چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

زنان ایرانی بر قله اورست


زنان ایرانی بر قله اورست

به احتمال زیاد هر یک از شما تجربه حضور در کوهستان ها به قصد کوهنوردی و یا حداقل عبور از مبادی کوهپایه ها حتی به قصد چاق کردن قلیان و یا خوردن «دیزی» را داشته اید به هر شکل به ویژه در این سال ها, حضور خیل عظیم مردم به سمت دامنه های کوهستانی و یا گذر از مسیرهای صعب و دشوار به قصد صعود ارتفاعات قلل, خود حکایت از علاقه مندی بسیاری از مردم به این ورزش ارزان قیمت, اما پرخطر و حادثه ساز دارد ارزان به این دلیل که فقط کافی است یک کفش مناسب و یک کوله پشتی ساده را مهیا کنید و دل به کوه بسپارید و پرخطر از این جهت که کوهنوردی را کارشناسان خطرناکترین ورزش نامیده اند حکایت کوه ها و کوهنوردی, دلشدگان کوه و دل دادگان کوه, حکایت بسیار درازی است که قدمت آن به طول دوره حضور بشر بر روی زمین می رسد

افراد حادثه جو و یا طرفداران محیط زیست و دوستداران طبیعت و یا عارفان و بزرگان طریقت و شریعت از جمله کسانی بوده اند که روزها، ماه ها و یا سال های بسیاری را در کوه ها و غارها گذرانده اند و تجربه های استثنایی نیز به دست آورده اند. اما از این گروه که بگذریم گروهی به شکل حرفه ای و تخصصی در قالب گروه ها و هیأت های کوهنوردی اقدام به صعود قلل مرتفع و صعب العبور می کنند و گاه در این مسیر متأسفانه جان خود را در زیر خروارها برف و بهمن و یا کور راه های کوهستانی از دست می دهند.در مسیرهای کوهنوردی برای دسته های کوهنوردی، شکست ها، پیروزی ها، دردها و رنج های تلخی نیز به وقوع می پیوندد که البته صرف نظر از ظاهر این وقایع، حقایقی بس ارزشمند نیز برای آنان که فتح می کنند، حادث می شود.در این بین ما به سراغ بلندپروازترین عاشقان کوه یعنی آنها که به بام جهان صعود کرده و اورست را (به معنای جاودانه و همیشگی و بلندترین) فتح کرده اند، رفتیم. قصد این گزارش و گفت وگو با دو تن از بانوان کوهنورد ایرانی که برای نخستین بار موفق شدند قله اورست را فتح کنند، بود که متأسفانه این دو زن مانند قله اورست، سخت دست نیافتنی بودند. ما برای انجام این گفت وگو این سختی را به جان خریدیم اما هریک از این دو نفر یعنی لاله کشاورز وفرخنده صادق معذوریت های خاص خود را عنوان کردند. یکی از تکرار حرف های مشابه در مصاحبه ها خسته بود و می گفت حرف تازه ای ندارد و دیگری از گرفتاری ها و مشغله های پیش رو که مانع از قرار حتی یک مصاحبه می شد، سخن راند.اصرار برای انجام مصاحبه با این دو بانوی ایرانی به عنوان نخستین فاتحان اورست نتیجه نداد و ما که به علت دلزدگی و یا عدم علاقه آنان برای این گفت وگو به نتیجه نرسیدیم به سراغ سرپرست گروه هیمالیا نوردی- اقبال افلاکی- رفتیم.از او در این باره پرسیدیم و او هم گفت که ما هم نمی توانیم با آنها تماس بگیریم و اصولاً بعد از صعود ارتباطات کم و یا قطع شده است. علت آن را جویا شدیم که خود منجر به یک گفت وگوی چند ساعته شد که بخشی از این گفت وگو در پی از نظرتان خواهد گذشت.

اقبال افلاکی- سرپرست دوم هیمالیا نوردی و رئیس کمیته هیمالیا نوردی- در فدراسیون کوهنوردی است. او بسیاری از قلل مرتفع داخل و خارج ایران از جمله اورست را فتح کرده است و در نخستین صعود بانوان مسلمان ایرانی نیز به اورست سرپرست دوم بوده است.افلاکی از همه چیز سخن گفت؛ از سختی ها، تصمیمات سخت در صعود به اورست، کمبود بودجه و...

پرسیدم نظر شما که بسیاری از قلل مرتفع و دست نیافتنی را صعود کرده اید در باره این جمله چیست، گفته اند: برای این که بدانی یک قله چقدر مرتفع و بلند است نباید حتماً از آن بالا بروی!

- با کمی تامل پاسخ گفت: تعداد کسانی که فقط با یک نگاه بفهمند که عظمت، سختی ها، ملالت ها، دردها، اشک های صعود، نصب پرچم بر بلندای زمین چقدر است، بسیار نادرند. اما من اعتقاد دارم که باید تجربه کرد و باید به فعل در آورد. این، هم برای خود فرد و هم در چنین صعودی برای کشورش مهم است.

شما وقتی به بالاترین سطح کره زمین می رسید و فقط اشک است که سخن می گوید صرفاً یک صعود نکرده اید. این اشک ها حاکی از بسیاری از مفاهیم عمیق درونی است. شما در آنجا خواهید دانست که فقط یک جزء بسیار ناچیز از کل کائنات و هستی هستید. باید بسیار فراتر و وسیع تر و عمیق تر از آنچه بوده اید، تفکر کنید. آنجا فقط خالق عظمت هاست که می گوید و شاید فقط دو رکعت نماز شکر این حال را انتقال دهد. صعود قله، یک بخش از صعود است. صعود قله های کاذب درون مثل غرور، بزرگی و بسیاری از این مفاهیم مهم تر است. البته مفهوم این حرف این نیست که هر کس صعود داشت به این نظر برسد اما در آن لحظه خاص آن هم برای نخستین بار آنچه به طور حتم اتفاق می افتد همین نکته ی خردی و کوچکی بشر در برابر خالق عظیم است.از او می پرسم آیا هرگز شده که فکر کنی دیگر نمی خواهی به کوه بروی که می گوید گاهی در طول برنامه ها به مقاطعی می رسی که قسم می خوری اگر برگشتی کوله پشتی را زمین بگذاری و دیگر به کوه نروی. اما وقتی برمی گردی عشق نمی گذارد. شما عاشق شده اید و متوجه شده اید که عامل حرکت غیر از شماست. می گوید: البته من شاید در اوج فواره باشم! می پرسم آیا قصد انتقال تجربه هایت را در قالب تألیف نداری؟می گوید: شاید وقت آن رسیده باشد.

●هیمالیا سفر ناشناخته ها

افلاکی می گوید: ۱۰ سال است که افرادی در هیمالیانوردی مملکت دارند کار می کنند، از بودجه مملکت استفاده می کنند. کلاس های مختلف می روند و صعودهای مختلف دارند. اما وقتی که مطرح شدند آنها یک دینی به جامعه دارند. به طور مثال حضور در مصاحبه ها، حضور در دانشگاه ها، در کلاس های مختلف و حضور در استان های مختلف که نیازمند تجربه آنها هستند.

آنچه واقعیت دارد خیلی ها برایشان مهم است که بدانند چه کسانی به ۸ هزار متری رفته اند و نباید ناشناخته باشند. برای صعود آنها تمام عوامل کوهنوردی بسیج می شود، اردو می گذارند، انتخاب می شوند و وقتی این نفرها برای صعود می روند و برمی گردند ممکن است این امر برآنها مشتبه شود که واقعاً قدرتمند بوده اند اما باید به این موضوع توجه داشته باشند که چه عواملی آنها را برای بروز این قدرتمندی نایل کرده است و اگر این توانمندی شخصی بود حتماً آنها باید چند بار دیگر هم صعود می کردند و شاید دایره بسته ای برای خود ترسیم کنند که اول و آخر ماجرا همین بود و آن وقت دایره حرکتی خود را آنقدر تنگ می کنند که دست نیافتنی می شوند و شاید حتی باورش نشود که بتواند دوباره آن را تکرار کند!

* برنامه هیمالیانوردی و صعود به اورست سالانه است و یا بنا به انتخاب و آمادگی تیم ها این برنامه به اجرا در می آید؟

- کمیته هیمالیا نوردی برنامه کاری خود را در ابتدای هر سال در قالب یک تقویم ورزشی به فدراسیون کوهنوردی ارایه می دهد. این برنامه شامل صعودهای برون مرزی، کلاس های آموزشی، پوشش دادن به ارگان ها و سازمان هایی که برای صعود تیم خود نیاز دارند از کمیته آموزش و نیرو بگیرند و یا همچنین بخش خصوصی و نیز برگزاری صعودهای زمستانی که با حجم زیاد نفرات همراه است. یعنی هیأت های کوهنوردی اعلام می کنند و با سازماندهی آنها در قالب گروه های بزرگ، صعود انجام می شود. امسال نیز در همدان یک تیم ۷۵۰ نفره صعود داشتند. کمیته هیمالیا نوردی این برنامه ها را به هیأت مدیره تقدیم می کند و هرآنچه را که آنجا تصویب کنند به اجرا در خواهد آورد.وی گفت: تا امسال که هر آنچه که در قالب تقویم ورزشی برای تیم ملی ارایه داده، انجام داده ایم. به عنوان مثال تیم ملی امید در نیمه اول امسال و در سال ۸۳ نیز به قله اسپانتیک در پاکستان با ارتفاع ۷۰۲۸ صعود داشت.بعد از آن بود که بحث صعود بانوان به قله اورست مطرح شد. ابتدا لازم است بگویم که بحث صعود بانوان ۲ سال قبل از آن مطرح بود و حتی تمام اردوها و نفرات آن هم انتخاب و آماده شدند اما درست روزی که آماده می شدیم تا تدارکات را انجام دهیم اعلام شد بودجه نیست!

* یعنی تمام اردوها با همه هزینه های جانبی آن انجام شد اما ناتمام رها شد؟

- بله دقیقاً حداقل برای هر اردو ۶۰۰ تا ۷۰۰هزار تومان هزینه کردیم و ۹ مرحله اردو با همه هزینه های آن انجام شد اما کار اعزام نیمه کاره رها شد. اما برای صعود اورست سال ۸۴ معادل هفت دوره اردوی آمادگی برگزار کردیم که شامل مربی، تغذیه مربی ها، ایاب و ذهاب و خوابگاه ها تدارک دیده شد.

* دلیل این که به این نوع برنامه ها بخشی نگاه می شود چیست؟ چرا برای طرح و برنامه صعود به اورست تا مرحله نهایی بودجه ریزی نمی شود تا زحمات گروه بی نتیجه نماند؟ آیا در ۲ سال پیش در قالب تقویم ورزشی طبق حرفهای شما نباید به طور کامل این موارد دیده می شد؟

- بله یکجا دیده می شود. اما رقم بالای بودجه هایی که در برنامه های برون مرزی مورد استفاده قرار می گیرد با کل بودجه سالانه ۹۰ میلیونی فدراسیون، چگونه باید برنامه ریزی شود. در این جا یک سری کمک های مردمی و نهادها به کمک فدراسیون می آیند، که با آن می توان این بخش از برنامه ها را پیش برد. ما یک حساب بانکی داریم که علاقه مندان به کوه و ارگان ها و نهادها با رایزنی های فدراسیون، آنها را ترغیب به همکاری مالی می کند. به هرحال وقتی که این مجموعه ها تدارک شد می توان اعزام را انجام داد.در صعود بانوان به اورست ۸۲ موضوع بخش های حمایتی علیرغم قول داده شده نهایی نشد و متأسفانه کار ناتمام رها شد.

* چرا برنامه به این مهمی را به بودجه ای موکول می کنید که معلوم نیست تأمین شود؟

- فدراسیون نمی تواند به تنهایی عمل کند. صعود امسال بانوان به قله اورست قریب به ۳۵۰ میلیون تومان هزینه در برداشته است و فدراسیون با بودجه ۹۰ میلیونی آن هم نه فقط برای صعود به اورست بلکه برای کل برنامه های فدراسیون، چگونه باید اقدام کند. فدراسیون از کمیته های مختلفی مانند کمیته های صعودهای داخلی، صخره نوردی، دوچرخه سواری کوهستان، کوهپیمایی در استان ها و امداد نجات تشکیل شده است.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید