سفر رفتن دیگر مثل گذشته ساده نیست. تا همین چند وقت پیش، با دیدن اولین تعطیلات، بدون نگرانی کولهبار سفر را میبستیم و راهی میشدیم. قطار هم همیشه گزینه محبوب و ارزانی بود که هوای جیبمان را داشت. اما حالا ورق برگشته و قیمتها طوری بالا رفته که قبل از هر تصمیمی باید ماشینحساب دست گرفت. خیلیها با دیدن نرخهای جدید، قید سفر ریلی را میزنند و سفر نرفتن را ترجیح میدهند. در این مقاله میخواهیم ببینیم چرا هزینهها اینقدر بالا رفته و آیا هنوز راهی برای سفر اقتصادی با قطار وجود دارد؟ تا انتها همراه ما باشید.
سهم سفرهای ریلی در سبد هزینه خانوارهای ایرانی
در گذشتهای نه چندان دور، بخش کوچکی از حقوق ماهانه یک کارمند یا کارگر صرف
خرید بلیط قطار میشد. خانوادهها میتوانستند حداقل سالی دوبار با قطار به مشهد یا شهرهای دیگر بروند. اما امروز، هزینه بلیط رفت و برگشت برای یک خانواده چهار نفره، رقم قابل توجهی میشود. اگر هزینههای جانبی سفر مثل غذا و اقامت را هم کنار بگذاریم، فقط خود بلیط بخش بزرگی از درآمد ماهانه را میبلعد.
آمارهای موجود و وضعیت بازار نشان میدهد که سفر ریلی در حال خارج شدن از دسترس قشر متوسط و ضعیف جامعه است. وقتی هزینههای واجبتر مثل اجاره خانه، گوشت و مرغ و هزینههای درمان بالا میرود، طبیعی است که خانوادهها اولین چیزی که حذف میکنند، تفریح و سفر است.
در واقع سهم قطار در سبد هزینه خانوار به شدت کوچک شده و جای خودش را به هزینههای ضروریتر داده است. این اتفاق زنگ خطری برای صنعت گردشگری و البته سلامت روانی جامعه است که دیگر توان مالی برای تفریح ندارد.
دلایل اصلی جهش قیمت بلیط قطار
شاید بپرسید چرا قیمتها اینقدر بالا رفته است؟ مگر قطار روی زمین حرکت نمیکند؟ پاسخ به این سوال تکبعدی نیست. شرکتهای حملونقل ریلی با مشکلات زیادی دستوپنج نرم میکنند. هزینههای مختلف از هر سو به این صنعت فشار میآورد و طبیعتاً وقتی هزینه تمام شده بالا برود، چارهای جز تغییر قیمت بلیط باقی نمیماند. اما اگر بخواهیم دقیقتر نگاه کنیم، چند عامل کلیدی وجود دارد که بیشترین فشار را به صنعت ریلی کشور وارد میکنند.
فرسودگی و عمر بالای ناوگان ریلی
اولین چالش، سن بالای واگنها است. نگهداری قطارهای قدیمی درست مثل یک خودروی فرسوده، هزینه بالایی دارد. این قطارها مدام نیاز به تعمیر و قطعات یدکی وارداتی دارند که قیمتشان با نوسانات ارز بالا میرود. شرکتها هم برای حفظ ایمنی و سرپا نگه داشتن این ناوگان، چارهای ندارند جز اینکه هزینههای سنگین تعمیرات را روی قیمت نهایی بلیط حساب کنند.
نبود حمایتهای کافی دولتی
مورد دوم، کمبود یارانههای دولتی است. حملونقل عمومی برای ارزان ماندن به حمایت نیاز دارد، اما وقتی این کمکها به شرکتهای خصوصی نرسد، آنها مجبور هستند روی پای خودشان بایستند. از آنجا که هزینههای جاری شوخیبردار نیست، شرکتها ناچار هستند فشار مالی را به دوش مسافر منتقل کنند که نتیجهاش همین افزایش قیمتها است.
تاثیر مسافت و استهلاک بر قیمتها
سومین مورد، مسئله مسافت است. در مسیرهای طولانی که استهلاک قطار و مصرف سوخت بیشتر است، افزایش قیمت خیلی محسوستر به نظر میرسد. در واقع هرچه مسیر دورتر باشد، هزینههای جانبی شرکت بیشتر میشود.
مثلاً افرادی که مسافر همیشگی جنوب هستند خوب میدانند که قیمتها چقدر تغییر کرده است. این روزها دیدن قیمت
قطار تهران اهواز برای کسی که میخواهد به دیدن اقوامش برود یا برای کار به جنوب سفر کند، شوکهکننده است. مسیری طولانی که قبلاً با هزینهای اندک طی میشد، حالا بخش بزرگی از بودجه سفر را میبلعد و مسافر را بر سر دوراهی رفتن یا نرفتن قرار میدهد.
مقایسه هزینه سفر با قطار، هواپیما و اتوبوس
بیایید یک حساب کتاب سرانگشتی بکنیم. هواپیما که تکلیفش روشن است؛ لوکسترین و سریعترین روش سفر که قیمتهایش برای قشر متوسط جامعه تقریبا دستنیافتنی شده است. اتوبوس ارزانترین گزینه باقی مانده، اما ایمنی کمتر و خستگی زیاد در مسیرهای طولانی، آن را برای خانوادهها و سالمندان نامناسب میکند.
قطار همیشه حد وسط بود. نه آنقدر گران بود که جیب را خالی کند و نه آنقدر سخت که سفر را به کام مسافر تلخ کند. اما حالا این کفه ترازو به هم ریخته است. فاصله قیمتی قطار با هواپیما در برخی کلاسهای لوکس (مثل قطارهای ۵ ستاره) کم شده، اما کیفیت خدمات لزوماً به همان نسبت بالا نرفته است.
آیا قطار هنوز مقرونبهصرفه است؟
پاسخ به این سوال بستگی دارد که «مقرونبهصرفه» را چطور تعریف کنیم. اگر مقایسه با هواپیما باشد، بله هنوز ارزانتر است. اما اگر مقایسه با درآمد مردم باشد، خیر.
به خصوص در مسیرهای پرتردد زیارتی که تقاضا بالا است، این گرانی بیشتر به چشم میآید. خیلی از ما عادت داشتیم سالی یکبار به پابوس امام رضا برویم. اما حالا
رزرو بلیط قطار تهران مشهد برای یک خانواده، نیازمند ماهها پسانداز است.
دیگر نمیشود آخر هفته تصمیم گرفت و راهی شد؛ باید ماشین حساب دست گرفت و دید آیا بودجه اجازه میدهد یا نه. همین موضوع باعث شده خیلیها قید سفر با کیفیت را بزنند و به گزینههای سختتر فکر کنند.
واکنش مردم و کاربران در شبکههای اجتماعی
کافیست سری به توییتر یا اینستاگرام بزنید تا ببینید مردم چه میگویند. گلایهها درباره گرانی بلیط قطار زیاد است. کاربری نوشته بود: «قدیم با پول بلیط الان، میشد رفت هتل و سه روز هم ماند!» دیگری به طنز گفته بود: «قطار هم لاکچری شد، از این به بعد باید عکس بلیط قطار را استوری کنیم.»
این شوخیهای تلخ نشاندهنده عمق ماجرا است. مردم احساس میکنند یکی از آخرین پناهگاههای تفریحی ارزانقیمتشان را از دست دادهاند. کامنتهای زیر پستهای خبری پر از ابراز ناامیدی است. دانشجویانی که در شهرهای دیگر درس میخوانند و سربازانی که باید به مرخصی بروند، بیشترین ضربه را میخورند و صدای اعتراضشان بلندتر است. آنها میگویند چرا وسیلهای که باید عمومی و در دسترس باشد، تبدیل به کالایی خاص شده است؟
آینده سفرهای ریلی در ایران چه میشود؟
پیشبینی آینده کار سادهای نیست، اما روند فعلی نشانههای خوبی ندارد. اگر تورم کنترل نشود و کمکی به صنعت ریلی صورت نگیرد، دو اتفاق محتمل اس؛: یا کیفیت خدمات به شدت افت میکند تا قیمتها ثابت بماند یا قیمتها باز هم بالا میرود و قطار تبدیل به وسیلهای برای قشر مرفه میشود.
البته طرحهایی برای نوسازی ناوگان و ورود قطارهای جدید وجود دارد، اما اجرای آنها زمانبر و پرهزینه است. کارشناسان معتقدند تا زمانی که سرمایهگذاری درستی در زیرساختها انجام نشود، نمیتوان انتظار تغییر بزرگی داشت. مردم باید خودشان را با این واقعیت جدید تطبیق دهند که دوران سفرهای ریلی خیلی ارزان، احتمالا به پایان رسیده است.
راهکارهایی برای سفر مقرونبهصرفه با قطار
با تمام این اوصاف، هنوز هم میشود با کمی دقت، هزینهها را مدیریت کرد.
• سفر در روزهای وسط هفته و غیرتعطیل به جای ایام شلوغی
• اولویت دادن به قطارهای ۳ یا ۴ ستاره با قیمت مناسبتر
• اقدام فوری برای خرید بلیط قطار در زمان پیشفروش جهت از دست ندادن ظرفیتهای ارزان
• حذف هزینه رستوران با همراه داشتن غذای خانگی
آیا بلیط قطار از سبد خانوار حذف شده یا فقط نحوه خرید تغییر کرده؟
واژه «حذف» شاید کمی اغراق باشد، اما حضور قطار در سبد خانوار قطعاً کمرنگ شده است. مردم هنوز سفر میکنند، ولی الگوی آن را تغییر دادهاند؛ مثلاً به جای کوپه دربست، به صندلیهای سالنی یا کاهش دفعات سفر رضایت میدهند.
در واقع سفر ریلی حذف نشده، بلکه به خاطر فشار هزینههای واجبتر، اولویت پایینتری پیدا کرده است. مردم در حال سازگاری با شرایط هستند و از کیفیت سفر کم میکنند؛ موضوعی که اگر مدیریت نشود، در آینده باعث افزایش صندلیهای خالی قطارها خواهد شد.
گرانیهای اخیر دسترسی به سفری ایمن و راحت را دشوار کرده است. همه ما آرزو داریم شرایطی ایجاد شود که دوباره سفر با قطار، گزینهای ارزان، در دسترس و شیرین برای تمام اقشار جامعه باشد، نه کالایی لوکس که باید برای داشتنش ماهها برنامهریزی کرد. سفر حق همه است و نباید به رویا تبدیل شود.