دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
مجله ویستا
رواج تاریخنویسی
در عصر مغول با آنکه ضربت مهلکى به معارف ايران وارد آمد و از کتاب و مجامع و مخازن و رصدگاهها و ساير مراکز علمى اثرى نماند تنها از لحاظ عُلقهاى که چنگيز و قوم او به ياد کردن ذکر پدران و باقى ماندن ذکر خود ابراز مىداشتند، فن تاريخ مورد توجه و اعتنا قرار گرفت اين معنى دو سبب عمده داشت يکى علاقهٔ قوم مغول به بقاى ذکر، ديگر وقايع بزرگى که در اين دوره اتفاق افتاد از انقراض دولت خوارزمشاهى و دول کوچک ديگر و برافتادن دولت خلفا و سقوط بغداد. که بيش از سقوط ديروز پاريس، در آن عهد اهميت داشته است و غيرهغيره. |
حکايت: منهاجالسراج از قول قاضى وحيدالدين پوشنجى يکى از ائمه و اکابر خراسان نقل کرده است که وى بهعللى که در طبقات ناصرى مذکور است به خدمات چنگيز ملعون افتاد، قاضى گويد 'روزى در اثناء کلمات مرا فرمود که از من قوى نامى باقى بخواهد ماند در گيتى از کين خواستن محمد اُغرى يعنى سلطان محمد خوارزمشاه (و اغرى بر لفظ مغولى معنى دزد باشد...) فىالجمله چون از من پرسيد که قوى نامى از من بخواهد ماند، من روى بر زمين نهادم و گفتم که اگر خان مرا به جان امان دهد يک کلمه عرضه دارم، فرمود که ترا امان دادم، گفتم نام جائى باقى ماند که خلق باشد چون بندگان خان جمله خلايق را بکشند نام چگونه باقى ماند و اين حکايت که گويد؟ چون من اين کلمه تمام کردم تير و کمان تيروکمان که در دست داشت بينداخت و بغليت در غضب شد و روى از طرف من بگردانيد، و پشت به طرف من کرد، چون من آثار غضب در ناصيهٔ نامبارک او مشاهده کردم، دست از جان بشستم و اميد از حيات منقطع گردانيدم و با خود يقين کردم که هنگام رحلت آمد و از دنيا به زخم تيغ اين ملعون خواهم رفت! ... چون ساعتى برآمد روى به من آورد و گفت که من ترا مرد عاقل و هوشيار مىدانستم، بدين سخن مرا معلوم شد که ترا عقلى کامل نيست پادشاهان در جهان بسيار هستند، هر کجا که پاى اسب لشگر محمد اُغرى آمده است، من آنجا کشش مىکنم و خراب مىگردانم، باقى خلايق در اطراف دنيا مىباشند و در ممالک ديگر پادشاهانند، حکايت من ايشان خواهد کرد' (طبقات ناصرى طبع کلکته، ص ۳۵۴-۳۵۳) الى آخر. |
از اين حکايت مىفهميم که چنگيزخان معنى تاريخ را مىدانسته است و بدان علاقهٔ کامل داشته و نيز در کشور چين و اويغور هم کار ضبط تواريخ گذشته در حدود معارف آنان معمول بوده است و وقايع آغز حال چنگيز، و اوقاتى که با اونگخان در دوستى و قهر به سر مىبرده، و ساير اتفاقات، همه مضبوط بوده و بعدها بهدست مورخين افتاده است. |
از اين مجموع کمال علاقهٔ اين قوم به تاريخ معلوم مىگردد در عمل هم مهمترين تواريخ ايران در زمان مغول و تيمور که جلد دوم چنگيز است تدوين شده است و مورخان نامى چون عطاملک و خواجه رشيدالدين و حمدالله مستوفى و وصاف و قاضى بيضاوى و بناکتى و هندوشاه و بعدها نظام شامى و عبدالرزاقبن اسحق و حافظ ابرو و ميرخواند و خواند مير و غير هم در اين عصور پيدا شدهاند. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست