پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
مجله ویستا
میترا یا مهرپرستی
پيش از ظهور زرتشت آريائيان در قالب زروانيگري، مهرپرستى نيز اختيار (کلمهٔ مهر را دارمستتر بهمعنى دوستى و محبت مىداند. يوستى مىگويد که مهر واسطه و رابطهٔ فروغ محدث و فروغ ازلى و بهعبارت ديگر واسطهٔ بين آفريدگار و آفريدگان است. در گاتها کلمهٔ ميترا بهمعنى عهد و پيمان آمده است. مهر در اوستا از آفريدگان اهورامزدا محسوب شده و ايزد محافظ عهد و پيمان است و از اين رو فرشتهٔ فروغ و روشنائى است تا هيچ چيز بر او پوشيده نماند. ماه هفتم سال و روز شانزدهم هر ماه و يشت دهم اوستا و جشن مهرگان مخصوص او است. کيش مهر از ايران به بابل و آسياى صغير رفت و سپس پرستيده شد و به اين گونه آئين مهرپرستى پديدار گشت. (فرهنگ معين)) کردند. |
در کتيبههاى هخامنشى ميثر (Mithra) آمده که تلفظ اوستائى مهر است. در سانسکريت ميترا (Mitra) و در پهلوى ميتر (Mitr) و در پارسى مصطلح امروز مهر خوانده مىشود. |
کهنترين سند نوشته شده الواح گلينى است متعلق به ۱۴۰۰ سال پيش از ميلاد مسيح که در کاپاتوکا (Kapatuka) از شهرهاى آسياى صغير، در محلى بهنام بغازکوى پيدا شد. در کنار نام اين دو خدا، نام دو خداى کهن هند و ايرانى ايندرا Indra) نساتى (Nasatya) نيز آمده است. |
در اوستا ميترا مقام شامخى دارد و در زمان پيش از اوستا و رستاخيز زرتشتي، بزرگترين خدا بهحساب مىآمد. |
اين نشانه א که صليب (چليپا) شکسته ناميده شده است، در حقيقت صليب شکسته نيست. اين نشانه آريائى است، زيرا در ايران و هند هزاران سال پيشينه دارد. |
اين نشانه א نخستينبار در حدود خوزستان يافت شده و مربوط به هفت هزار سال پيش از ميلاد مىباشد به اين ترتيب پيشينه تاريخى آن در ايران بسى کهنتر از پيشينه آن نزد آريائىهاى هند است و هرتسفلد (Herzfeld) آن را گردونه خورشيد ناميده است. |
در گرمى (Germi) مغان آذربايجان گورهاى خمرهاى از دوره اشکانى بهدست آمده که در ميان آنها پارچهاى بسيار زيبا يافت شده است که داراى اين نقش مىباشد. |
همچنين اين نگاره بر دهانهٔ پارهاى از خمرههاى سفالين که مردهها را در آن مىگذاشتهاند ديده شده است |
در مواردى ديگرى چون جام تپهحسنلو، جام زرکلاردشت، گردنبند عقيق مربوط به دورهٔ اشکاني، گردنبند زرينى مربوط به ۷ هزار سال ق م در رودبار گيلان اين نگاره به چشم مىخورد. |
گردونه خورشيد نخست به اين شکل א بوده و کمکم خطوط منحنى از بين رفته گاهى بهصورت + و گاهى با خطوط شکسته ولى با زاويههاى ۹۰ درجه ترسيم شده و شکل هندسى و ترکيب کامل يافته است. اقوام باستانى بسيارى از جانوران را مىپرستيدهاند و از همين جا توتميسم (Totemisme) پيدا شده است. يکى از اين حيوانات بز کوهى است که مظهر سودرسان طبيعت، يعنى خورشيد بوده است اين نقش بر ظروف بازمانده از سدههاى پيش از ميلاد ديده شده و مهمتر از همه رابطهاى است که مردم باستانى ميان هلال ماه و خورشيد و شاخ بز کوهى قرار داده بودند. در بسيارى از سفالها در ميان انحناى شاخ اين جانور و نيز بر پشت آن نشانه + يا א ديده مىشود. مثلاً بر ليوان سفالين مربوط به ۳۱۰۰ سال پيش از ميلاد که در سيلک کاشان بهدست آمده نگاره + در زير انحناى شاخ گوزن پيدا است. |
در کتاب مذاهب بزرگ جهان تصويرى است که از کف پاى بودا و بر آن نگارههائى است که شناساننده و باورها و آئين و سمبولهاى او است از جمله بر چهار انگشت پاى وى نشانه گردونه مهر ديده مىشود. |
شمال و شمال باخترى ايران مرکز مهرپرستان بوده است. پلوتارک(پلوتاريک يا پلوتارخوس - Plutarkus = در سال ۴۶ پس از ميلاد زاده شده و در سال ۱۲۰ در گذشته.) مىگويد: 'هرمزد در عالم معنوى به نور همانند است و اهريمن به تاريکى و ميان اين دو مهر قرار دارد' .(اوستا - يشتها، گزارش پورداود ص ۴۰۱) |
زرتشت براى گسترش مزداپرستى از اهميت ايزدان ديگر کاست و مهر را که پايهٔ خدائى گرفته بود يکى از ايزدان کيش خود بهشمار آورد. با نگرش به اينکه نشانه گردونه مهر به شاهين و فروهر هم بسيار نزديک است مىتوان پنداشت در زمانى که از اهميت مهر کاسته شده نشانه مقدس ميترائيسم رفتهرفته به شاهين مبدل شده و اين شاهين و نگاره فروهر تمام جاذبه معنوى و روحانى اين نشانه را گرفته و مظهر فر و شکوه مينوى گرديده است. |
هماکنون اين نقش را به گونهاى ديگر بر کاشى کارى سر درب خاورى آرامگاه بايزيد در بسطام مىتوان ديد. |
ميترا بهمعناى رفيق و همدم يکدل و يارىکننده است. |
آديتها فرزندان آديت (Adit) بوده و جزءِ هفت خدايانى هستند که در آسمان زندگى کردهاند و مافوق آنها وارونا است.(Varunan) که برشش خدا سرورى دارد و آديت خوانده مىشود، و ميترا بلافاصله پس از او قرار دارد. |
در کتب هندوئي، ميترا در شکل و هيئت خداوند خورشيد کمتر ظاهر مىشود، که مشهورترين آنها سورى (Surya) يا سويترى (Savitri) است که خود هفتمين آديتيَ نيز هست. |
وارونا، خداى آسمان و ربالنوع شب نيز هست. |
ميترا خداى روشنائى و نور و خداى موکل روز است. براى اين دو خداى شب و روز، مراسم مشترکى برپا مىکنند. ميترا و وارونا از خدايان کهن هندوها هستند و گاهى آنها را بزرگترين خدايان خوانده با اورانوس (Uranos) يونانيان برابر مىدانند. ميترا، خداوند آبها و درياها نيز هست و يکى از صفات او اود - دام (Ud-dama) يعنى محاصرهکننده است و همسر او وارونى (Varuni) الهه شراب است و در اساطير گاهى با نامهاى چون سورا (Sura) يا ماد (Mada) نيز خوانده مىشود. |
در تأويلات اساطيري، بهويژه با وجود مشابهاتى در اوستا و منابع پهلوى و آئين مهر بين ميترا و گاوکشى رابطهاى مىتوان ديد. |
خدايان در صدد برآمدند گاو مقدس را که وهجرگا آفريده بود از بين ببرند و سرانجام همين کار را کردند. کشته شدن گاو مقدس و جارى شدن خون او بر روى زمين موجب رستاخيز طبيعت و بهوجود آمدن انواع جانوران و گياهان شد. بعدها در پردههاى نقاشى در مهراب(مهرآب - دريا پنجرهاى که به طرف آفتاب باز مىشد و مؤمنان به طرف خورشيد اهورامزدا را پرستش مىکردند (بهمعناى مکانى بهطرف خورشيد)) همهٔ مهرابهها با تغييراتى جزئي، قربانى کردن گاو را ترسيم کردند. غار با سقف نيلگون و تزئين ستارهاي، کنايه از آسمان و کل جهان بود و بههمين جهت محل ورود و حواشى غار را با گل و گياه تزئين مىکردند و جريان آبى را به داخل مهرابه جهت شستشو برمىگرداندند. همين امر باعث شد که در فصل بهار قربانى گاو انجام شود و چنين تفسير گرديد که اگر خون گاو بر روى مزارع و دشتها و بيشهزارها بريزد، طراوت و فراوانى در طبيعت از سر گرفته مىشود. دم گام داراى نقش موثرى است، زيرا خوشههاى گندم از آن توليد مىشود. پس از رستاخيز بهار و گذر تابستان و پائيز، ناگهان زمستان همه چيز را تباه مىکرد، سبزى و طراوت و شادابى و زندگى طبيعت خاموش و راکد مىماند، اما با طليعهٔ بهار، قتل گاو منجر به آفرينش دوبارهٔ زندگى بر روى زمين مىشد. |
در بابل، سومر، چين، ژاپن، سوريه، روم، يونان، مصر، هند و جاهائى ديگر اين روايت و همانند آن موجود بود. و بهتدريج کشتن گوسفند و بز و خروس باب شد. بهموجب بند هش و برخى ديگر از منابع پهلوى چون زمينه خرد، جاماسپنامه و دينکرد، اهريمن به نخستين آفريدهٔ اهورامزدا در نبرد ميان خير و شر دست يافت و گاو کشته شد، آنگاه از خون و پيکر آن انواع گياهان و جانوران در پهنهٔ زمين بهوجود آمد و آنگاه که اهريمن در صدد برآمد که نطفهٔ گاو را از بين ببرد، نطفه به کرهٔ ماه انتقال يافت، بههمين سبب رويش گياه و ازدياد نسل جانوران با ماه پيوند يافت(رجوع شود به کتاب آئين مهر، ميترائيسم ص ۸۰) اين روايات از ايران به اروپا رفت و رازها و ابهامات تازهاى بر آن افزوده گشته گاوکشى و گوسفندکشى در آنجا رونق گرفت. |
ميثر يا مهرنيز در اوايل بهار زندگى جديدى به خود مىگيرد. کشته شدن گاو بهدست او منجر به تجديد حيات در طبيعت مىشود و سپس در آغاز زمستان ناگهان ناپديد شده سوار بر ارابه خود به آسمان بالا مىرود. موردى که جاى بسى شگفتى است، زايش ميترا است، چون وى از پاره سنگى زاده مىشود. ليکن لوحى يافت شده که ميترا را در حال زايش از يک درخت نشان مىدهد. او ابتدا در شکم درخت جاى دارد اما بعد شاخهاى شکفته ميترا مانند گلى از آن تولد مىشود. |
افسانههاى آتتيس (Attis) و آدونيس (Adonis) و ازيريس (Osiris) شباهت تامى با اسطورهٔ ميترا دارند. |
غسل تعميد مسيحيان، ظرف آب متبرک در کليسا، سقاخانهها و حوضچههائى که در مدخل مساجد و تکيهها برپا مىکردند همه از يادگارهاى کيش ميترا است، زيرا که در مهريشت بهروشنى از غسل و شستشو در آئين ميترا ياد شده است. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست