سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

باز تابی در ده آن زلفین عالم سوز را


باز تابی در ده آن زلفین عالم سوز را    باز آبی بر زن آن روی جهان افروز را
باز بر عشاق صوفی طبع صافی جان گمار    آن دو صف جادوی شوخ دلبر جان دوز را
باز بیرون تاز در میدان عقل و عافیت    آن سیه پوشان کفر انگیز ایمان‌سوز را
سر برآوردند مشتی گوشه گشته چون کمان    باز در کار آر نوک ناوک کین توز را
روزها چون عمر بد خواه تو کوتاهی گرفت    پاره‌ای از زلف کم کن مایه‌ای ده روز را
آینه بر گیر و بنگر گر تماشا بایدت    در میان روی نرگس بوستان افروز را
لب ز هم بردار یک دم تا هم اندر تیر ماه    آسمان در پیشت اندر جل کشد نوروز را
نوگرفتان را ببوسی بسته گردان بهر آنک    دانه دادن شرط باشد مرغ نو آموز را
بر شکن دام سنایی ز آن دو تا بادام از آنک    دام را بادام تو چون سنگ باشد گوز را


همچنین مشاهده کنید