
فلسفه یلدا برایمان حکایت پایداری در برابر تاریکی بود؛ شبی برای پشت سر گذاشتن سرمای وجود و رسیدن به روشنایی خورشید. دورهمی خانواده و همسایهها گرمابخش بود و شاهنامهخوانی و فال حافظ، حلقهای ناگسستنی میان نسلها میبافت.
پدر و مادر بزرگی که با وجود دشواری اقتصادی همه توان خود را برای فراهم کردن توشهای و سفرهای نسبتا ساده در شب یلدا بکار گرفتهاند؛ هنگامی که شب دور هم جمع میشوند با دو نوه جوان خود که با چهرههایی که نور آبی سرد تلفنهای هوشمندشان بر آنها افتاده و مشغول اسکرول کردن یا ارسال استوری هستند مواجه میشوند. آنها هیچ توجهی به قصه گو ندارند. دستهای پیرزن در حال اشاره به کتاب حافظ است، در حالی که دستان جوانان مشغول لمس صفحه نمایش است. این مهم فاصله عاطفی بین نسلها را به وضوح نشان میدهد. فضایی آمیخته از دلتنگی و نوستالژی با حسی از غیاب.
امروز با کمرنگ شدن سنتهای ساده، گویی نه تنها طولانیترین شب سال، که فاصلهها نیز بلندتر شده است.
برای بررسی چرایی این تغییر امان الله قرایی آسیب شناس اجتماعی در گفتوگو با میزان به بررسی کاردکردهای سنت شب یلدا در جامعه پرداخت و گفت: در سالهای اخیر، تمرکز از شبنشینیهای ساده، شعرخوانی و گفتوگوهای عمیق به سمت تجملات، خرید اقلام گرانقیمت (مثل آجیلها و هندوانههای لوکس) و برگزاری مهمانیهای پرهزینه تغییر کرده است؛ و به نوعی مقوله بنیان جامعه اصالت در برابر مصرفگرایی یعنی تغییر تمرکز از معنا به ماده را مطرح کرده است. این موضوع به خوبی تضاد طبقاتی و تأثیر فرهنگ مصرفگرایی جهانی بر یکی از اصیلترین جشنهای ایرانی را نشان میدهد؛ و شب چله نمادین و برگرفته از آداب و سنتهای قدیمی ایرانی را به یک از نمایش در بین برخی از خانوادهها بدل کرده است.
وی با بیان اینکه جامعه ایرانی با بحران هویت فرهنگی روبهرو شده، بر لزوم پاسداری از آیینهای اصیل ملی مانند شب یلدا تاکید و بیان کرد: تهاجم فرهنگی غرب و کمتوجهی به ارزشهای بومی عاملی برای سرگردانی و تعارض هویتی جوانان شده به همین دلیل هالوین، کریسمس و ولینتاین. در بین جوانان رواج پیدا کرده است الگوگیری جوانان از این مراسم، نتیجه همین بیتوجهیها است و عملکرد نظام آموزش و پرورش را زیر سوال میبرد.
قرایی با اشاره به ریشه تاریخی یلدا و تاثیر آن بر انسجام خانواده، خاطرنشان کرد: یلدا تنها یک جشن باستانی نیست، بلکه ابزاری برای همدلی، همفکری و مقابله با خودمداری و مصلحتگرایی فردی است. این آیین میتواند جوانان را با میراث ماندگار ملی آشنا و آنان را در برابر هجمه رسانههای بیگانه و فضای مجازی مصون دارد.
این کارشناس بار دیگر به انتقاد از ضعف نهادهای آموزشی و رسانهای در ترویج هویت ملی پرداخت و گفت: برخی کشورها مانند تاجیکستان، ژاپن و کره جنوبی با وجود بهرهگیری از تمدن غرب، اصالت فرهنگی خود را حفظ کردهاند، اما ما در این زمینه غفلت کردهیم.
وی بیان کرد: با وجود اینکه یلدا نماد گردهمایی خانواده، فامیل حتی همسایگان است، بسیاری از افراد به ویژه جوانترها به جای تمرکز بر صحبت با بزرگترها و نقل داستان، بیشتر وقت خود را درگیر تلفنهای همراه و شبکههای اجتماعی میگذرانند. این موضوع به یک دغدغه جهانی در مورد کیفیت تعاملات انسانی در عصر دیجیتال میپردازد؛ آیا ما واقعاً در کنار هم هستیم یا فقط حضور فیزیکی داریم؟
وی با قدردانی از اقدامات خودجوشانه برخی گروهها برای اهدای اقلام یلدایی به خانوادههای نیازمند، تاکید کرد: اگر برای معیشت مردم و کاهش شکاف طبقاتی چارهای اندیشیده نشود، پاسداری از آیینهایی مانند یلدا با مخاطره جدی روبهرو خواهد شد. ضرورت ترویج سادگی در برگزاری مراسم، تقویت آموزشهای مدرسهای و تولید محتوای فرهنگی در صدا و سیما برای نسل جوان تأکید کرد.
محمد رحیمی، جامعه شناس و استاد دانشگاه نیز در گفتوگو با میزان در رابطه با تاثیرات فرهنگی شب یلدا بر جامعه ضمن اشاره به اینکه بزرگداشت شب یلدا بهعنوان یکی از اصیلترین آیینهای ایرانی، نقش مهمی در حفظ و بازتولید فرهنگ، هویت ملی، و پیوستگی اجتماعی دارد، گفت: یلدا نماد پیروزی نور بر تاریکی و امید بر ناامیدی است و ایرانیان از دیرباز آن را فرصتی برای تقویت روحیه، عشق به زندگی، و همبستگی خانوادگی میدانند. برگزاری این مراسم سبب میشود ارزشهایی چون احترام به بزرگان، مهر و محبت میان افراد خانواده و انتقال تجارب و دانش میان نسلها زنده بماند. در عین حال، یلدا فرصتی برای یادآوری میراث ادبی و فرهنگی مانند اشعار حافظ، فردوسی و مولوی است که محتوای این شب را غنا میبخشد. در جامعهای که دستخوش تغییرات سریع است، استمرار چنین آیینهایی سبب ایجاد حس ثبات، تعلق و هویت جمعی میشود و مانع از گسست فرهنگی نسلها میشود.
وی با بیان اینکه تقویت فرهنگ شب یلدا نیازمند توجه آگاهانه به ارزشهای هویتی و اخلاقی آن است، ادامه داد: نخست باید آموزش عمومی درباره معنا و فلسفه این آیین در نظام آموزشی و رسانهای گسترش یابد تا نسل جدید از ریشههای فرهنگی خود آگاه شود. رسانهها با تولید محتوای کیفی، برنامههای فرهنگی و گفتوگو با پژوهشگران حوزه فرهنگ میتوانند نقش مؤثری در ترویج این آیین داشته باشند. خانوادهها نیز با بازآفرینی شیوههای سنتی نظیر قصهگویی، شاهنامهخوانی و یادآوری خاطرات نیاکان میتوانند پیوندهای عاطفی و فرهنگی را مستحکم کنند. همچنین نهادهای فرهنگی و شهرداریها میتوانند با برپایی جشنها و رویدادهای مردمی در فضاهای عمومی، زمینه مشارکت اجتماعی را فراهم آورند. در نهایت، تأکید بر محتوای فرهنگی و اخلاقی یلدا، نه بر ظواهر تجملی آن، باید محور سیاستگذاری فرهنگی قرار گیرد تا جوهره اصیل این سنت زنده بماند.
این جامعه شناس درباره نقش شب یلدا در حفظ انسجام اجتماعی بیان کرد: در دنیای امروز که روابط اجتماعی اغلب سطحی و فردگرایانه شده است، مراسمهایی مانند شب یلدا نقشی حیاتی در بازسازی پیوندهای اجتماعی دارند. این آیین فرصتی است برای گردهمایی انسانها در فضایی صمیمی، که در آن گفتوگو، خنده، خاطرهگویی و همدلی جایگزین سردی و فاصلههای روزمره میشود. یلدا نهتنها حفظکننده روابط خانوادگی است، بلکه نوعی تمرین فرهنگی برای همزیستی و یادگیری احترام متقابل میان نسلها محسوب میشود. در جامعهای که فردگرایی ارزش مسلط شده است، آیینهایی مانند یلدا معناهایی چون تعاون، عشق، دوستی و مشارکت را بازآفرینی میکنند و زمینه ارتقای «سرمایه اجتماعی» را فراهم میآورند. از این منظر، پاسداشت یلدا اقدامی فرهنگی برای تقویت انسجام و سلامت روانی جامعه است.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که با توجه به گرانیها چگونه میتوان این مراسم را بهصورت ساده برگزار کرد؟ توضیح داد: نباید یلدا را فقط «آیین سنتی» بینیم، بلکه باید آن را صحنهای برای کشمکش میان سه نیروی هویت فرهنگی، مصرفگرایی و رسانههای نو بدانیم. از یکسو، یلدا همچنان لحظهای برای بازتولید هویت ایرانی، انتقال حافظه تاریخی و تقویت پیوندهای خانوادگی است و از سوی دیگر، فشارهای اقتصادی شدید، سفره یلدا را کوچک کرده و سنت را در معرض تقلیل به «هزینه» قرار داده است. بسیاری از خانوادهها یا ناچار به سادهسازی افراطی شدهاند یا زیر بمباران تبلیغات و هنجارهای مصرفی، یلدا را در قالب رقابت تجملاتی و نمایش درآوردهاند، تا جایی که برخی گزارشها از تبدیل شدن این شب به «کابوس مالی» بهجای جشن جمعی حکایت دارد.
رحیمی افزود: امروزه سفرههای خانوادههای متوسط و کمدرآمد کمرنگ شده و عملاً امکان خرید اقلام سنتی شب یلدا را ندارند، که این امر برگزاری مراسم را مانند گذشته ناممکن ساخته است. در مقابل، گروهها و خانوادههایی که یلدای لاکچری برپا میکنند و تصاویر آن را در فضای مجازی به اشتراک گذاشته و وایرال میشود، باید بیشتر بر نمود فرهنگی آن مانند شعرخوانی، گفتوگوی بیننسلی و تقویت همبستگی تمرکز کنند تا جنبههای تفاخر و نمایش مصرفی، تا یلدا بهجای نماد شکاف طبقاتی، به پلی برای وحدت فرهنگی تبدیل شود.
وی با اشاره به اینکه رسانههای دیجیتال و شبکههای اجتماعی، یلدا را جهانی و مجازی کردهاند و ایرانیان داخل و خارج کشور از طریق تماسهای ویدئویی، هشتگها و «یلدای مجازی» دور هم جمع میشوند و همزمان این آیین را به یک «برند فرهنگی» برای نمایش هویت و جذب مخاطب جهانی بدل میکنند، گفت: یلدا امروز در یک وضعیت دوگانه قرار دارد؛ از یک سو، ابزارهای دیجیتال امکان حفظ پیوندها، بازتعریف هویت ایرانی و حتی خلق شکلهای تازهای از همبستگی مثل یلدای آنلاین برای خانوادههای مهاجر و دور زی (خانوادههایی که دور ازهم زندگی میکنند) را فراهم کردهاند و از سوی دیگر، همین فضا، یلدا را در معرض تبدیل شدن به «نمایش مصرف» و «زیباییشناسی اینستاگرامی» قرار داه است که گاه معنای عمیق آن را تحتالشعاع سفرههای پرزرقوبرق و پستهای مقایسهای قرار میدهد.
این جامعه شناس ادامه داد: در چنین شرایطی، نگاه جدید و انتقادی به یلدا یعنی تلاش آگاهانه برای بازگشت به جوهره آن، یعنی تقویت گفتوگوی بیننسلی، مقاومت در برابر فشار مصرفگرایی، استفاده خلاق از فضای مجازی برای تعمیق ارتباط انسانی، و تبدیل این شب به میدان بازاندیشی جمعی و همبستگی، نه صرفاً شبی برای «مصرف و نمایش».
منبع : خبرگزاری میزان

















































