هيپرکلسمى به هر علتى موجب خستگي، افسردگي، گيجى ذهني، بىاشتهائي، تهوع، يبوست، نقايص توبولى کليه، پلىاوري، فاصله QT کوتاه و آريتمى مىگردد. علائم CNS و GI در کلسيم سرمى > ۹/۲ mmol/L
(۱۱/۵ mg/dL) رخ مىدهد و وقتى کلسيم سرم ۲/۳ mmol/L (>۱۳mg/dL) باشد اختلال عملکرد کليوى ايجاد مىشود. هيپرکلسمى شديه معمولاً به کلسيم سرمى ۷/۳ mmol/L
(>۱۵mg/dL) گفته مىشود. اين حالت نوعى اورژانس طبى است و باعث کوما و ايست قلبى مىشود.
ب. افزايش ۱ و ۲۵ دىهيدروکسى ويتامين D، سارکوئيدوز و ساير بيمارىهاى گرانولوماتوز
ج. هيپرکلسمى ايديوپاتيک شيرخوارگي
IV. مربوط به ساخت و انهدام بالاى استخوان
الف. هيپرتيروئيدى
ب. بىحرکتى
ج. تيازيدها
د. مسموميت با ويتامين A
V. مربوط به نارسائى کليه
الف. هيپرپاراتيروئيدى ثانويه شديد
ب. مسموميت با آلومينيوم
ج. سندرم شير - قليا
هيپرپاراتيروئيدى اوليه نوعى اختلال عمومى در متابوليسم استخوانى است که بر اثر افزايش ترشح هورمون پاراتيروئيد
(PTH) ايجاد مىشود. علل افزايش ترشح آن، آدنوم (۸۱%) يا کانسر (۴%) يکى از غدد يا هيپرپلازى پارتيروئيد (۱۵%) است. هيپرپاراتيروئيدى خانوادگى مىتواند قسمتى نئوپلازى اندوکترين متعدد تيپ ۱ (MEN 1) - که با تومورهاى هيپوفيزى و جزاير پانکراس نيز همراه است - يا MEN تيپ 2a - که با فئوکروموسيتوم و سرطان مدولرى تيروئيد نيز همراه است - باشد.
هيپرکلسمى ناشى از بدخيمى اغلب شدن زيادى دارد و درمان آن مشکل است. مکانيسمهاى اين حالت عبارتند از:
۱. آزادسازى پروتئين وابسته به PTHrP) PTH) در سرطانهاى ريه، کليه و سلول اسکلوموس
۲. تخريب موضعى استخوان در ميلوم و سرطان پستان
۳. فعال شدن لنفوسيتها و در نتيجه آزادسازى اينترلوکين ۱ (IL-1) و فاکتورنکروز تومور (TNF) در ميلوم و لنفوما يا
۴. افزايش ساخت ۱ و ۲۵ دىهيدرکسى ويتامين D در لنفوم.
حالات متعدد ديگرى نيز با هيپرکلسمى همراه هستند. اين حالات عبارتند از: سارکوئيدوز و ساير بيمارىهاى گرانولوماتوز (اين بيمارىهاى موجب افزايش ساخت ۱ و ۲۵ دىهيدروکسى
ويتامين D مىشوند)، مسموميت با ويتامين D در اثر مصرف مزمن دوزهاى بالاى ويتامين (۱۰۰-۵۰ برابر نياز فيزيولوژيک)، ليتيوم (عاليت غده پاراتيروئيد را افزايش مىدهد) و هيپرکلسمى
هيپرکلسيوريک خانوادگى (FHH) ناشى از توراث اتوزوم غالب نوعى جهش درگيرنده حسکننده کلسيم (باعث ترشح نامتناسب PTH و تشديد بازجذب کليوى کلسيم مىشود). همچنين ممکن است
هيپرپاراتيروئيدى ثانويه شديد به بيمارى مرحله انتهائى کليه اضافه شود. اگر ترشح بالاى PTH حالت اتونوم به خود بگيرد و به درمان طبى پاسخ ندهد. هيپرپاراتيروئيدى ثالثيه اتفاق
افتاده است.
علائم بالينى
علائم بالينى اکثر بيماران مبتلا به هيپرپاراتيروئيدى حتى در صورت درگيرى کليوى و سيستم اسکلتى بدون علامت هستند. بيماران عمدتاً هيپرکلسيورى و پلىاورى دارند و امکان دارد کلسيم در پارنشيم کليه رسوب کند يا سنگ کليه تشکيل گردد. ضايعه اسکلتى مشخصه آن استئوپنى يا بهندرت در اختلالات شديدتر بهصورت استئيت فيبروز کيستيک است. همچنين ممکن است جذب استخوانى نوک انگشتان، جذب زيرپوستى انگشتان يا ضايعات سوراخسوراخ کوچک
(Tiny "Punched Out" Lesions) جمجمه همه عرضه گردد. افزايش جذب استخوانى بيشتر استخوانهاى کورتيکال را درگير مىکند تا استخوان ترابکولار. هيپرکلسمى مىتواند متناوب يا مداوم باشد و فسفات سرم
معمولاً پائين است ولى مىتواند طبيعى باشد.