|
|
عوامل مؤثر در افزايش رشد جمعيت
|
|
بر اثر بهبود وضع پزشکى و بهداشتى در سراسر جهان، جمعيت جهان بهطرز بىسابقهاى افزايش يافته است. اين بهبودها به افزايش اميد زندگى کمک کردهاند. پيشرفت فنون پزشکى بهويژه در کاستن نرخ مرگ و مير در زمان تولد و يا دوران کودکى که در گذشته رواج داشت، نقش تعيينکنندهاى داشته است. وانگهي، درمان بسيارى از بيمارىهاى بزرگسالان کشف شده است، حال آنکه در گذشتهٔ نهچندان دور، آدمهاى بسيارى بر اثر همين بيمارىها دچار مرگ مىشدند.
|
|
مثال:
|
در همين چند دههٔ پيش، بيمارىهائى چون فلج اطفال، مرض قند، سل و بيمارىهاى قلبى و مقاربتي، باعث مرگ آدمها مىشدند. امروزه، براثر پيشرفت در علوم و فنون پزشکى بيشتر اين بيمارىها را مىتوان کم و بيش درمان کرد. وانگهي، خطر مرگ در زايمان، چه براى مادر و چه براى نوزاد، در گذشته بسيار شديدتر از اکنون بود.
|
|
| منزلت اجتماعى و نرخ بارورى
|
|
بررسىها نشان دادهاند که ميان منزلت اجتماعى فرد و نرخ بارورى رابطهاى برقرار است. افرادى که به طبقات پائينتر وابسته هستند، از افراد طبقات متوسط و بالاتر فرزندان بيشترى دارند. آنهائى که ريشههاى روستائى دارند و از سطح تحصيلات بالائى برخوردار نيستند، نرخ زاد و ولد بالاترى دارند. نرخ زاد و ولد در ميان شهرنشينان و تحصيلکردگان، پائين است.
|
|
| تکنولوژى، اقتصاد و رويکردها
|
|
يکى از عوامل مؤثر در افزايش جمعيت جهان، پيشرفت تکنولوژى است. تحولات تکنولوژيک منابع غذائى انسانها را افزايش داده، سطح مراقبتهاى پزشکى را بالا برده و در مجموع، به بالا رفتن سطح زندگى کمک کرده است. از سوى ديگر، انتقال از جامعهٔ روستائى به جامعهٔ شهري، باعث شده است که رشد جمعيت کاهش يابد. در يک اقتصاد شهري، فرزندانِ بيشتر نه مايهٔ کمک اقتصادى بلکه بهبار آورندهٔ مشکلات اقتصادى بهشمار مىآيند. دگرگونى رويکردهاى زنان نسبت به نظارت زاد و ولد و اهميتى که بسيارى از زنان به پيشرفت شغلى آنها نشان مىدهند، نيز رشد جمعيت را محدود ساخته است.
|
|
|
رشد سريع جمعيت مسائل اجتماعى و بومشناختى حادى را بهبار مىآورد. از جملهٔ اين مسائل، نرخ بالاى بيکاري، کاستى منابع غذائى و منابع طبيعى حياتى ديگر، کمبود مسکن و فشارها و تعارضهائى که بهنوبهٔ خود دشوارىهاى عاطفى شديدى را موجب مىشوند.
|
|
مثال:
|
رشد سريع جمعيت در کشورهاى توسعه نيافته بر اثر پيشرفت جهانى علوم و فنون پزشکى و بهداشتي، منابع مورد نياز براى توسعهٔ اقتصادى اين کشورها را با فشارهاى مضاعفى روبرو ساخته و رشد ضعيف توليد ناخالص ملى اين کشورها را رشد سريع افزايش جمعيت خنثى کرده است. بيشتر جمعيت اضافى اين کشورها به پايتختهاى آنها سرازير شده و تناسب ترکيب جمعيتى را بهشدت برهم زده و انواع گوناگون مسائل و مشکلات اقتصادي، اجتماعى را براى اين کشورها بهبار آورده است.
|
|
|
براى آنکه بتوان جمعيت کشورى را در سطح کنونى نگه داشت بايد نرخ رشد جمعيت را به صفر رساند. براى رسيدن به چنين مقصودى بايد هر خانوادهاى بهطور متوسط به اندازهٔ ۱/۲ درصد توليدمثل کند و همين مقدار براى تداوم نسل جامعه کافى است. مهمترين عوامل بازدارنده در راه تنظيم موفقيتآميز خانواده، ارزشهاى فرهنگى و اجتماعى خانوادهها هستند. مؤثرترين راه تنظيم خانواده اين است که والدين خود تشخيص دهند که فرزندان کمتر براى آنها بهتر است. تنظيم اجبارى خانواده در بيشتر کشورهاى توسعه نيافته، ناموفق از کار درآمده است. کنترل زاد و ولد بيشتر با اين دو روش انجام مىپذيرد: ايجاد انگيزه براى جلوگيرى از زاد و ولد در خانوادهها يا کنترل اجباري. هيچيک از اين دو روش تاکنون کاملاً نتيجهبخش نبوده است.
|
|
مثال:
|
بسيارى از ملتها براى کسانى که داوطلبانه عقيمشدن را مىپذيرند، يا از وسايل جلوگيرى از باردارى استفاده مىکنند و يا در درمانگاههاى تنظيم خانواده شرکت مىکنند، جوايز پولى در نظر گرفتهاند. اما در روش اجبارى تنظيم خانواده، والدين حق داشتن فرزندان به تعداد دلبخواه را از دست مىدهند. در بيشتر اين موارد اجباري، دولت سهميهٔ تعداد فرزندان هر زوج را مشخص مىکند و براى تولد هر نوزادى اجازهٔ رسمى صادر مىکند. آنهائى که بيش از سهميهٔ مقرر توليدمثل کنند با مجازات عقيمشدن اجبارى و يا زندانىشدن روبهرو مىشوند.
|
|
|
در سال ۱۷۹۸، توماس مالتوس انگليسى کتابى تحت عنوان رسالهاى دربارهٔ اصول جمعيت منتشر کرد. در اين کتاب، مالتوس يادآور شد که جمعيت بهگونهاى هندسى رشد مىکند، در حالىکه منابع غذائى بهصورت حسابى افزايش مىيابد. نتيجهٔ اين وضع، رشد بيش از حد جمعيت و کمبود مواد غذائى است. مالتوس پيشبينى کرده بود که درنتيجهٔ جنگ، بيمارىهاى واگيردار و قحطي، تعادل ميان جمعيت و منابع غذائى دوباره برقرار خواهد شد.
|
|
پيشبينىهاى مالتوس در کشورهاى پيشرفته درست از کار درنيامدهاند، زيرا اين کشورها با استفاده از فنون پيشرفتهٔ کشاورزى و کاربرد وسايل جلوگيرى از بارداري، از کمبود مواد غذائى و افزايش بىرويهٔ جمعيت جلوگيرى کردند.
|
|
|
در جوامع صنعتى شهرى، فرزندان زياد براى يک خانواده نه تنها کمک اقتصادى بهشمار نمىآيند بلکه مشکلات اقتصادى نيز بهبار مىآورند. نظريهٔ گذار جمعيتشناختى مىگويند وقتى که جمعيت يک کشور خصلتى شهرى و صنعتى بهخود مىگيرد، نرخ رشد جمعيت تثبيت مىشود، زيرا والدين بهقدر استطاعت تأمين فرزندان توليدمثل مىکنند. فراگرد گذار جمعيتشناختى در سه مرحله گوناگون رخ مىدهد:
|
|
- در مرحلهٔ اول، نرخ زاد و ولد و نيز مرگ و مير بالا است. در نتيجه، جمعيت به نسبت ثابت مىماند. اين مرحله معمولاً به مناطق بسيار توسعه نيافته جهان اختصاص دارد.
|
|
- در مرحلهٔ دوم، نرخ زاد و ولد بالا و نرخ مرگ و مير پائين است. کاهش نرخ مرگ و مير در اين مرحله، بهعلت بهبود در علوم و فنون پزشکى و کشف راههاى درمان به نسبت آسان بيمارىهاى کشنده است. درنتيجه، در اين مرحله، جمعيت با شتاب رشد مىيابد.
|
|
- در مرحلهٔ سوم، نرخ رشد جمعيت بر اثر کاهش نرخ زاد و ولد و همچنين کاهش نرخ مرگ و مير، تعادل مىيابد. اين مرحله زمانى پيش مىآيد که جوامع بسيار صنعتى مىشوند و داشتن خانواده بزرگ از نظر اقتصادى جز دردسر فايدهٔ ديگرى ندارد.
|
|
|
بومشناسى به بررسى رابطهٔ ميان انواع صورتهاى زندگى انسان و محيط زيست اطلاق مىشود. يک بومشناس چگونگى تأثير انسانها بر محيط زيست و نيز تأثير متقابل محيط زيست بر انسانها را مورد بررسى قرار دهد. گرچه بومشناسى ريشه در علوم طبيعى دارد، اما در سدهٔ گذشته، دانشمندان اجتماعى اصول اين علم را در بررسىهاى جمعيتهاى انسانى بهکار بستهاند.
|
|
|
اکوسيستم همهٔ صورتهاى حيات را در محيط زيست مورد بررسى قرار مىدهد. عناصر مادى محيط زيست نيز در اين رشته به بررسى کشيده مىشوند. زندگى جانورى و گياهي، آب، هوا و خاک، بخشهائى از اکوسيستم بهشمار مىآيند.
|
|
مثال:
|
اکوسيستم مىتواند ابعاد گوناگونى داشته باشد. در واقع هر موجود جاندار يا بىجانى که در يک محيط زيست پيدا مىشود و بر محيط زيست بهگونهاى تأثير مىگذارد، مىتواند موضوع بررسى اکوسيستم باشد.
|
|
| مسائل مورد بررسى بومشناسى
|
|
علم بومشناسى با مسائل عمدهٔ محيطى و اجتماعى، مانند آلودگى، افزايش بىرويهٔ جمعيت، کاهش پذيرفتن منابع طبيعي، نابودى حياتوحش و فرسايش خاک، سر و کار دارد. بومشناسان از طريق آگاه ساختن مردم به اهميت حفظ منابع طبيعي، و مشورت دادن به قانونگذارانى که در اين امور حياتى به وضع قوانين مىپردازند، مىکوشند تا اين مسائل را حل کنند. رشد شتابان جمعيت بهسرعت منابع طبيعى موجود را کاهش مىدهد و فضولاتى را در محيط پخش مىکند که محيط زيست نمىتواند کاملاً آنها را در خود حل کند.
|