۶ هجرى قمرى، سلطان مسعود غزنوى از طريق گرگان وارد طبرستان شد و صدمات و خسارات جانى و مالى زيادى به اهالى آن سامان وارد آورد. هنوز اين خرابهها ترميم نشده بود که طغرل اول مؤسس سلسلهٔ سلجوقى به گرگان و طبرستان حملهور شد.
|
|
در سال ۶۰۶ هجرى قمرى طبرستان از جمله «کبود جامه» به دست سطان محمد خوارزمشاه افتاد و اسپهبد کبود جامه به نام «رکنالدين کبود جامه» و فرزندانش به دست سلطان محمد خوارزمشاه اسير شدند. زمانى که سلطان محمد خوارزمشاه از نبرد با سپاهيان مغول فرار مىکرد، رکنالدين، مغولان را به جايگاه سلطان محمد هدايت کرد و بر اثر اين خوش مدمتى، از طرف مغولان به حکومت کبود جامه رسيد و سرانجام توسط تيموريان بساط حکمرانى آنها نيز برچيده شد. بعد از درگذشت اميرتيمور، سادات مرعشى با کسب اجازه از شاهرخ ميرزا (۸۵۰-۸۰۷ هـ.ق) به مازندران برگشتد و به عنوان اميران باجگزار اين نواحى سلطنت کردند. سرانجام در زمان سلطنت شاهعباس اول به طور کلى قدرت سادات مرعشى از بين رفت.
|
|
پس از برچيده شدن بساط حکومت ملوکالطوايفى طبرستان که تا سال ۱۰۰۶ هجرى قمرى ادامه داشت، اين منطقه در زمان حکومت شاهعباس اول و سلاطين بعدى سلسلهٔ صفوى به يکپارچگى حکومت محلى دست يافت. شاهان صفوى در طول هر سال به کرات به عنوان شکار و يا پس از احداث فرحآباد جهت استراحت به اين منطقه سفر مىکردند. نادرشاه افشار براى مقابله با دشمنان، به ويژه دشمنان شمالى و روسها، در مازندران يک کارخانه کشتىسازى داير کرد و بر رونق هر چه بيشتر منطقه افزود. از دورهٔ فتحعلىشاه قاجار، به منطقهٔ سرسبز و زيبا و دلانگيز مازندران، به عنوان يک منطقهٔ استراحتى - تفريحى توجه گرديد و ناصرالدينشاه طى دو سفر دستور تعمير راهها و کاروانسراها را صادر کرد. در دوران سلطنت پهلوى منطقهٔ مازندران مانند ساير مناطق کشور از راههاى ارتباطى برخوردار شد و به علت شرايط محيطى و آب و هواى معتدل، چشماندازهاى زيبا و نزديکىاش به تهران، محل استراحت و تفريح قسمت اعظم مردم کشور شد.
|
|
| وضعيت اجتماعى و اقتصادى استان
|
|
مطابق نتايج سرشمارى عمومى نفوس و مسکن آبانماه ۱۳۷۵، جمعيت استان اندکى بيش از ۰۰۰۶۰۰۲ نفر است که از اين تعداد ۴۵/۸۹ درصد در نقاط شهرى و ۵۴/۱۰ درصد در نقاط روستايى سکونت داشته و بقيه غيرساکن بودهاند. در همين زمان، از کل جمعيت استان، ۸۴۱۲۹۶۱ نفر مرد و ۱۶۷۳۰۵۱ نفر زن بودهاند. نسبت جنسى جمعيت استان برابر ۹۹ است، به عبارت ديگر، در اين استان در مقابل هر ۱۰۰ نفر زن، ۹۹ نفر مرد وجود داشته است. از جمعيت اين استان ۳۶/۳۳ درصد در گروه سنى کمتر از ۱۵ ساله، ۵۸/۹۳ درصد در گروه سنى ۶۴-۱۵ ساله، ۴/۶۹ درصد در گروه سنى ۶۵ ساله و بالاتر قرار داشتهاند و سن بقيهٔ افراد نيز نامشخص بوده است.
|
|
در آبان ۱۳۷۵، از جمعيت استان ۹۹/۷۰ درصد را مسلمانان تشکيل مىدادهاند. اين نسبت در نقاط شهرى ۹۹/۵۷ درصد و در نقاط روستايى ۹۹/۸۰ درصد بوده است. در فاصلهٔ سالهاى ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۵ تعداد ۲۴۶۳۴۷ نفر به استان وارد و يا در داخل آن جابهجا شدهاند. محل اقامت قبلى ۲۵/۸۰ درصد مهاجران ساير استانها، ۲۰/۱۰ درصد شهرستانهاى ديگر همين استان و ۵۳/۳۸ درصد در شهرستان محل سرشمارى بوده است. محل اقامت قبلى بقيهٔ افراد، خارج از کشور يا اظهار نشده است. در آبان ۱۳۷۵، از ۴۸۶۳۱۹۲ نفر جمعيت ۶ ساله و بالاتر استان، ۸۰/۷۸ درصد باسواد بودهاند. در سال مذکور، از شاغلان ۱۰ ساله و بالاتر ۳۱/۳۱ درصد در گروه کشاورزى، ۲۳/۸۷ درصد در گروه صنعت، ۴۰/۱۴ درصد در گروه خدمات فعاليت داشتهاند و ۱/۷۷ درصد اظهار نشده و نامشخص گزارش شده است.
|
|
مازندران از نظر کشاورزى، دامپرورى، صيد ماهى، جنگلدارى و صنايع و معادن، وضعيت نسبتاً ممتازى دارد. بيش از ۹۰۰ هزار هکتار از مساحت استان، زيرکشت برنج، پنبه، گندم، جو، دانههاى روغنى (سويا)، مرکبات و چاى قرار دارد. حدود نيمى از محصول مرکبات کشور از مازندران تأمين مىشود. سيب، آلوى قطره طلا و گلابى از ساير ميوههاى استان هستند. در استان مازندران پرورش دام و انواع طيور هم به شکل سنتى و به هم به صورت صنعتى رواج دارد. مرتع قشلاقى، ميانبند و ييلاقى آن از کانونهاى عمدهٔ رمهگردانى و زنبوردارى است. در نوار ساحلى و حاشيهٔ اراضى باتلاقى، پرورش گاوميش نيز رواج دارد. پرورش کرم ابريشم و توليد پارچههاى ابريشمى نيز يکى ديگر از فعاليت اقتصادى در استان است. مجاورت استان مازندران با درياى خزر و جريان رودخانههاى متعدد در آن، زمينهٔ مساعدى را براى پرورش، تکثير و صيد انواع ماهى و توسعه شيلات فراهم آورد است. زغالسنگ، سرب، سنگآهک، سنگ مرمريت، نمکآبى، پوکهٔ معدنى فلورين، بوکسيت و سيليس از ذخاير معدنى استان هستد که برخى از آنها به طور وسيعى بهرهبردارى مىشود. در استان مازندران صنايع نساجى، غذايى، ساختمانى و الکتريکى توسعهٔ قابل توجهى يافتهاند. گسترش صنايع وابسته به کشاورزى، جنگل و توليد مواد غذايى نيز زمينههاى بسيار مناسبى دارند، ولى از استقرار صنايع سنگين، به ويژه صنايع آلودهکننده به دليل حساسيت محيط استقبال چندانى به عمل نيامده است. صنايع دستى استان مازندران شامل قالىبافى، گليمبافى، حصيربافى، چادر شب و جوراب پشمى، نخريسى، پارچهبافى، نمد، زيلو، جاجيم، ظروف گلى و وسايل چوبى است که مواد خام آنها در محل تهيه مىشود.
|