| واژه بازاريابى نبايد به معنى قديمى آن، يعنى صرفاً فروختن، معنى و تعبير گردد. معناى جديد اين واژه همانا تأمين نيازهاى مشترى است. شرکتهاى امروزى با رقابت شديد و فزايندهاى روبهرو هستند و پاداش از آن شرکتى خواهد بود که بتواند به بهترين نحو ممکن، خواستهاى مشترى را درک و بالاترين منفعت را براى مشتريان هدف خود تأمين کند. در محدوده بازار، اين مهارتهاى بازاريابى است که شرکتهاى حرفهاى را از شرکتهاى غيرحرفهاى تفکيک مىکند. |
|
|
|
|
بازاريابى بعنوان فرآيندى مديريتى - اجتماعى تعريف مىشود که بوسيلهٔ آن افراد و گروهها از طريق توليد و مبادلهٔ کالا با يکديگر، به امر تأمين نيازها و خواستههاى خود اقدام مىکنند. براى روشن شدن اين تعريف بايد بدواً اصطلاحات مهم نياز، خواسته، تقاضا، کالا، مبادله، معامله و بازار را بررسى کرد.
|
|
|
نيازهاى انسان، يکى از مفاهيم اساسى بازاريابى است. احساس محروميت همان نياز است. انسان داراى نيازهاى پيچيدهاى است. اين نيازها شامل نيازهاى فيزيکى يا نياز به غذا، پوشاک، گرما و سرما، امنيت و ... نيازهاى اجتماعي، نظير نياز به احساس تعلّق و محبت و نيازهاى شخصي، مانند دانستن و اظهار وجود هستند.
|
|
|
|
|
|
خواسته شکلى است که نيازهاى انسان تحت تأثير فرهنگ و شخصيت انفرادى به خود مىگيرد. خواستهها برحسب امکاناتى که تأمينکننده نيازها هستند، تعريف مىشوند. وقتى جامعهاى متحول مىگردد، خواستههاى اعضاى آن نيز توسعه مىيابد. وقتى مردم در معرض امکانات بيشتر و مورد علاقه خود قرار مىگيرند، توليدکنندگان نيز اقدام به توليد کالاها و خدماتى مىکنند که خواستههاى جديد را پاسخ گويند.
|
|
|
مردم تقريباً داراى خواستههايى نامحدود هستند اما در برابر منابع محدودى قرار دارند. از اينرو کالاهايى را براى مصرف انتخاب مىکنند که در ازاى وجوه پرداختي، حداکثر رضايت را براى ايشان فراهم آورد. خواستهها، وقتى با قدرت خريد همراه باشند، تبديل به تقاضا مىشوند.
|
|
|
هر چيزى که بتوان براى جلب توجه، بدست آوردن، استفاده و يا مصرف، در بازار عرضه کرد و توانايى تأمين يک خواسته يا نياز را داشته باشد، کالا تلقى مىشود.
|
|
|
|
|
|
مبادله خود عبارت است از دريافت چيزى مطلوب از کسى ديگر، در مقابل ارائه مابهازايى به او. مبادله هسته مرکزى بازاريابى است و براى تحقق آن، شرايط زير لازم است:
|
|
- حداقل دو طرف بايد با يکديگر مشارکت داشته باشند.
|
|
- هر طرف بايد چيز باارزشى براى مبادله با ديگرى در اختيار داشته باشد.
|
|
- هر طرف بايد علاقهمند به مبادله با طرف ديگر باشد.
|
|
- هر طرف بايد در رد و يا قبول پيشنهاد طرف ديگر آزادى کامل داشته باشد.
|
|
- و بالاخره، هر طرف بايد داراى توانايى لازم براى مراوده و تحويل باشد.
|
|
|
مبادله هسته مرکزى ارزيابى است، اما معامله، واحد اندازهگيرى بازاريابى بهشمار مىرود. يک معامله، شامل داد و ستد فايده بين طرفين معامله است. براى تحقق يک معامله شرايط زير لازم است:
|
|
- وجود حداقل دو کالاى باارزش.
|
|
- شرايطى که روى آن توافق بهعمل آيد.
|
|
- زمان توافق.
|
|
- و مکان توافق.
|
|
|
به مجموعهاى از خريداران بالقوه و بالفعل يک کالا، بازار اطلاق مىشود.
|
|
|
براى نيل به اهداف شرکت مديريت بازاريابى مىکوشد بهطريقى که مىتواند سطح، زمانبندى و ماهيت تقاضا را تحت تأثير قرار دهد. بهعبارت ساده، مديريت بازاريابي، همان مديريت تقاضا است.
|
|
در اينجا مديريت بازاريابى بعنوان تجزيهوتحليل، برنامهريزي، اجرا و کنترل برنامههايى تعريف مىشود که براى نيل به اهداف سازمانى تهيه مىگردند؛ برنامههايى با هدف ايجاد و حفظ مبادلات نافع با خريداران.
|