|
|
| رقص آرام، استان چهارمحال وبختيارى
|
|
در اين نوع رقص، رقصندگان سه قدم به طور ضربى به جلو بر مىدارند و دو قدم به عقب برمىگردند و اين رفتار طورى تنظيم شده است که از دايره منظم رقص خارج نمىشوند. ريتم اين نوع رقص به نسبت رقصهاى ديگر بختيارى آرام است و با تأنى صورت مىگيرد.
|
|
| رقص تند، استان چهارمحال وبختيارى
|
|
در اين نوع رقص نيز حرکات پاها مثل رقص آرام است با اين تفاوت که رقص ريتم تندى دارد. اجراکنندگان رقص دستمالها را تندتند به دور سر مىچرخانند و روى شانهها مىاندازند. گامها نيز به صورت تند به طرف جلو برداشته مىشوند. ولى رقصندگان به عقب برنمىگردند.
|
|
| رقص دستمال، استان چهارمحال وبختيارى
|
|
رقص محلى زنان در اين هنگام تماشايى است، زيرا زنان با لباسهاى رنگارنگ و زيورآلات مخصوص، در رقص دستمالبازى شرکت مىکنند. دو عدد دستمال در دو دست خود مىگيرند و با تکان دادن دست و پا و جلو و عقب رفتن، در محيط دايره مىرقصند، در حالى که تماشاگران آنها را در بر گرفتهاند هر که قدرت تحمل رقص بيشترى را داشته باشد مورد تشويق تماشاچيان خودى قرار مىگيرد.
|
|
| رقص عروسى، استان چهارمحال وبختيارى
|
|
در استان چهارمحال و بختيارى در مواقع برگزارى جشنها و سرورها رقصهاى متنوعى اجرا مىگردد که از معروفترين آنها رقص عروسى، رقص دستمال، رقص آرام، رقص تند و رقص مجسمه است. شيوهٔ اجراى رقصهاى ياد شده اجمالاً به شرح زير است:
|
|
در مراسم عروسى زن و مرد بطور گروهى با هم مىرقصند و با اينکه قيد و بند حجاب کاملاً در اين منطقه (البته براى غريبهها) وجود دارد و بالاتر از آن تعصب ايلى به حدى است که دختر از ترس پدر و برادران خود جرأت گفتگو کردن با يک مرد بيگانه را ندارد و اگر مورد سوءظن قرار گيرد تنبيه مىشود، با اين وصف در مراسم شادمانى شرکت آنها در رقصهاى گروهى مجاز است و مىتوانند دست در دست ديگر رقصندگان با آهنگ ساز و دهل برقصند.
|
|
| رقص مجسمه، استان چهارمحال وبختيارى
|
|
اين رقص با آهنگ ساز اجرا مىشود. هر وقت که نواى ساز قطع مىشود، رقص کننده نيز در همان حال به آن حالتى که آخرين لحظهٔ آهنگ بوده، در جاى خود مىايستد تا آهنگ بعدى نواخته نشده حق ندارد از خود حرکتى ظاهر نمايد. مهارت رقصنده در حالتى مشخص مىشود که بتواند به موقع توقف کند و به موقع نيز حرکت نمايد.
|
|
| رقصهاي محلى، استان كردستان
|
|
رقصهاى محلى و بومى اين استان هم از نظر مضمون و هم از نظر شکل درخور توجه ويژه است. اين رقصها در مراسم شادى و سرور اجرا مىشود. رقص کردى عمدتاً به شکل گروهى است و حرکات فيزيکى موزون و هماهنگى دلپذير دارد. معمولاً رقصها کمتر به شکل انفرادى و بيشتر با شرکت زنان و مردان اجرا مىشود. اين رقص همراه با حرکات موزون از محتوا و مضمون خاصى برخوردار است و نشاندهنده باورها و خصوصيات قومى و فرهنگى مردم کرد است. رقص معروف به «جارماق» از عمدهترين رقصهاى محلى است که امروزه نيز در مواقع خاصى در تمام شهرها و به ويژه در روستاها و قبايل کوچنشين به اجرا در مىآيد.
|
|
علاوه بر رقصهايى که در مراسم شادى و جشنها اجرا مىشود، در اين استان رقصهاى ويژهاى نيز وجود دارد که مىتوان آنها را رقصهاى مذهبى و اعتقادى دانست.
|
|
استان کردستان يکى از مراکز عمده تصوف و عرفان کشور است. در اين منطقه فرقههاى صوفيه همچون خاکساريه، نقشبنديه، نعمتاللهى و قادريه هر ساله در روزهاى معينى مراسم ويژه خود را برگزار مىکنند که رقص جزء لاينفک آن است. براى نمونه آئينها، رسوم و حال و هواى يک مجلس مربوط به دراويش قادرى که از مهمترين سلسلههاى تصوف کردستان به حساب مىآيد در زير مورد اشاره قرار مىگيرد:
|
|
خانقاه که گاهى تکيه، زاويه و رباط نيز گفته مىشود، محل اجتماع درويشان است. در خانقاه اوراد و اذکار و رياضات و چلهنشينىها رايج است. در مجالس درويشان معمولاً يک نفر قوال يا حتى خود خليفه ترانههايى عاشقانه يا عارفانه همراه با دف و نى يا حتى تار مىخواند و دراويش حلقهوار بر زمين مىنشينند و معمولاً خاموش و آرام هستند. سرها به زير و نفسها در سينه حبس است و ناگاه درويشى به وجود مىآيد، نعره مىزند و خود را پيچ و تاب مىدهد. پارهاى دچار رعشه و لرزش مىشوند. اين شور معمولاً به جمع هم سرايت مىکند و کمکم تمام حاضران در مجلس به پايکوبى و دستافشانى برمىخيزند. در اين مرحله صداى دف و آواز و فرياد به اوج خود مىرسد. درويشى خرقه خود را مىدرد، ديگرى فريادهاى بيهشانه مىکشد، کسانى هم از خودبىخود مىشوند و برخاک مىافتند، در اين حالت خود انگيختگى که با هيجانات شديد همراه است، خنجرها به بيرون کشيده مىشوند، سيخها يک به يک بر اعضاء و جوارح فرو مىروند. يک نفر سيم عريان برق را در دستانش گرفته است و درويشى ديگر زهر و سم بر حفره دهانش سرازير مىکند. کسانى ديگر آتش و شيشه را چون خوراکى مىخورند. در اين هياهو چند نفر خنجرهايى را بر فرق سر خويش مىکوبند و در جايى ديگر درويشى پهلوى خود را با خنجر مىدرد.
|
|
در اين مرحله که احساسات در اوج غليان است، خليفه وارد معرکه مىشود و عنان هيجانات را به دست مىگيرد و آرام و آرام جمعيت را به آرامش فرا مىخواند. جماعت دراويش اطاعت مىکنند. خنجر و سيخها از تن خارج مىشود، دفها خاموش مىشوند و آرامش به جمع باز مىگردد. دراويش يک به يک خسته و عرقريزان بر زمين جاى مىگيرند. ختم مجلس اعلام مىشود. آنهايى که زودتر به حالت عادى برگشتهاند يک به يک محيط خانقاه را ترک مىکنند. خليفه در زاويه مىنشيند و آمادگى خود را براى پذيرش خصوصى اشخاص و پاسخگويى به سؤالات و ارشادات لازم اعلام مىکند.
|
|
| رقصهاي محلى، استان فارس
|
|
رقصهاى محلى و بومى قشقايىها عمدتاً به صورت گروهى اجرا مىشوند. در اين ميان «رقص چوب» به لحاظ شيوهٔ اجرا و حرکات ريتميک و ماهرانهٔ اجراکنندگان آن، از جذابيت خاصى برخوردار است. به ويژه آنکه اين نوع رقص با آهنگ «جنگنامه» توأم است و در مراسم جشن و سرور قشقايىها اجرا مىشود.
|
|
رقص چوب توسط دو نفر اجرا مىشود. يکى از آنها چوبى ضخيم به طول دو متر و ديگرى ترکهاى نازک به دست مىگيرد. نفر اول چوب را بر زمين به گونهاى استوار مىسازد که از ضربات ترکهٔ نفر دوم در امان باشد. معمولاً رقصنده پاى خود را با پيچها مخصوص به نام «ملکي» مىپوشاند، ولى گاهى هم اتفاق مىافتد که در اثر ضربهٔ ترکه استخوان پا مىشکند. بعد از اينکه ترکه به پاى طرف مقابل اصابت کرد، طرفين ترکه و چوب را عوض مىکنند. در اجراى اين رقص لباس بلندى به نام «شال آرخاليق» مىپوشند و شال بلندى به کمر مىبندند و از کلاه دوگوش استفاده مىکنند. آهنگ «جنگنامه» که براى اجراى اين رقص نواخته مىشود، معمولاً باکرنا همراه است. اين آهنگ حالتى کاملاً رزمى دارد و عشاير در هنگام درگيرىهاى قومى با حکومت مرکزى، آن را توسط معروفترين کرنانوازان خود اجرا مىکردند که باعث تهييج آنها مىشد.
|
|
معروفترين رقص مخصوص زنان در ايل قشقايى «رقص هلي» است که به صورت گروهى اجرا مىشود. اين رقص با ريتمى کند شروع شده و به تدريج بر سرعت آن افزوده مىگردد که هر قسمت از آهنگ آن نام مخصوصى دارد که يکى از معروفترين اين آهنگها «لکي» است.
|
|
وسيلهٔ رقص «هلي» دستمال است که زنان با در دست گرفتن آن به اجراى رقص مىپردازند. زن قشقايى معمولاً رقص را دوست دارد و کمتر زنى در قشقايى مىتوان سراغ گرفت که از اين هنر بهرهاى نبرده باشد.
|