|
در سدهٔ شانزدهم، ونیز - دولتشهری مستقل، واقع بر کرانهٔ شمالشرقی ایتالیا - به کانون موسیقیِ سازی و آوازی بدل شد. ونیز، شهری است بندری، ساخته شده بر جزیرههائی کوچک که با آبراهههائی از یکدیگر جدا شدهاند؛ این شهر، مرکز تجاری مهم و ارزشمند بازرگانی با خاور نزدیک بود. ونیز، بهواسطهٔ مراسم پُرشکوه مذهبی (procession؛ مراسمی مذهبی که با حرکت در صفهای منظم برگزار میشود - م)، و همچنین نقاشی و معماری آن، زبانزد بود. نقاشانی ونیزی همچون تیسین (Titian)، تینتورتُو (Tintoretto)، و ورونِزه (Veronese) با الهام از روشنائی خاص این شهر رنگهائی غنی و درخشان را در آثارشان بهکار بردهاند.
|
|
کانون موسیقی ونیز، کلیسای جامع سانمارکوب بود. این کلیسای پُر تجمل و ثروتمند، برای برپائی مراسم پُرشکوه مذهبی در کلیسا و میدان سانمارکو، بیست نوازنده و سی آوازخوان داشت. سرپرستان موسیقی و ارگ نوازان کلیسای جامع سانمارکو، موسیقیدانانی همچون آدریان ویلارت (Adrian Willaert)، (حدود ۱۵۶۲ - ۱۴۹۰)، آندر آگابریلی (که ریچرکار او در مبحث رنسانس دیدیم)، و برادرزادهٔ او جووانی گابریلی (Giovanni Gabrieli)، از عالیترین آهنگسازان رنسانس بودند. از این آهنگسازان و همقطاران آنها با عنوان آهنگسازان مکتب ونیز یاد میشود.
|
|
|
|
|
آهنگسازان ونیزی برانگیختهٔ سبک معماری کلیسای جامع سانمارکو بودند - در سکوی جداگانه و دور از هم برای همسرایان، هر کدام دارای یک ارگ - و آثار فراوانی برای چند گروه کُر با همراهی سازها آفریدند. موسیقی کُرال ونیزی در اواخر سدهٔ شانزدهم، به خلاف بیشتر آثار کُرال دورهٔ رنسانس، اغلب دربردارندهٔ بخشهائی است که تنها و فقط برای ساز به نگارش درآمدهاند. این بهرهگیری آگاهانه از رنگ سازها، برخی از آثار مکتب ونیز را به سبک باروک آغازین نزدیک میکند. ویژگی دیگری از سبک باروک آغازین که در برخی آثار ونیزی دیده میشود، گرایش بیشتر آن به بافت هوموفونیک، بیش از گرایش به بافت شاخص موسیقی رنسانس - یعنی بافت پُلیفونیک - است.
|
|
| جووانی گابریلی و موتتِ پُلی کُرال (polychoral molet)
|
|
جووانی گابریلی (حدود ۱۶۱۲ - ۱۵۵۵)، مهمترین آهنگساز ونیزی در اواخر رنسانس است. او نزد عمویش، آندرا گابریلی، آموزش دید و از ۱۵۸۵ تا هنگام مرگ، ارگ نواز کلیسای سانمارکو بود. آثار او شامل قطعههائی برای ارگ و گروه همنوازان، و موتتهای پُلیکرال (موتتهائی برای دو یا چند گروه همسرا که اغلب سازهائی نیز آنها را همراهی میکنند)است. اثر او بهنام Sonata pian e forte (ساخته شده در ۱۵۹۷) بهعنوان یکی از نخستین قطعههای همنوازانه، که در آن نشانههای دینامیک و سازهای لازم توسط آهنگساز مشخص شدهاند، شهرت دارد. موتتهای پُلیکرالِ او که برای دو تا پنج گروه همسرا ساخته شدهاند، بهگونهای بیسابقه، بهشمار فراوانی از اجراءکنندگان نیاز دارد و به شیوهای درخشان از تضاد گسترههای صوتی زیر و بم، تضادهای سونوریته (sonority؛ یا صدادهندگی، کیفیت صداهای موسیقائی با توجه به شیوهٔ اجراء آنها است- م). و رنگ صوتی بهره میگیرد.
|
|
| پلائودیته (دست زنید؛ ۱۵۹۷)
|
|
موتت پُلیکرال و درخور توجه پلائودیته، (plaudite)، اثر جووانی گابریلی، برای برگزاری آیینی شاد در کلیسای سانمارکو به نگارش درآمده است. متن لاتین این موتت، دعوتی است به نیایش پروردگار. این اثر برای گروهی بزرگ از همسرایان و همنوازان نوشته شده، که دوازده خط آوازی آن به سه 'گروه سراینده' یا گروه اجرائی، که از نظر گسترهٔ صوتی متضاد یکدیگر هستند، تقسیم شده است. در این اثر، یک گروه همسرای بم، یک گروه همسرای میانی و یک گروه همسرای زیر وجود دارد. انتخاب سازها به اجراءکنندگان واگذار شده است. در ضبط ما از این اثر، برخی از خطهای آوازی با سازهای بادی برنجی با یک ارگ تقویت شدهاند.
|
|
گابریلی، با جابهجائی سریع عبارتهای کوتاه ملودیک، میان سه گروه همسرا که جدا از یکدیگر قرار گرفتهاند، از امکانات 'استریو فونیک' کلیسای سانمارکو بهره گرفته است (۱). اغلب، صدای گروههای سراینده بای یکدیگر میآمیزد و سرنوریتههائی پُرحجم و عظیم پدید میآید. گابریلی با بهکارگیری موسیقی یکسان برای هر یک از بخشهای کوتاه آلهلویا، به موتت وحدت میبخشد. این بخشها، وزن سهتائی دارند و از این نظر متضاد با وزن دوتائی حاکم بر موتت شنیده میشوند. موتت پلائودینه، با بافت هوموفونیک و نیز سونوریتههای متضادش، در مرز میان سبکهای رنسانس و باروک آغازین قرار میگیرد.
|
|
(۱) . زمانیکه چنین عبارتهائی را سه گروه همسرا که در سه مکان مختلف کلیسا قرار گرفتهاند اجراء کنند نتیجهای مشابه با پخش استریوفونیک امروزی، که مبتنی بر تقویت و پخش صدا در جهتهای متفاوت است، بهدست میآید - م.
|
|
دست زنید، سرود نیایش بسرائید، |
plaudite, Psallite |
شادمانه برای خدا بسرایید، |
Jubilate Deo |
ای تمام زمینیان |
:omnis terra |
آلهلویا |
alleluia |
بگذار خداوند را تقدیس کنند |
benedicant Dominum |
تمام قومها، |
omnes gentes |
همراه، او را نیایش کنند. |
:collaudantes eum |
آلهلویا |
alleluia |
چرا که او ما را |
quia fecit nobiscum Dominus |
از رحمت خود برخوردار ساخت. |
:misericordiam suam |
آلهلویا |
alleluia |
و اسارت را به اسیری گرفت. |
et coptivam duxit camtivitatem |
در خور ستایش و پُر جلال |
admirabilis et gloriosus |
(او) جاودانه است. |
:in saecula |
آلهلویا. |
alleluia |
|
|