وزارت گردشگری و آثار باستانی مصر اعلام کرد که پس از سال‌ها جستجو، مقبره گمشده فرعون تحوتموس دوم از سلسله هجدهم پادشاهی مصر باستان کشف شده است. از زمان کشف مقبره توت‌عنخ‌آمون در سال ۱۹۲۲، هیچ مقبره سلطنتی دیگری در مصر کشف نشده بود. مقبره تازه کشف‌شده که با کد C4 شناخته می‌شود، در غرب شهر الاقصر و در منطقه‌ای …

به تازگی ویدیویی از راهروی شکیل استادیوم آزادی پس از بازسازی در فضای مجازی منتشر شده است. طراحی قاب‌های بزرگ توکار در این راهروها و استفاده از تصاویری که به تازگی ویدیویی از راهروی شکیل استادیوم آزادی پس از بازسازی در فضای مجازی منتشر شده است.

قرار دادن گیاهان مناسب راه پله‌های سرد و بدون نور یک راهکار ساده برای جذابیت بیشتر قسمت راهروی خانه است. از جمله گیاهانی که می‌توانید در...

برای راهروهای باریک، جا کفشی باید طراحی‌ای داشته باشد که ضمن کاربردی بودن، فضای زیادی اشغال نکند. پیشنهاد می‌شود از جا کفشی‌های کم‌عمق (عمق 20 تا 30 اگر فضای راهرو بسیار محدود است، جا کفشی با درب کشویی یا درب‌های رو به بالا انتخاب مناسبی است تا فضای بازشوی آن مشکلی ایجاد نکند.

«اگه بدونی برادرت از من چه درخواستی داشته تو هم دیگه نگاه تو صورتش نمی‌کنی!» صدای زن جوان در راهروی مجتمع قضایی خانواده پیچیده است و دست‌آخر زن جوان راز زندگی اش را روی دایره می‌ریزد. یک روز در مجتمع قضایی خانواده پای پرونده‌های عجیبی را به گزارش ما باز می‌کند که بازیگر نقش اول آن فضای مجازی است.

دکوراسیون داخلی یک هنر بصری و کاربردی است که نه تنها زیبایی فضاها را بهبود می‌بخشد، بلکه احساس آرامش و کارایی را در زندگی روزمره به ارمغان می‌آورد.

زن 37 ساله با بیان این که خودم از عاقبت عاشقی در راهروی دادگاه به خوبی آگاه بودم اما بازهم زندگی ام را تباه کردم، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری رسالت مشهد گفت: در کش و قوس جدایی از همسرم بودم که روزی در راهروی دادگاه با جوان 25 ساله ای به نام «فریبرز» آشنا شدم. او هم برای طلاق همسرش …

رکنا: زن 37 ساله با بیان این که خودم از عاقبت عاشقی در راهروی دادگاه به خوبی آگاه بودم اما بازهم زندگی ام را تباه کردم، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری رسالت مشهد گفت.

تازه پشت لبش سبز شده و با دستانی که با دستبند به هم گره شده، در راهروی دادگاه کنار سرباز زندان منتظر ایستاده تا منشی شعبه صدایش کند. پدر و مادر دوستش هم سیاه‌پوش در چند متری او ایستاده‌اند. چشمانش به زمین خیره مانده و از خجالت جرات نگاه کردن به‌ آنها را ندارد‌.