|
|
در جغرافى زمان هخامنشيان ، از بنادر مهم و تجارى خليجفارس اندک نام برده شده است. گمان مىرود که بندر «گوگانا» همان بندر لنگهٔ امروزى باشد که در دوران حکومت هخامنشيان از بنادر معتبر تجارى محسوب مىشده است؛ ولى در اثر تغيير و تحولات تاريخى و عدم توجه ، اين بندر کمکم رو به انحطاط گذارده و از رونق آن کاسته شده است.
در سال ۱۶۳۸ ، «تاورنيه» - سياح فرانسوى - طى سفر از بصره به بندر لنگه ، مدت دو روز در اين بندر اقامت نموده و از آن به خوبى ياد کرده است.
در سال ۱۷۶۰ ميلادى ، اعراب جواسم سواحل جنوبى خليج فارس طى يک مهاجرت وسيع ، جزيرهٔ قشم و بندر لنگه و بندر شناس را تصرف کردند. در زمان کريمخان زند (۱۷۷۳-۱۷۴۳ ميلادي) سهولت ارتباط دريايى خليج فارس از طريق بندر لنگه ، رونق تجارى قابل توجهى در بندر لنگه و بندر کنگ به وجود آورد و راه کاروانروى شيراز نيز به اهميت بازرگانى اين دو بندر افزود. اعراب جواسم به دستور کريمخان زند و بنا به سياست نظامى او ، در بندر لنگه سکونت گزيدند و در آبادانى و رونق آن همچنان کوشيدند؛ به طورى که بندر فوق از مشهورترين بنادر خليج فارس شد و در دوران قاجار ، به عروس بنادر ايران معروف گرديد. تا سال ۱۸۹۶ ميلادى ، اعراب جواسم بر بندر لنگه تسلط داشتند.
در سال ۱۸۸۹ ميلادى در بندر لنگه دفتر کنسولگرى فرانسه تأسيس گرديد و از همين سال ، گمرک بندر لنگه و بندرعباس زير نظر و رياست بلژيکىها قرار گرفت.
در سال ۱۸۹۸ ميلادى يکى از افراد خانوادههاى حکومتى بندر لنگه به علت ضعف حکومت مرکزى ، بندر لنگه و مناطق اطراف آن را تحت تصرف خود در آورد و علىرغم مخالفت دولت مرکزى ايران ، نمايندگانى را جهت ادارهٔ امور بندر لنگه انتخاب نمود.
|
|
در اوايل سال ۱۸۹۹ ، به سلطهٔ او در بندر لنگه خاتمه داده شد.
در اواخر حکومت سلسلهٔ قاجاريه ، بندر لنگه رو به ويرانى گذاشت و از شروع جنگ جهانى اول تا بعد از جنگ جهانى دوم (۱۹۴۵) که انواع بيمارىهاى واگيردار همراه با فقر و قحطى شيوع پيدا کرده بود ، اکثر مردم اين شهر فعاليت خود را تعطيل کرده ، و به نقاط ديگر مهاجرت کردند. به همين دليل به مروز زمان ، نقاط مسکونى شهر خالى از سکنه شد و شهر فعاليت و چهرهٔ واقعى خود را از دست داد و سپس آرام آرام رونق يافت.
بندر لنگهٔ امروزى شهرى نسبتاً آباد است و همچنان فعاليتهاى تجارى آن رو به گسترش مىباشد. اين بندر از طريق جادههاى درجهٔ يک و فرودگاه ، با ساير نقاط ايران ارتباط زمينى و هوايى دارد.
|
|
|
در قرن چهارم هجرى در حوالى بندرعباس فعلى ، بندر و روستاى کوچکى به نام «سورو» وجود داشت که جغرافيانويسان قرن چهارم هجرى قمرى از آن نام بردهاند. برخى معتقدند «شهرو» که اصطخرى به عنوان «دهى کوچک بر کنار دريا» از آن نام برده ، همان بندر «سورو» است.
اين بندر در سال ۹۲۴ هجرى قمرى «بندر جرون» خوانده مىشد و دهکدهاى کوچک بود و در روبهروى سواحل شمالى جزيرهٔ پراهميت «هورموز» آن روزگار ، قرار داشت. در سال ۱۵۱۴ ، پرتغالىها اين دهکدهٔ کوچک را براى پياده شدن ، و بارگيرى اجناس از خشکى انتخاب کردند. به دليل خرچنگ زيادى که در ساحل اين بندر وجود داشت ، نام آن را «بندر کامارااو» يا «کامبارائو» ، يعنى بندر خرچنگ گذاشتند. نام متداول بعدي؛ يعنى «گمبرون» يا «گامبرون» به احتمال زياد از لغت پرتغالى «گامارائو» اقتباس شده است.
در سال ۱۶۲۲ ميلادى شاهعباس توانست با کمک انگليسىها دست پرتغالىها را از اين بندر کوتاه کند. به افتخار اين پيروزى «بندر گمبرون» به «بندرعباس» تغيير نام داد.
|
|
تا قبل از سال ۱۶۵۰ ميلادى (۱۰۷۰ هجرى قمري) بندرعباس حصار نداشت؛ ولى از اين زمان دور شهر را محصور کردند و بر امنيت آن افزوده شد. انگليسىها و هلندىها در بندرعباس تجارتخانه ، و در کنار دريا عمارت زيبايى بنا کردند. در اين بندر لنگرگاه مناسبى وجود داشت؛ لذا اکثر کشتىهاى بزرگى که از هند براى ايران و عثمانى و ساير نقاط کالا حمل مىکردند ، در اين بندر لنگر مىانداختند.
هلندىها در سال ۱۱۱۰ هجرى قمرى (۱۶۹۸ ميلادي) با کسب اجازه از دولت ايران ، شهر تازهاى با بافت و معمارى ويژه ، در وسط شهر بندرعباس بنا نمودند. (عمارت کلاهفرنگى در همين ايام بنا شده است) بافت و شکل ظاهرى شهر جديد تا سال ۱۱۳۵ هجرى قمرى دوام يافت.
در نيمهٔ نخست قرن هفدهم ، نمايندگان کمپانى هند شرقى سعى کردند بندرعباس را به پايگاه اصلى خود در خليجفارس تبديل کنند؛ به همين لحاظ ، مرکز کمپانى هند شرقى در بندرعباس مستقر گرديد. ناوهاى نظامى کمپانى هند شرقى نيز در آبهاى نزديک بندرعباس پهلو گرفتند. اين شرکت در سال ۱۷۵۹ به علت متشنج شدن اوضاع و بمباران تأسيسات تجارى انگليسىها در بندرعباس ، مرکز تجارت خود را از اين بندر به بندر بصره منتقل نمود. اين امر بيش از پيش ، شرايط انحطاط بندرعباس را فراهم کرد. بعد از ظهور نادرشاه ، بندر بوشهر مقر ناوگان ايران شد و بندرعباس و توابع آن طبق قرارداد ، به سلطان مسقط به اجاره واگذار شد.
|
|
در پى شورش سال ۱۸۶۸ ميلادى در مسقط ، اين امتياز لغو شد و شهر بندرعباس و توابع آن دوباره به تصرف کامل دولت ايران درآمد. پس از پيروزى نهضت مشروطيت و تصويب قانون ايالات و ولايات ، بندرعباس و توابع آن جزء محدودهٔ ايالت فارس قرار گرفت و سپس در محدودهٔ اختيارات حاکم کرمان درآمد.
در تقسيمات فعلى کشورى ، شهر بندرعباس مرکز استان هرمزگان است. اين شهر يکى از مهمترين مراکز استراتژيکى و تجارى ايران در جوار خليجفارس و درياى عمان است. بارانداز شهيد رجايى ، اسکلهٔ عظيمى است که بخش وسيعى از مبادلهٔ کالاهاى تجارى بين ايران و ديگر کشورها از طريق آن صورت مىگيرد. بندرعباس از طريق راههاى دريايى ، راهآهن ، جادههاى ترانزيتى درجهٔ يک و از طريق هوا به کليهٔ مناطق داخلى و ديگر کشورهاى جهان مرتبط است.
|
|
|
نام اين بندر که امروز جاسک ناميده مىشود ، در دوران گذشته به صورتهاى جاشک ، چاشک ، جک ، رأسالجاسک و چاسک نيز ثبت شده است. در دوران بسيار قديم بندر جاسک يکى از کانونهاى معتبر آيين ميترا بود. معبدى به نام آناهيتا در جاسک باقى مانده است. تهمتن بن تورانشاه ملقب به سلطان قطبالدين در سال ۱۳۳۰ ميلادى به بعد در جاسک حکومت داشته است.
در سال ۱۶۱۴ ميلادى انگليسىها بندر جاسک را به عنوان بندر تجارى خود در شمال خليجفارس انتخاب کردند. اولين محمولهٔ انگليسىها در سال ۱۶۱۶ با کشتى از هند در جاسک پهلو گرفت و در سال ۱۶۱۹ ميلادى ، تجار مذکور اولين تجارتخانهٔ شرکت هند شرقى در جاسک را تأسيس کردند. اين بندر تا زمانى که بندرعباس به تجارت انگليسىها اختصاص داده شد ، مرکز تجارت و معاملات کمپانى هند شرقى با مرکز ايران بود.
در اواخر سال ۱۶۲۰ ميلادى هلندىها از ورود دو کشتى کمپانى هند شرقى به بندر جاسک جلوگيرى کردند. اين کار که منجر به نبرد سختى بين انگليسىها و هلندىها در حوالى اين بندر شد ، به شکست و اخراج هلندىها از بندر جاسک انجاميد.
|
|
کشور انگليس براى بسط نفوذ خود در سال ۱۸۶۴ ميلادى اقدام به استحکام مواضع خود در خليجفارس نمود. از جمله اين اقدامات ، ايجاد خطوط تلگراف و کابل زيردريايى بود که ايران و هند را از طريق گواتر - جاسک - بندرعباس بههم مرتبط مىساخت. دولت انگليس استحکامات نظامى چندى در جاسک به وجود آورد. در سال ۱۹۰۱ ميلادى خطوط تلگرافى (سيم دريايي) ديگرى از بندر جاسک به مسقط (عمان) داير شد که مرکز آن در جاسک قرار داشت.
در سال ۱۹۳۲ از سوى دولت ايران عبور بدون اجازهٔ هواپيماهاى انگليسى و هلندى که از خاور دور به خاورميانه مىآمدند ، ممنوع اعلام شد؛ زيرا از بدو تأسيس خطوط هوايى ، اين دو کشور بدون کسب اجازه در فرودگاههاى جاسک - بندرعباس - لنگه فرود مىآمدند. در نتيجهٔ اين ممنوعيت ، مسير پروازهاى فوق تغيير کرد.
بندر جاسک ، امروزه از شهرهاى نسبتاً آباد استان هرمزگان است که سه طرف آن را آبهاى ساحلى احاطه کرده و آن را به صورت يک شبهجزيره درآورده است. شهر از دو سوى شرق و غرب به خليج جاسک مىپيوندد و از سوى ديگر (شمال شرقي) ، به مناطق نظامى متصل است. اين موقعيت ، شکل ظاهرى شهر را به حالت طولى درآورده و عرض آن را بسيار محدود کرده است.
|