جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

Marathon Men


Marathon Men

Music for Airports انو توانست در یک جشن و پایکوبی ۲۶ ساعته, به مدت هفت شب اجراء موفقی داشته باشد در حدود ساعت ۱ ۳۰ نیمه شب بود شنبه شب یکشنبه صبح در وینترگاردن از World Financial Center هم گام با نخستین حرکات برایان انو و هم زمان با به اوج رسیدن برنامه, هواپیماربائی ۲۶ ساعته Bang در Can Marathon اتفاق افتاد

Music for Airports انو توانست در یک جشن و پایکوبی ۲۶ ساعته، به مدت هفت شب اجراء موفقی داشته باشد. در حدود ساعت ۱:۳۰ نیمه شب بود. شنبه شب/یکشنبه صبح در وینترگاردن از World Financial Center هم‌گام با نخستین حرکات برایان انو و هم‌زمان با به اوج رسیدن برنامه، هواپیماربائی ۲۶ ساعته Bang در Can Marathon اتفاق افتاد.

در حالی‌که Bang در Can All-Stars با ناله پیانوئی که ویلون‌سل، باس، گیتار و کیبورد حمایتش می‌کردند هیجان توصیف‌ناپذیری ایجاد کرده بود، ناگهان صدای فریادهائی از ترس به‌همراه چندین صدای پرش از پله‌های مرمرین شنیده شد که در نهایت به صدای قوی‌تر ختم شد.

هر از گاهی موسیقی زیبا و جذاب می‌شد. استیون شیک، نوازنده سازهای ضربتی، قطعه شلوغی با عنوان The Anvil Chorus نواخت و این موسیقی به مدت نیم‌ساعت روی همان پله‌ها اجرا شد. با این‌حال به‌نظر می‌آمد که جمعیت به ماراتن بیست‌ساله Bang در Can علاقه‌مندتر هستند. این برنامه ترکیبی از کارهای اجرا شده در تورها، کارهایج دید و کارهای باشکوه قدیمی بود. ونتیرگاردن مانند فرودگاه عجیب و غریب و مجللی، ساختمانی سبز با سقف خورشیدی و درختان نخل دارد. برخی از دوستان و همراهان با یک‌دست لباس و بعضی‌ها به‌همراه بار و بنه و وسایلشان روی زمین‌، پله‌ها و در هر گوشه و کناری خوابیده بودند. صدها هزار نفر، چه بیدار و چه خواب همه دور هم جمع شدند تا بار دیگر رستاخیز آهنگ لالائی ۱۹۷۸ انو را بشنوند؛ چندین عکس بزرگ نیز دیده می‌شد. صرف‌نظر از همه این موارد، ترکیب آنها در کنار یکدیگر بود که توجه همگان را به‌خود جلب می‌کرد و در واقع فرودگاه، نقطه های‌لایت شده این ماجرا بود. در حالی‌که به پشت دراز کشیده‌اید و به بالا نگاه می‌کنید، از لابه‌لای درختان نخل و سقف خورشیدی تا عمیق سیاهی شب خارج از محیط، با همسایگی و مجاورت ساختمان‌های برج‌مانندی که در بالای سرتان دیده می‌شوند تا صدای نفس‌گیر کیبوردها، همه و همه احساسی در شما برمی‌انگیزند که نمی‌توان آن را به‌شکل واژه درآورد و تنها باید آن را تجربه کنید.

من خیلی دوست داشتم تا صبح بیدار بمانم و نهایت سعی خود را هم کردم. استیون شیک دوبار دیگر هم نمایان شد، یکبار گروه خود را هدایت کرد و بار دیگر اجراء تک‌نفره‌ای از خود به نمایش گذاشت. پیش از رسیدن Grand Valley State University New Music Ensemble از میشیگان و اجراء کار هنرمندانه استیوریچ، باید اجراء همه بخش‌ها به پایان برسد.

در مجموع، نمایش جمعه شب مانند یک Cathartic Event یعنی همان چیزی که انتظارش می‌رفت، اجرا شد. در تمام روزهای هفته گزارش‌های نفس‌گیری در مورد شب نخست نمایش ارائه می‌شد که بنابر هر یک از آنها می‌بایست انتظار حضور یک ستاره، یک مهمان مشهور یا یک فوق‌ستاره کشیده می‌شد، اما همه این موارد برای شب پایانی نگه‌داشته شده بودند. گوئی کنر می‌خواست بهترین سورپریزهایش را در آخرین دقایق ارائه کند! اما او چه کسی می‌توانست باشد؟

● خانم‌ها و آقایان، ران سکسمیت!

حتی از لابه‌لای تشویق‌ها و های و هوی جمعیت هم می‌توانستید صدا را بشنوید. ران بیچاره، انتظارش را هم نداشت. او مردی خوش پوش و شیک است. در ست چهار آهنگی‌اش که کار دو ساعته را تنها در نیم‌ساعت اجرا کرد به واقع خوش درخشید. چه بسا صدایش مناسب کار حرفه اکوستیک Town Hall هم بود.

”Foo Proof“ به آرامی و به‌صورت باشکوهی اجرا شد. ران روی پیانو و کنر روی ترومپت کار کرد. شاید یکی از بهترین اجراهای آن شب همین بخش بود و پیانو و ترومپت بدون کوچک‌ترین مشکلی در هم آمیخته شدند. گروه پشتیبان کنر (که همگی لباس سفید پوشیده بودند) شامل یک بخش شش قسمتی زهی و دو درام‌زن بود. ما در عصر ابهاماتی به‌سر می‌بریم که گروه‌های موسیقی نیز با قدرت شگفت‌انگیز خود قصد دارند همین ابهامات را بیان کنند. شروع‌های بزرگ، اجرا در چندین شب متوالی و ارائه بهترین قطعات، همه گویای تلاش آنهاست. این عصر، عصر شکوفائی استعدادها و هنرنمائی است. شاید تنها Bright Eye۰۳۹;s متوجه چنین حقیقتی شده باشد که خوشبختانه تمام تلاش خود را هم کرده تا به درستی در این مسیر گام بردارد.

کنسرت روی صحنه‌ای باشکوه، با نورپردازی زیبا و جذابیت‌های خاص خود اجرا شد و از همان ابتدا توانست تماشاچیان را با خود همراه کند. تماشاچیان هم نهایت همکاری را داشتند. آنها با آهنگ‌های شاد، رقص و پای‌کوبی می‌کردند و با آهنگ‌های آرام و ملایم، آرامش خود را به نوازندگان انتقال می‌دادند. بریت دانیل از اسپون، یکی دیگر از مهمان‌های ویژه آن شب، در دورترین گوشه صحنه ایستاده بود و دایره زنگی می‌نواخت.

گل پرت کردن و قطعه قطعه کردن پیانو از دیدنی‌های آن شب بود، گیلیان ولچ، ملکه افسانه‌ای bluegrassهم در بخش قطعه قطعه کردن پیانو در کنار دیو راولینگز بود. او در لباس قرمز و درامزهائی که ریتم‌های شبیه به‌همی داشت اجراء منحصر به‌فردی ارائه کرد. چنین به‌نظر می‌رسید که کنر برای اجراء هر چه بهتر از قلب خود کمک می‌گیرد، او برای ارائه بهترین اجرا در بهترین مکان ایستاده بود. تماشاچیان هم بهترین مکان را برای لذت بردن از اوقات خود انتخاب کرده بودند.

● اصول کاری واینهاوس

این بار آمی با چشمان کلئوپاترا و موهای بلند رونی ظاهر شد. ”من بلافاصله پس از ورود خارج شدم. در واقع آمده بودم تا مردم را ساکت کنم. حتی حرکتی هم انجام ندادم و تنها پس از گفتن واژه ”سلام“ از صحنه خارج شدم.“

از صحبت‌های آمی واینهاوس متوجه تجربه کاری او در زمینه کمک‌های توانبخشی (مسئله‌ای که این روزها در ذهن و بر زبان طرفدارانش افتاده است) می‌شویم. این موضوع پس از انجام ضبط مشهورش با دسته‌ای از خوانندگان که به‌صورت یک آگهی تلویزیونی در آمد، مطرح شد.

در فوریه گذشته، زمانی‌که یک گوینده بخش جوایز در مورد این که ”واینهاوس“ نام جدید زندگی تازه آمی است، بذله‌گوئی می‌کرد، کم‌کم همه به این نتیجه می‌رسیدند که تمایل طبیعی این خواننده به چیزهای بد درست به اندازه استعدادهای دیگرش غیرمعمولی و غیرطبیعی است و در همان شب بود که او را به‌عنوان بهترین خواننده زن انگلیسی معرفی کردند.

پس از آن ماجرا ”راد استوارت“ اشتیاق خود مبنی بر ضبط یک آلبوم با او را مطرح کرد و اکنون دیگر نام او از هر گوشه و کناری شنیده می‌شود. آینده هر چه که می‌خواهد، باشد. مهم این است که واینهاوس بیست و سه ساله مامنی در دل زنان سنت‌گرائی که قلب‌ها را تسخیر می‌کردند، از بیلی گرفته تا جودی، از ماما کاس گرفته تا جینیس تصاحب کرده است.

ثانیه‌شمارها به حرکت خود ادامه دادند تا... روز سوم ژوئن، تماشاچیان آمریکائی شاهد نخستین اجراء زنده مسحورکننده واینهاوس در MTV Movie Awards باشند. آنها بانوئی لاغر اندام را دیدند که با آرایش مو و خط‌چشم‌های ضخیم درست همانند کلئوپاترا بود.

واینهاوس که دو دهه پس از آزاد شدن کلئوپاترا به دنیا آمده با تقلید صدا و پوشیدن لباس‌هائی به سبک گروه‌های دختران سال‌های ۱۹۶۰ خود را شبیه به Shangri-las ، Marvelettes و از همه بیشتر Ronettes کرده بود. چنین ظاهری (اگر به واقع شبیه آنها بود) با شخصیت‌های موجود در Grease یا گروه West Side Story هم ترکیب شده است.

شاید دیدن زن جوانی که سعی دارد در بهترین حالت ممکن الهه‌های فریبنده گوشه و کنار خیابان‌های قدیمی را با آرایش‌های غلیظ چشم و حالت‌های پفی موهایشان دوباره کشف کند، تعجب‌آور باشد. (اگر پائیز امسال شاهد برخی از حالت‌های قدیمی در مد روز شدید تعجب نکنید، چرا که طراحان مد تصمیم گرفته‌اند از آرایش و پوشش پرطرفدارهای قدیمی مد بسازند.)

واینهاوس چگونگی تولید سبک خود را این‌گونه توضیح می‌دهد: ”من نشسته بودم و به انواع موسیقی‌ها گوش می‌دادم. از همان آهنگ‌های گروهی دختران دهه شصت...“ اما افسوس که او در صحبت‌هایش هیچ حالت عاطفی و احساسی را منتقل نمی‌کند. پس از آنکه رونی اسپکتور ـ که واینهاوس پس از چهل سال سبک نخستین اجراء او را در کنار همراهش یعنی رونتس به نمایش گذاشت ـ تصویری از واینهاوس را در مجله‌ها دید گفت: ”او را نمی‌شناسم، تا به‌حال هم او را ندیده‌ام، اما زمانی‌که عکس او را دیدم با خودم گفتم: این منم! البته بعد متوجه شدم که او آمی است!“

او با خنده ادامه داد: ”عاشق آن آهنگ هستم، چون خیلی شبیه من است.“

اگر کسی به‌دنبال بررسی و کشف تاریخچه سبک واینهاوس باشد بهتر است به سراغ اسپکتور برود.

آمی می‌افزاید: ”من و مادرم کاری نداشتیم، انجام دهیم.

ساعت‌های طولانی پشت پنجره می‌نشستیم و دختران سیاه‌پوستی را که با پاشنه‌های بلند رژه می‌رفتند و سیگار می‌کشیدند و دختران اسپانیائی که ول می‌گشتند را نگاه می‌کردیم. ”این زنان جوان، جا افتاده‌تر و ماهرتر از اسپکتوری بودند که نخستین اجراء خود را در سن چهارده سالگی ارائه کرد“.

اسپکتور هم می‌گوید: ”ما از اسپانیش هارلم آمده بودیمم همه ما موهای بلندی داشتیم، بنابراین من تنها کمی آن را بلندتر از پیش کردم، روش کار بسیار ساده بود و ما از خیابان‌ها و گاهی از روی لباس دخترانی که حالت‌های وحشی‌گونه داشتند، استفاده می‌کردیم هدف این بود که توجه همگان را به‌خود جلب کنیم و این کار را می‌کردیم!



همچنین مشاهده کنید