|
|
به گفتار متن خبر نريشن مىگويند و متناسب با ساختار خبر متفاوت خواهد بود که معمولاً به دو شکل نگارش مىشود:
|
|
۱.نريشن کامل:
|
نريشن کامل به گفتار متنى گويند که براى خبر نگارش مىشود و ابتدا تا انتهاى خبر را بهطور کامل در برمىگيرد. خبرنگار متن خبر را تهيه، تنظيم و سپس آن را در استوديو ضبط مىکند و براى مستند کردن آن تصاوير مناسب با متن انتخاب و در کنار مونتور آنها را مونتاژ مىکند.
|
|
۲.نريشن جزئى:
|
نريشن جزئى به گفتار متنى گويند که براى بخشى از خبر نگارش مىشود. در اينگونه خبرها، خبرنگار معمولاً از عين کلام مصاحبهشونده يا صحنههاى زندهٔ رويداد استفاده مىکند و نريشن در واقع علاوه بر اطلاعاتى که دربارهٔ خبر مىدهد، در انسجام خبر و مرتبط کردن اجزاء آن نقش مهم دارد. پلاتو و نريشن، در صورت امکان، بايد در محيط واحد ضبط شوند تا سطح صدا يکسان باشد. براى تحقق اين امر دو شيوه وجود دارد:
|
|
- شيوهٔ اول:
|
بلافاصله، پس از تهيه خبر، در صورتىکه وقت ايجاب کند، طراحى ساختار خبر انجام و در محيط رويداد، پلاتو و نريشن ضبط شود که چنين شيوهاى بهسرعت کار فراوان نياز دارد.
|
|
- شيوهٔ دوم:
|
در اين شيوه تمام مطالب جمعآورى و در فرصت مناسب دستهبندى و تدوين مىشوند. پس از دستهبندى مطالب و مشخص کردن تصاوير موردنظر، خبرنگار محيط مناسبى را براى دادن پلاتو و نريشن انتخاب و هر دو را ضبط مىکند.
|
|
|
جلوههاى صوتى در گزارش خبرى شامل صداى محيط، افکت و بهصورت نادر، موزيک و سرود است که از همهٔ آنها بااهميتتر، صداى واقعى صحنهٔ رويداد يا صداى محيط است که جريان زنده بودن گزارش را بهخوبى نشان مىدهد. اغلب گزارشهاى سر صحنه وقتى براى مخاطب جذاب است که سر و صدايى محيط گزارش نيز ضبط شود که نقش صدابردار در اين قسمت بسيار با اهميت است.
|
|
صداى محيط، مخاطب را به صحنهٔ رويداد مىبرد و او احساس مىکند در محيط گزارش حضور دارد که در اين صورت تأثيرگذارى پيام در مخاطب افزايش پيدا مىکند؛ از اينرو، ضرورت دارد که خبرنگران را نيز بهخوبى توجيه و از قبل آنها را وادار کنند که لوازم و تجهيزات براى ضبط انواع صداها در محيط رويداد را همراه داشته باشند.
|
|
'در فيلم خبرى محض، کاربرد خلاقهٔ صدا و موسيقى بىربط است. بهرغم کمبود وقت براى ايجاد نوارهاى صدا و صداگذارى مناسب، جلوهٔ کلى مصنوعى خواهد بود ... اگر اضافه کردن اثرات صوتى به فيلم خبرى بدون صدا ضرورت پيدا کند آنها بايد تا حد امکان طبيعى باشد، صداى غيرقابل قبول روى فيلم خبرى به اعتبار کلى برنامه ضرر مىزند. يک روش براى اجتناب از مردگى فيلم صامت، پخش يک صداى تقريباً طبيعى در سطح پائين است، صداى زمزمه روى اتاق کنفرانس، صداى ماشينها روى صحنه خيابان' ، (تيرل رابرت، ژورناليسم تلويزيوني، ۱۲۷).
|
|
مونتاژ صداى غيرواقعى روى تصوير، مخاطب را از موضوع دور مىکند. مثلاً فرض کنيد فردى سنگى را به شيشه مىکوبد، بهطورى که شيشه به کلى خرد مىشود، حال اگر صدائى که شنيده مىشود، صداى سنگى باشد که به پنجره آهنى مىخورد، مخاطب در درک پيام با دوگانگى مواجه مىشود. براى اينکه او توقع دارد صداى اصابت سنگ به شيشه و صداى خردشدن و ريزش آن را بشنود، حال اگر هر صدائى غير از اين حالت را بشنود، برنامه براى او کمجاذبه مىشود . حالت تصنعى پيدا مىکند. از اينرو در برنامههاى خبرى که حساسيت ويژهاى دارند ضرورت دارد، خبرنگاران، تصويربرداران و صدابرداران به اين ظرافتها توجه دقيق مىکنند.
|
|
عکس حالت بالا اين است که مخاطب صداى اصابت سنگ به شيشه و خرد شدن و تکهتکه شدن شيشه و صداى ريزش آن به زمين را، متناسب با فاصله آن بشنود اما تصوير، سنگى را نشان دهد که از دست فردى به کف زمين مىافتد و مخاطب بلافاصله به اين آشفتگى که بين صدا و تصوير ايجاد شده پى خواهد برد.
|
|
|
تنوع تصوير، جذابيت، چگونگى حرکات فيلم و در يک کلام تدوين آن، بسيار با اهميت است. در کنار اينها مجموعهاى از کارهاى گرافيکي، اسلايد، حرکات رايانهاى و دوربين و استفاده از تصاوير آرشيوى نيز مىتواند در کار تصويربردارى مهم تلقى شود.
|
|
يکى از راههاى متنوع کردن برنامههاى خبري، تهيه نماها از زواياى مختلف است و چون در بعضى از رويدادها فرصت کافى براى تهيه اينگونه تصاوير نيست، بهتر است قبل از آغاز برنامه از آن تصوير، خبرى تهيه شود. مثلاً فرض کنيد رئيسجمهور قصد دارد پنج طرح عمرانى بزرگ ملى کشور را يک روز در منطقهاى افتتاح کند؛ چون به لحاظ ضرورت و با توجه به ضيق وقت، مدت حضور رئيسجمهور در هر برنامه کوتاه است و محور موضوع نيز شخص رئيسجمهور است، از اينرو امکان تهيه تصاوير از جلوههاى يک طرح امکانپذير نخواهد بود و در چنين شرايطى بهتر است قبل از افتتاح برنامه، تصاوير جذاب از طرحها تهيه شود. اين موضوع دربارهٔ گرفتن اطلاعات از مسئولان طرح نيز صدق مىکند و بهتر است در صورت امکان خبرنگاران از قبل اطلاعات و آمار و ارقام اين طرحها را داشته باشند تا بتوانند بهسرعت خبر خود را تهيه و ارسال کنند.
|
|
نکته مهم در خبر تلويزيونى اين است که تصوير و حرکات آن نيز به تنهائى و بدون کمک گرفتن از عامل صدا و متن، بتواند پيام خبر را در مخاطب القا کند و بيانگر رويداد باشد.
|
|
|
عوامل دستاندر کار برنامه بايد تعريف واحدى از برنامه و مسير حرکت تصوير و صدا داشته باشند تا بتوانند بهطور هماهنگ يک خبر واحد را تهيه کنند و لازمهٔ چنين مهمى اين است که وقتى موضوع خبر تعيين شد، اعضاء گروه در يک هماهنگى مشترک درک شفافى از موضوع پيدا کنند تا بتوانند در اجراء وظايف موفق باشند. مطلب ديگرى که در اين راه اهميت فراوانى دارد اين است که تصويربردار و صدابردار نقش خود را بهخوبى ايفا کنند، اما خبرنگار نتواند ترسيم خوبى از صحنهٔ رويداد ارائه دهد، در اين صورت مخاطب با گزارش خبرى با تصوير جذاب، اما مطالب نارسا، مواجه خواهد شد و بهرغم ديدن تصوير جذاب و شاتها و فريمهاى متنوع اطلاعات کاملى دربارهٔ آن بهدست نمىآورد که اين خود موجب ملال مخاطب خواهد شد. عکس اين حالت نيز صادق است و آن حالتى است که گزارشگر در بيان و ترسيم صحنهٔ گزارش و جزئيات تشکيلدهندهٔ آن، روى بخشهاى کليدى تکيه کند، اما تصويربردار نتواند اهميت اين موارد را هماهنگ با گزارشگر به تصوير کشد که حالت اخير يک نوع پارازيت در ادراک مخاطب ايجاد مىکند و مطلوب او نخواهد بود. از اينرو ضرورت دارد بين عوامل تهيه خبر هماهنگى ايجاد شود، در غير اين صورت، مفهوم يکسانى از عملکرد هر يک از عوامل بهدست نمىآيد و يک نوع آشفتگى در برنامه ايجاد مىشود.
|
|
خبرنگار بايد بتواند ايده و هدف خود را بهخوبى براى تصويربردار و صداربردار بيان کند، در غير اين صورت احتمال آن وجود دارد که بين تصوير و صداى برنامه هماهنگى وجود نداشته باشد و بهعبارت ديگر، تصوير نتواند خبر را پشتيبانى کند که در اين صورت زبان تصوير و زبان متن و صدا، دو هدف متفاوت را القا خواهد کرد.
|
|
|
تهيه خبر جذاب تنها با تهيه مناسب اطلاعات اوليه خبر تحقق نمىيابد و استفادهٔ هوشمندانه از منابع و رعايت نکات فنى در ابعاد گوناگون، مىتواند به تأثيرگذارى خبر بر مخاطب بيفزايد. از جمله مسائل مهم در پرداخت تکنيکى خبر موارد زير است:
|
|
۱. دقت در نورپردازى و ميزان نور صحنهٔ رويداد
|
|
۲. زواياى مختلف تصوير و کادربندى آن
|
|
۳. طول مدت پلانها و رعايت تقدم و تأخر آنها
|
|
۴. تأکيد بر مفاهيم کليدى صحنهٔ رويداد
|
|
۵. انتخاب مناسب شاتهاى ابتدائى و انتهائى تصوير
|
|
'هر برنامه داراى مشخصات ويژهاى است که از مقدمهٔ برنامه براى بيننده روشن مىشود. بدين لحاظ چگونگى شروع برنامه از نظر روانى و هنرى تأثير مهمى بر روند آن دارد' ، (ميلرسون جرالد، فن برنامهسازى تلويزيون، ۲۹۱).
|
|
همچنين شاتهاى انتهائى بايد به شکلى انتخاب شوند که خبر يا گزارش خبرى را بهخوبى به انتها برسانند.
|
|
'حرکات در فيلم بهوسيلهٔ سه عنصر اصلى بهوجود مىآيد، حرکت دوربين، تدوين و حرکت موضوع در محدودهٔ کادر فيلم' ، (شهبازيان فرامرز، تصوير و صدا، ۲۸). از اينرو تدوين مناسب و معنادار آنها بسيار مهم است.
|
|
|
مدت مشخص و استاندارد براى خبر تعريف نشده است و برحسب اهميت زمانى و مکانى موضوع و ارزشهاى خبرى متفاوت خواهد بود. اکثر خبرهاى تلويزيونى در ۴۵ ثانيه (حدود ۱۰۰ کلمه) فشرده شده است (تيرل رابرت، ژورناليسم تلويزيوني، ۷۲). در هر حال کشش و جاذبهٔ خبر براى مخاطب تعيينکننده است.
|