جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

نام وصل اندر زبانی افکنی


نام وصل اندر زبانی افکنی    تا دلم را در گمانی افکنی
راست چون جان بر میان بندد دلم    خویشتن را بر کرانی افکنی
از جهان آن دوست داری کاتشی    هر زمان اندر جهانی افکنی
چشمت اندر تیر بارانش افکند    زلف چون در حلق جانی افکنی
چون قرین شادیی خواهم شدن    بر سپهر غم قرانی افکنی
گر کنم در عمر دندانی سپید    در نواله‌ام استخوانی افکنی
پادشاهی در نکویی چت زیان    گر نظر بر پاسبانی افکنی
طالعی داری که خورشیدی شود    سایه گر بر آسمانی افکنی
هجر را گویی که کار انوری    بوک با نام و نشانی افکنی
با سروکاری چنینش درخورست    اینکه در پای چنانی افکنی


همچنین مشاهده کنید