|
| روشهاى جمعيتشناسى از نظر زمان
|
|
|
|
روشهائى که از ديرباز، به نحوى ساده يا پيچيده، در مطالعات و بررسىهاى جمعيتى مورد استفاده قرار گرفته و امروز نيز اساسىترين روش مطالعه در جمعيتشناسى محسوب مىشوند، روشهاى کلاسيک نام دارند. مهمترين روشهاى کلاسيک عبارت است از: سرشمارى و ثبت جارى وقايع حياتى، (تولد، ازدواج، طلاق و مرگ). معمولاً از سرشمارى براى مطالعهٔ سکونى (ايستا) جمعيتها و از ثبت جارى وقايع حياتى براى آگاهى دايم و مستمر از آمار حياتى و حرکات طبيعى جمعيتها استفاده مىشود.
|
|
- سرشمارى:
|
روشى است براى کسب اطلاع در مورد وضع جمعيت در زمان معينى: بهعبارت ديگر، 'فرآيند کل گردآورى، تنظيم، ارزيابى، تحليل و انتشار اطلاعات (دادههاي) جمعيتى، اقتصادى و اجتماعى مربوط به کليهٔ افراد يک کشور يا محدودهاى از يک کشور در يک زمان ويژه را سرشمارى (census) مىنامند' (شيخى، ۱۳۷۷؛ ۲۷). هنگامى که تمام ساکنان کشورى را در زمان معينى شمارش کنند، آن را 'سرشمارى عمومي' يا 'تمام شماري' (complete enumeration) گويند، اما گاهى فقط قسمتى از جمعيت شمارش مىشود، مانند خارجيان ساکن در يک منطقهٔ معين. چنين سرشمارى را مىتوان 'سرشمارى جزئي' (partial enumeration) ناميد. واژهٔ سرشمارى، در هر حال، جمعيت را بهطور کامل در برمىگيرد، يعنى تمام افراد جمعيت مورد نظر در شمارش وارد مىشود. از اينرو سرشمارىهاى جزئى با آمارگيرىها نمونهاى متفاوت هستند (امانى، ۱۳۵۴؛ ۱۸). سرشمارىهاى عمومى معمولاً هر ۱۰ سال يکبار تکرار مىشوند.
|
|
هدف سرشمارى در وهلهٔ نخست شمارش افراد بود اما بعدها بهتدريج مطالب کمى و کيفى ديگرى مانند رويدادهاى مربوط به جنس، سن، نژاد، وضع زناشوئى، محل تولد، تابعيت، شغل، مذهب، زبان، درجهٔ تحصيلات، وضع جسمانى و... در آن وارد شد.
|
|
سرشمارى شرايط و ويژگىهائى دارد که بايد تا حد امکان مراعات شوند. برخى از آنها عبارت است از:
|
|
۱. عموميت و درجهٔ شمول سرشمارى
|
۲. همزمانى انجام سرشمارى يا وحدت زمانى اجراء مراحل آن
|
۳. سرعت انجام سرشمارى
|
۴. تعيين دقيق محدودهٔ سرشمارى و حوزهها و بخشهاى مربوط به آن
|
۵. تجاس موضوعى سرشمارى
|
۶. عدم اجبار در پاسخگوئى و مراعات اصل سرى بودن آمار
|
۷. وجود افرادى که براى پرسشگرى آموزش کافى ديده باشند.
|
۸. حمايت همه جانبهٔ دولت
|
۹. تلقى فرد بهعنوان آخرين واحد سرشمارى
|
۱۰. انتشار نتايج در حداقل زمان و براى تمام تقسيمات کشورى
|
۱۱. قابليت مقايسه در زمان و مکان با نتايج ساير سرشمارىها تا حد امکان
|
۱۲.تدوين برنامهٔ کامل و دقيق پيشرفت زمانى کار
|
۱۳. مراعات فواصل زمانى معينى بين سرشمارىها
|
۱۴. گردآورى ارقام کلى جمعيت در مقياس منطقهٔ مورد سرشمارى و تعيين عوامل عمدهٔ تشکيل دهندهٔ آن(زنجانى، ۱۳۵۴؛ ۳ و امانى ۱۳۵۲؛ ۵۴).
|
|
اگرچه سرشمارى از زمانهاى قديم در بسيارى از کشورهاى دنيا بهمنظور اخذ ماليات سرانه و تأمين سپاه معمول بود، اما در مفهوم جديد کلمه از اواخر سدهٔ ۱۸ بود که در کشورهاى اروپائى مرسوم شد. کشورهاى ديگر جهان، بهويژه ممالک جهان سوم، در اين امر تأخير بسيار داشتند و در هندوستان و مصر از همه به اين امر اقدام شد.
|
|
سرشمارى معمولاً به دو طريق انجام مىگيرد: يکى آنکه جمعيت واقعى يا حاضر در زمان سرشمارى (دو فاکتو) مورد شمارش قرار گيرد و ديگر آنکه جمعيت قانونى يا مقيم (دوژور) مطالعه شود. تکنيکهاى سرشمارى مختلف است: بهعنوان مثال، مىتوان از شيوههاى سرشمارى بهوسيلهٔ پرسشنامهٔ فردى يا پرشسنامهٔ جمعى و يا خانوادگى و همچنين ارسال پرسشنامه بهوسيلهٔ پست و يا گرفتن اطلاعات از طريق تلفن و مصاحبه توسط مأمور سرشمارى نام برد.
|
|
- ثبت جارى وقايع حياتى:
|
وقايع حياتى يا احوال شخصى عبارت است از: تولد، ازدواج، طلاق و مرگ. ثبت و نگهدارى اطلاعات و آمارهاى مربوط به رويدادهاى چهارگانهٔ فوق را 'ثبت وقايع حياتي' (Vital registration) و رويدادهاى مزبور را 'آمار حياتي' (Vital statistics) مىنامند.
|
|
هدف سرشمارى، گردآورى اطلاعات دربارهٔ ترکيب و وضع جمعيت در يک لحظه از زمان است، در صورتىکه در روش ثبت وقايع چهارگانه و مرتباً و بهطور مستمر دگرگونىهاى جمعيت را ضبط مىکنند. اگر ثبت وقايع حياتى کامل باشد و بهطور صحيح انجام گيرد، بهترين روش براى آمارگيرى است زيرا بهوسيلهٔ اين روش مىتوان در هر لحظه از وضع و تغييرات جمعيت آگاهى پيدا کرد و هر چند سال يکبار ترازنامهٔ جمعيت را انتشار داد.
|
|
وقايع حياتى معمولاً در دفاتر مخصوص ادارات ثبت احوال ضبط مىشود و در شناسنامهٔ اشخاص منعکس مىگردد. اگرچه سابقهٔ تاريخى ثبت احوال شخصى در کشورهاى جهان، بهطور متفاوت وجود داشته، اما ثبت اين وقايع از لحاظ مدنى امرى است تازه که از سدهٔ ۱۹ در برخى از کشورهاى جهان مرسوم شده است. ثبت مستمر رويدادهاى حياتى را 'ثبت جارى وقايع' نيز مىگويند.
|
|
ادارات و دفاتر ثبت احوال معمولاً در تمام مراکز شهرى و شهرکها بهصورت ثابت وجود دارند و وقايع جهانى چهارگانه را ثبت مىکنند، اما در برخى از اجتماعات کوچنشين يا روستائى ايجاد دفاتر ثبت احوال امکانپذير نيست. در اين موارد برخى از کشورها به ايجاد دفاتر ثبت احوال متحرک اقدام مىکنند و مأمور ثبت هر چند مدت يکبار بهطور منظم به اين مناطق مراجعه مىکند و آمارهاى لازم را در دفاتر مخصوص به ثبت مىرساند.
|
|
دفاتر ثبت احوال براى نخستين بار در جهان طى سدهٔ ۱۶ در اروپا بهوجود آمد. در ايران نيز سابقهٔ آن به سال ۱۲۹۷ شمسى مىرسد. در آن سال مجوز تأسيس ادارهاى بهنام 'ادارهٔ آمار و ثبت احوال کشور' صادر شد و از سال ۱۳۰۳ شروع بهکار کرد (معينى، ۱۳۶۴؛ ۸).
|
|
|
روشهاى جديد در پژوهشهاى جمعيتي، روشهائى است که در سدهٔ اخير، بهويژه در نيمهٔ دوم آن، در کنار روشهاى کلاسيک، ابداع شده و کمبود و نقص اين روشها را تا حدود زيادى برطرف کردهاند. از اين روشها به دو مورد اشاره مىشود:
|
|
- آمارگيرى نمونهاى:
|
تحقيقات جمعيتى، در مواردى که امکان بررسى کل جامعه وجود نداشته باشد، مىتواند جنبهٔ تحقيق در مورد نمونههاى خاص را به خود بگيرد. در اين روش بهجاى آنکه اطلاع دربارهٔ جمعيت را از مطالعهٔ کل افراد بهصورت تکتک آنها بهدست آورند، از روى تعداد کمترى که به روش خاصى انتخاب مىشوند کسب مىکنند و نتايج بهدست آمده را با شيوههاى خاص به کل جامعه تعميم مىدهند.
|
|
آمارگيرى نمونهاى جمعيتى در بسيارى از کشورهاى جهان به يک يا چند دليل اجراء مىشود:
|
|
۱. بهدليل عدم کارآئى سيستم ثبت احوال در برخى از کشورها.
|
|
۲. براى گردآورى دادههاى جمعيتى در کشورهائى که سرشمارى دقيق در آنها صورت نمىگيرد.
|
|
۳. براى آزمون صحت دادههاى سرشمارى و ثبت احوال در برخى ديگر از کشورها (صالحى، ۱۳۷۷؛ ۴۷).
|
|
علاوه بر موارد فوق، دلايل آمارگيرى نمونهاى عبارت است از: دشوارىهاى مالى، تنگناهاى زمانى و مشکلات پرسنلي.
|
|
|
در برخى از کشورهاى توسعه نيافته استفاده از روشهاى کلاسيک (سرشمارى و ثبت جارى وقايع) و جديد (آمارگيرى نمونهاي) به جهات فرهنگى، اجتماعى، اقتصادى و زيربنائى، با دشوارىهاى زيادى روبهرو است. در اين موارد از طرف جمعيتشناسان کوششهائى بهعمل آمده است که روشهاى ويژهاى براى اين کشورها پيدا شود. در اين جهت به چند مورد اشاره مىشود:
|
|
۱. ايجاد 'دفاتر ثبت احوال متحرک' که مأمورين مربوطه در طول سال چند بار به مناطق روستائى و عشايرى مراجعه مىکنند و وقايع چهارگانهٔ (تولد، مرگ، ازدواج و طلاق) جمعيت را در اسناد و مدارک رسمى ثبت مىنمايند.
|
|
۲. تهيه 'تاريخ محلى' براى روستاها که در آن، گروهى از جمعيتشناسان و مطلعين براى هر يک از روستاها تقويمى ترتيب مىدهند و وقايع ۲۰ ـ ۳۰ سال گذشتهٔ آنجا در آن ثبت مىکنند. به کمک اين تقويم مىتوان به سن اشخاص و تاريخ وقايع مهم زندگى آنها پى برد.
|
|
۳. استفاده از عکسبردارى و نقشهبردارى هوائى براى آمارگيرى چادرهاى کوچنشينها و يا استفاده از عکسهاى ماهوارهاى براى تعيين مراتع و مزارع و سکونتگاههاى انسان که توزيع جغرافيائى بشر در مناطق جغرافيائى را نشان مىدهد.
|
|
۴. يارى گرفتن از روش 'شجرة النسب' (genealogic method) که براى اطلاع از ترکيب خانواده، ازدواج درون گروه و برون گروه و حتى توزيع سنى جمعيت در دهههاى اخير مورد استفاده قرار گرفته است. اين روش در آغاز ارائه مورد استفادهٔ مردمشناسان بود اما هماکنون بهوسيلهٔ جمعيتشناسان نيز بهکار مىرود (بهنام، ۱۳۴۸؛ ۲۶).
|