|
شدت و ضعف ايفاء نقشهاى هفتگانه پديدههاى متفاوتى را در محيطهاى جغرافيائى بهوجود مىآورد و عملکرد هريک از آنها مىتواند سبب تغييراتى در فضاى زيستى انسان شود ايفاء تمامى اين نقشها بهفضا و مکان احتياج دارد و بدون وجود فضا و مکان نمىتوان آنها را بهکار بست. بنابراين مکانهاى استقرار جمعيتى را که شهر و روستا از نمودهاى برتر آن محسوب مىشوند، مىتوان بستر مناسبى براى ايفاء نقشهاى هفتگانه انسان دانست.
|
|
شهرها هم بهعنوان مبدأ توريستفرست و هم بهعنوان مقصد توريستپذير محسوب مىشوند. بيشتر شهرها و بهويژه شهرهاى قديمى و پايتختها اين چنين نقشى را دارا هستند. متروپلهاى بزرگ و پايتختهاى کشورهاى صنعتى نيز بهعلت دارا بودن نقشهاى مختلف، جذابيت خاصى براى مسافران و جهانگردان بينالمللى دارند، برگزارى نمايشگاهها، مراسم هنري، فرهنگي، ورزشي، مسابقات علمي، کنگرهها و سمينارها در شهرهاى بزرگ انجام مىگيرد. روستاها نيز داراى جاذبههاى سنتي، مردمشناسي، زيارتي، فرهنگى و توانهاى طبيعي، ييلاقى و استراحتگاهى هستند و از اين جهت مکانهاى مساعد و مناسبى براى جهانگردان بهشمار مىروند از اينرو بهجا است که گفته شود شهر و روستا منظومهاى از تجسم فضائى و تبلور مکانى ايفاء نقشهاى اساسى انسان است. با اشاره بهعملکرد نقشهاى فوقالذکر مىتوان گفت توريسم يا جهانگردى که خود منبعث از نقش استراحت کردن انسان است پايگاه محکمى در علم جغرافيا بهويژه جغرافياى کاربردى دارد. داشتن چنين جايگاهي، ارتباط صنعت توريسم و جغرافيا را روشن مىکند. از آنجا که ايفاء نقش استراحت کردن و مسافرتهاى تفريحى و علمى ابعاد مکانى پيدا مىکند و پيامدهاى آن مىتواند دگرگونىهاى فضائى وسيع و متنوعى را بهوجود آورد ،(۱) مىتوان با قاطعيت از جغرافياى توريستى صبحت نمود و آنرا بهعنوان شاخهاى جديد از جغرافياى کاربردى منظور داشت که داراى پايگاه منطقى در قالبهاى علمى جغرافيا است.
|
|
(۱). رهنمائي، محمدتقي، جغرافياى اوقات فراغت و جهانگردي، پلىکپي، گروه جغرافياى دانشگاه تهران، ۱۳۶۹، ص ۵
|
|
| نقش توليد مثل و تداوم بقاء
|
|
اين نقش يک کارکرد غريزى و طبيعى هر موجود زنده است. پيدايش جوامع بشرى و ازدياد روزافزون آنها ناشى از ايفاء چنين نقشى توسط انسان است. از اين عملکرد مىتوان، مباحثى را تحت عنوان جغرافياى انساني، جغرافياى جميعت، جغرافياى اجتماعي، جغرافياى سياسي، جغرافياى مذاهب و مسائل نژادى مورد بررسى قرار داد.
|
|
|
نياز انسان به مسکن از ضروريات اوليه او مىباشد، بهطورى که بدون آن نمىتوان به يک تعادل حياتى دست يافت. ابعاد و اشکال سکونتگاههاى انسانى از غارنشينى گرفته تا مساکن امرزوى در مکانهاى مختلف جغرافيائى و بررسى مسائل آن در قالب جغرافياى مسکن قرار مىگيرد. پديدههاى سکونتى بهصورت مختلف و متنوع در رابطه با شرايط محيطى ازجمله سکونتگاههاى کوچنشينان، روستانشينان و شهرنشينان از اين نقش متأثر شدهاند که بهدنبال خود منجر به ايجاد مراکز معيشتى شهر و روستا شدهاند.
|
|
|
انسان براى تأمين مايحتاج و نيازمندى خود و براى امرارمعاش مجبور به کارکردن است و ايفاء اين نقش خواهد توانست مشکلات مالى و اقتصادى او در اين رابطه برطرف نمايد. پيدايش مشاغل و تعدد و تنوع آنها ناشى از ايفاء چنين نقشى توسط انسان است. مباحث مربوط به جغرافياى اقتصادى و مسائل پيچيده توليد، توزيع، مصرف و امور تجارى و بازار از اين نقش انسان ناشى مىشوند.
|
|
| نقش آموزش ديدن و پرورش يافتن
|
|
انسان براى بهتر زيستن نياز به آموزش دارد و اين نياز به دانستن را ابتدا از نخستين آموزگار خود يعنى مادر گرفته و مىآموزد و با رشد سنى و کسب تجربه، در حد ضرورت بر آگاهىهاى خود مىافزايد سپس با مراجعه به مراکز آموزشي، کار آموختن را بهصورت کلاسيک شروع و در مقاطع مختلف تحصيلى در مراکز آموزشى و دانشگاهى تکميل و بهاتمام مىرساند. از آنجا که نقش آموزش و پرورش براى انسان بهعنوان يک ضرورت زندهٔ مطرح است، آگاهى بر اطلاعات موردنياز براى آن دسته از افرادى که از امکانات آموزشى و فضاهاى لازم براى ايفاء اين نقش محروم هستند بهصورت تجربى ميسر مىگردد. اين نقش را مىتوان در مجموع به جغرافياى فرهنگى و آموزش و پرورش تعميم داد، که در رابطه با عملکردهاى متفاوت آن فضاهاى موردنياز و مکانهاى خاص خود را مىطلبد.
|
|
| نقش تأمين و تدارک ديدن نيازها
|
|
اين نقش يکى از نقشهاى اساسى انسان بهشمار مىرود و انجام آن در وقت آزاد صورت مىگيرد. وقت آزاد بهمعنى وقتى است که خارج از وقت فراغت و وقت کار منظم روزمره باشد. اين نقش در ابعاد مختلف از تهيهٔ مايحتاج روزانه گرفته تا نيازهاى ضرورى انسان مانند خريد پوشاک، دارو، لوازم شخصي، بليط اتوبوس و نظاير آن موردتوجه است و بدون ايفاء اين نقش انجام ساير امور امکانپذير نيست، بنابراين نقش تدارک ديدن براى خويشتن چه از نظر زماني، يعنى اختصاص دادن وقت لازم براى انجام آن و چه از نظر خريد و تهيه کردن آن، هميشه بهعنوان يک نياز ضرورى مطرح است.
|
|
| نقش جابهجا شدن و رفتوآمد
|
|
از جمله نقشهاى ديگرى که انسان در طول حيات خود ايفاء مىکند، نقش حرکت و جابهجائى است، رفتن از محل سکونت بهمحل کار و بالعکس، رفتن براى خريد مايحتاج روزانه و يا هفتگي، رفتن به پارک و سينما و مراکز تفريحى و توريستى و رفتن به ساير نقاط شهر يا روستاى محل سکونت جهت انجام کارهاى روزمره يک امر ضرورى است که انجام هريک از آنها بدون جابهجا شدن امکانپذير نخواهد بود، رفتوآمدهاى برونشهرى نيز جايگاه خاص خود را دارد که در ارتباط با همين نقش انسان است.
|
|
حرکت و جابهجا شدن انسانها از مبدأ بهمقصد گرچه براى افراد جوامع شهرى و روستائى و در هريک از کشورها در رابطه با امکانات موجود متفاوت است، در مجموع نياز به يک بودجه زمانى دارد که وقت آزاد گرفته مىشود. ايفاء اين نقش انسان تأسيسات حملونقل درونشهرى و برونشهرى خاص خود را مىطلبد که شامل بزرگراهها، خيابانها، کوچهها و معابر، راههاى دسترسى و يا جادهها و راههاى ارتباطى بين شهرى است. اينگونه تأسيسات که براى نياز به جابهجا شدن انسان بهوجود آمدهاند، پيامدهاى اجتماعي، فرهنگي، اقتصادى خاصى را بهدنبال دارند. مسائلى چون پارکومتر، خيابانهاى يکطرفه، توقف ممنوع، طرح ممنوعيت عبورومرور در مکانهاى مرکزى شهرها و در ساعاتى از روز، جرايم رانندگى و پيشامدهاى ناگوار آن ازجمله تصادفات و بهدنباله آن مرگومير نظاير آن ناشى از ايفاء چنين نقشى از انسان است که برنامهريزى براى آن بسيار حائز اهميت است. در جغرافياى حملونقل و ترابرىهاى شهرى به اينگونه مباحث پرداخته شده و با شناسائى موانع و مشکلات و راهحلهاى موجود مىتوان در سازماندهى و بهبود بخشيدن بدان کمک نمود.
|
|
|
يکى ديگر از نقشهاى اساسى انسان، نقش استراحت کردن، تنوع، گذراندن اوقات فراغت و بروز استعدادها و خلاقيتها و شکوفائى فردى است. ايفاء چنين نقشى توسط انسان منجر به پيدايش پديده جهانگردى و صنعت توريسم شده است، بحث پيرامون نقشهاى اساسى انسان دقيقاً بهمنظور مشخص کردن جايگاه توريسم در ميان فعاليتهاى انسان و نيازمندى او است، بنابراين لازمه انجام اين نقش نيز به بودجه زمانى خاص خود احتياج دارد که براى هر يک از افراد در جوامع مختلف با توجه به درجه تمدن و فرهنگ آنها و اشکال و صُور مختلف جهانگردى متفاوت است.
|