شايعترين تومور خوشخيم، تومور مختلط غدهٔ بزاقي، يا آدنوم پلئومورفيک است که ۷۰% از تومورهاى پاروتيد و ۵۰% از کل تومورهاى بزاقى را تشکيل مىدهد. آدنوم پلئومورفيک در زنان شايعتر از مردان است و بيشترين بروز آن در دههٔ پنجم است. اين تومورها به کندى رشد مىکنند، لوبولار هستند و کپسول واضح و مشخص ندارند. اين تومورها ممکن است بسيار بزرگ شوند بدون آنکه اختلالى در عصب فاسيال صورت ايجاد کنند. با اينکه تومورهاى مختلط خوشخيم هستند، اگر بهطور کامل برداشته نشوند عود مىکنند. برداشتن قسمت مرکزى تومور کافى نيست. در صورتىکه تومور در ناحيه پاروتيد عود کند، خطر آسيبديدگى عصب فاسيال در عمل دوم بيشتر از عمل اول خواهد بود. تبديل يک تومور خوشخيم به بدخيم چنان شايع نيست.
تومور وارتن (پاپيلارى سيستآدنوما لنفوماتوزوم) دومين تومور خوشخيم شايع است که حدود ۵% از نوئپلاسمهاى پاروتيد را تشکيل مىدهد. بهنظر مىرسد که تومور وارتن از بافت بزاقى اپىتليال نابجاى باقىمانده در غدد لنفاوى خارج يا داخل غدهٔ پاروتيد منشاء مىگيرد. تومورهاى وارتن معملاً سيستيک هستند و در مردانى که در دهههاى ششم و هفتم زندگى هستند، شيوع بيشترى دارند و در ۱۰% از موارد دوطرفه هستند. اين تومورها تقريباً منحصراً در پاروتيد بروز مىکنند و نماى بافتشناسى مشخصى دارند که متشکل است از يک الگوى پاپيلارى کيستى همراه با يک جزء قابل توجه لنفوئيدي. جزء لنفوئيدى در روند نئوپلاستيک نقشى ندارند.
اونکوسيتوما، تومور خوشخيمى است که از سلولهاى اکسىفيل بزرگى به نام اونکوسيت تشيکل شده است. در ميکروسکوپ الکتروني، سيتوپلاسم سلولهاى اکسىفيل مملو از ميتوکندرى است.
تومورهاى مونومورفيک، تومورهاى خوشخيم نادرى در غدد بزاقى هستند که غالباً منشاء اپىتليال (ولى گاه ميواپى تليال) دارند. اين تومورها ممکن است مربوط به تومور مختلط خوشخيم باشند و بهطور شايع در غدد بزاقى مينور لب بروز مىکنند.
درمان
تومورهاى بزاقى خوشخيم بايد برداشته شوند. در پاروتيد، کمترين عمل جراحى در حدّ کفايت، پاروتيدکتومى سطحى است که عبارت است از برداشتن بافت بزاقى سطحى تا عصب فاسيال. برداشتن هستهٔ مرکزى تومور به تنهائى نبايد انجام شود چون احتمال عود و آسيب عصب را به شدت افزايش مىدهد. در صورتى که تومور از بخشى از غدهٔ پاروتيد که در عمق عصب فاسيال قرار دارد برخاسته باشد، ابتدا يک پاروتيدکتومى سطحى انجام مىشود، سپس عصب فاسيال حفظ شده، و بعد تومور عمقى برداشته مىشود.
در تومورهاى خوشخيم غدهٔ تحتفکى بايد غده را تشخيص و درمان بهطور کامل برداشته شود.
از آنجا که احتمال بدخيمى در تومورهاى بافت بزاقى مينور (فرعي) بيشتر است، اين تومورها بايد در ابتداى امر بيوپسى شوند (بيوپسى آسپيراسيون) تا برنامهٔ درمانى مشخص شود.