|
| ترتيب رشدى برخاستن از زمين بهمنظور ايستادن
|
|
جزء مربوط به عمل دست :
|
- مرحلهٔ اول : فشار با دستها براى رسيدن به يک حرکت هماهنگ با دو دست؛ يک دست کنار لگن در سطح اتکا قرار مىگيرد. دست ديگر در طول بدن قرار گرفته و در قسمت کف و انگشتان به زمين نيرو وارد مىکند. هر دو دست تا لحظهٔ رسيدن به حالت کاملاً کشيده در مفصل آرنج به زمين نيرو وارد مىکند. سپس دستها از زمين جدا مىشود و براى حفظ تعادل مورد استفاده قرار مىگيرد.
|
|
- مرحلهٔ دوم : فشار با دستها براى رسيدن؛ از يک يا هر دو دست براى فشار آوردن به زمين و توليد نيرو استفاده مىشود. اگر از هر دو دست استفاده شود عمل آنها قرينه نيست يا اگر قرينه باشد، عمل آنها به الگوى وارد آوردن نيرو با يک دست ختم مىشود.
|
|
- مرحلهٔ سوم : فشار قرينه با دستها؛ هر دو دست روى سطح اتکاء قرار مىگيرد. هر دو دست تا قبل از جدا شدن از زمين و مورد استفاده قرار گرفتن براى حفظ تعادل بهطور قرينه به زمين فشار مىآورد.
|
|
- مرحلهٔ چهارم : استفاده از دستها بهطور همزمان؛ دستها باهم به جلو مىرسد، تنه را هدايت مىکند و سپس براى حفظ تعادل در تمام طول حرکت بهکار گرفته مىشود. قبل از اينکه پشت کشيده شود و حالت عمودى به خود بگيرد بهطور مستقيم يا کمى مايل رو به جلو قرار مىگيرد.
|
|
- مرحلهٔ پنجم : فشار همراه با کمک رانها؛ از يک يا هر دو دست براى نيرو وارد کردن به سطح اتکاء استفاده مىشود. اگر هر دو دست به زمين فشار آورد، حرکت آنها قرينه و يا نامتقارن است، حرکت قرينهٔ هر دو دست به وارد آوردن نيرو با يک دست ختم مىشود. دست ديگر نيز روى زانو قرار گرفته، به باز شدن مفصل زانو و راست شدن تنه کمک مىکند.
|
|
- مرحلهٔ ششم : فشار با دو دست همزمان با کمک رانها؛ يک دست در کنار لگن خاصره روى سطح اتکاء و دست ديگر پس از گذشتن از طول بند روى سطح زمين قرار مىگيرد. هر دو دست تا رسيدن به يک وضعيت کاملاً کشيده در مفصل آرنج به زمين نيرو وارد مىکند. سپس يک يا هر دو دست از زمين جدا شده، روى رانها قرار مىگيرد و به باز شدن تنه و پاها تا رسيدن به حالت عمودى کمک مىکند.
|
|
جزء مربوط به عمل تنه :
|
|
- مرحلهٔ اول : چرخش کامل، شکم پائين؛ سر و تنه تا رسيدن بالاتنه به حالت عمودى به جلو خم مىشود. سپس لگن خاصره تا ارتفاع کمربند شانه يا بيشتر بالا آورده مىشود. پشت همراه با چرخش تنه يا بدون آن تا رسيدن به وضعيت عمودى کشيده مىشود.
|
|
- مرحلهٔ دوم : چرخش کامل، شکم بالا؛ سر و تنه خم مىشود يا مىچرخد تا سطح جلويى تنه رو به سطح اتکاء قرار گيرد. سپس، لگن خاصره تا سطح کمربند شانه يا بيشتر بالا آورده مىشود. پشت از اين وضعيت تا رسيدن به وضعيت عمودى همراه با چرخش يا بدون چرخش تنه کشيده مىشود.
|
|
- مرحلهٔ سوم : چرخش جزئي: خم کردن و چرخش، بدن را به وضعيت رو به پهلو در مىآورد، بهطورى که شانهها بالاتر از سطح لگن باقى مىماند. پشت تا رسيدن به وضعيت عمودى با چرخش يا بدون آن کشيده مىشود.
|
|
- مرحلهٔ چهارم : چرخش به جلو؛ سر و تنه با چرخش بسيار کم يا بدون چرخش، به جلو خم مىشود. خم شدن و باز شدن قرينه با چرخش مختل مىشود. خم شدن با چرخش کم، توسط چرخش در جهت مخالف اصلاح مىشود. يک يا چند تغيير در جهت چرخش اتفاق مىافتد.
|
|
- مرحلهٔ پنجم : حرکت قرينه؛ سر و تنه بهطور قرينه به جلو حرکت کرده، از وضعيت عمودى نيز مىگذرد؛ سپس پشت بهطور قرينه به وضعيت عمودى در مىآيد.
|
|
جزء مربوط به پا :
|
|
- مرحلهٔ اول :زانو زدن؛ هر دو پا به سمت تنه خم شده، به يک سمت مىچرخد. به اين ترتيب يک وضعيت
زانو زدن بهوجود مىآيد. سپس يک پا بيشتر خم شده در وضعيت نيمه زانو زدن در
مىآيد. جلوتر همزمان با حرکت پاى ديگر به جلو و باز شدن آن در مفصل آرنج، با فشار
به وضعيت کشيده در مىآيد.
|
|
- مرحلهٔ دوم : پرش به وضعيت چمباتمه؛ پاها خم شده و به يک سمت مىچرخد. سپس هر دو پا بهطور همزمان از زمين جدا شده، به جاى اول خود مىچرخند. در حالى که مفصلهاى لگن و زانوها براى رسيدن به يک وضعيت چمباتمه يا نيمه چمباتمه خم مىشوند، پاها عقب روى سطح زمين فرود مىآيند. سپس تا رسيدن به وضعيت عمودى باز مىشوند.
|
|
- مرحلهٔ سوم : نيمه زانو زدن؛ همزمان با چرخش يک يا هر دو پا به يک سمت، هر دو پا به سمت تنه خم مىشوند. به اين ترتيب الگوى نيمه زانو زدن پديد مىآيد. همزمان با حرکت پاى مخالف به جلو و کشيده شدن آن، پاى جلو بهمنظور باز شدن به زمين فشار مىآورد.
|
|
- مرحلهٔ چهارم : چمباتمهٔ نامتقارن با سطح اتکاء وسيع؛ يک يا هر دو پا به شکل نامتقارن ضربدري، يا با سطح اتکاء وسيع به سمت تنه خم مىشوند. چرخش داخلى مفصلهاى لگن ممکن است موجب قرار گرفتن پاها در طرفين لگن خاصره شود. چرخش نامتقارن لگن امرى طبيعى است. پاها براى رسيدن به وضعيت کشيده به زمين فشار مىآورند. با عمل گام برداشتن هنگام باز کردن مفصلهاى زانو، حرکت ضربدرى يا نامتقارن پاها ممکن است اصلاح شود.
|
|
- مرحلهٔ پنجم : چمباتمهٔ قرينه؛ با نزديک شدن پاشنهها به باسن در يک سطح اتکاء باريک در حالت چمباتمه، پاها به وضعيت خميده در مىآيند. عمل گام برداشتن هنگام کسب وضعيت چمباتمه ممکن است مشاهده شود يا گامهاى تعادلى (يا لىلي) ممکن است به دنبال برخاستن متقارن مشاهده گردد.
|
|
برگرفته شده از وان سانت، در پرس.
|
|
وان سانت و همکاران او دريافتند که اکثر نوجوانان با دستها بهطور متقارن به زمين فشار مىآورند، تنه را بهطور متقارن خم مىکنند و عمل چمباتمه را نامتقارن انجام مىدهند. بنابراين تقارن از ويژگىهاى الگوهاى حرکت افراد در دوران نوجوانى و جوانى است. کودکان کم سن و سال ممکن است بچرخند و وضعيتهاى نامتقارن داشته باشند؛ زيرا نمىتوانند جهت و مقدار نيرويى را که بهمنظور حفظ تعادل در طول برخاستن نياز دارند، کنترل کنند.
|
|
توجه داشته باشيد که بيشتر الگوهاى کارآمد دستها در مرحلهٔ ۳ جدول بالا وجود دارد. بهدليل اينکه اين ترتيب حرکات يک ترتيب در طول زندگى است، مراحل ۴، ۵ و ۶ که در داخل چهارخانهاى با خطوط منقطع آمده است، ممکن است الگوهاى حرکتى مورد استفاده در ميانسالى يا سنين بالاى بزرگسالى را نشان دهد که از نظر مکانيکى مانند حرکات مرحلهٔ ۳ کارآمد نيستند. در مبحث بعدى اطلاعاتى در مورد الگوهاى حرکتى بزرگسالان ارائه خواهد شد که براى رشد اين مهارت در يک چشمانداز عملکردى جديد در تمام طول زندگى مفيد است.
|
|
مشاهدۀ الگوهاى برخاستن. بهترين روش مشاهدۀ مهارت برخاستن از وضعيت درازکش به پشت مشاهدهٔ آن از سمت راست يا چپ اجراکننده است. مشاهدە از اين دو جهت به فرد اجازه مىدهد تا کشيده شدن سر و پاها را در هر دو سمت راست و چپ به خوبى ببيند. مشاهدهکننده مىتواند هر چرخشى از تنه و وارد آوردن نيرو توسط دستها را به خوبى ملاحظه کند. هنگامى که حرکات فرد متقارن است، مشاهدهکننده نمىتواند عضو يا اعضاء سمت دورتر بدن را به خوبى ببيند.
|